وجه تسمیه
در گیلان شناسی، درباره نام “گیلان” و معانی واژه گیل نظرات مختلفی ابراز شده است. لغت نامه دهخدا گیلان را ماخوذ از واژه “گیل” به اضافه پسوند “ان” دانسته و افزوده است در پهلوی Gelan به معنی مملکت گل ها و نزد یونانی ها Gelae و در اوستا نام ناحیتی به نام وارنا است.
فرهنگ فارسی معین این واژه را چنین تعریف کرده است: “گیلان[gelan گیل + ان] ناحیه ای در جنوب غربی بحر خزر مسکن قوم گیل، در قدیم قسمت کوهستانی گیلان را دیلم و مردمان آن را دیلمان می گفتند…”
“را بینو” نام گیلان را مشتق از کلمه اوستایی Varena نام ناحیه ای در شمال کوه البرز می داند که به مرور زمان در تلفظ به صورت گیلان در آمده است.
“عباس اقبال آشتیانی” درباره ساکنان گیلان می نویسد: “طایفه گیل یا جیل یا گیله یا گیلک و قوم دیلم، دو تیره از ایرانیان آریایی نژادند که از زمان بسیار قدیم در قسمت غربی ولایات ساحلی بحر خزر ساکن بوده و ایامی که قدرت به هم می رسانده اند، دامنه استیلای خود را از مشرق تا حدود گرگان و از شمال تا ولایت ازان (ماوراء ارس) و از جنوب تا حوالی قزوین می کشانده اند.”
برای خواندن مطالب مربوط به معماری معاصر ایران لینک روبرو را کلیک کنید: معماری معاصر ایران بعد از انقلاب
طول و عرض جغرافیایی : استان در 36 درجه و 33 دقیقه تا 38 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی و 48 درجه و 32 دقیقه تا 50 درجه و 36 دقیقه طول شرقی از نصفالنهار قرارگرفته است.
وسعت : استان گیلان با مساحت ١٤٠٤٢ کیلومترمربع یکی از استان های شمالی ایران است که در کرانهٔ جنوب غربی دریای خزر و دامنه های شمالی البرز غربی و دامنه های شرقی تالش واقع شده است که در گیلان شناسی آمده است.
نقشه استان
استان : گیلان
مرکز : شهرستان رشت
حدود چهارگانه در گیلان شناسی
از شمال :دریای خزر
از جنوب : استان قزوین و استان زنجان
از شرق :استان مازندران
از غرب :استان اردبیل
تقسیمات استانی و جمعیت در گیلان شناسی
تاریخ گیلان شناسی
اقوام و مراکز اولیۀ تمدن در گیلان
با گذشت چند هزار سال از سکونت انسان در گیلان در عصر سنگ، به تدریج مردمان این ناحیه وارد شدند باستان شناسان در حفاری های صد سال اخیر به آثار و شواهدِ قابل اعتنایی از دورهٔ فلز به ویژه عصر آهن دست یافته اند. این آثار و شواهد نشان می دهند ساکنان گیلان قبل از استقرار کامل آریایی ها در ایران، به حدّ بالایی از فرهنگ و تمدن دست یافته اند.
مراکز اولیۀ تمدن در گیلان شناسی
تمدن تالش: نخستین بار، در سال ١٢ ٨٠ ه. ش در تالش گیلان حفاری به صورت علمی و جدید صورت گرفت و آثار زیادی ااز قبیل ظروف سنگی، مفرغی، سفالین به دست آمد که قدمت آن ها به سه هزار و پانصد سال پیش می رسد. همچنین، در حفاری سفالین به دست آمد که قدمت آن ها به سه هزار و پانصد سال پیش می رسد. همچنین، در حفاری سال های اخیر در غرب روستای مِریان و تول در شهرستان تالش اشیای سیمین، زرین و سفالی زیادی پیدا شده که مهم ترین آن ها ست .
برای خواندن مطالب مربوط به معماري معاصر ایران لینک روبرو را کلیک کنید: معماری معاصر ایران بانی مسعود ، کتاب معماری معاصر
گیلان از تشکیل حکومت آریایی ماد تا سقوط ساسانیان ( 708 ق.م 652 م(
در گیلان شناسی،با مهاجرت و استقرار اقوام آریایی در ایران، ساکنان گیلان )کاسپی ها، کادوس ها، آماردها و…( استقلال خود را در برابر تازه واردها، حفظ کردند. مادها به عنوان نخستین حکومت آریایی ) 550 708 ق.م( هیچگاه نتوانستند ساکنان گیلان زمین را زیر فرمان خود درآورند.
در آغاز پایه گذاری حکومت هخامنشیان ) 550 ق.م(، اقوام گیلانی با بنیان گذار این سلسله )کوروش دوم( بر ضدّ دولت ماد متحد شدند و در گشودن هگمتانه پایتخت ماد به وی کمک کردند.
در دورهٔ سلوکیان و سپس در دورهٔ اشکانیان ) 248 ق.م 224 م.(، ساکنان گیلان همچنان استقلال نسبیخود را حفظ کردندو در مواردی علیه اشکانیان دست به شورش زدند و گاه آن ها را در سرکوب دشمنانشان کمک کردند. در دورهٔ ساسانیان ( 652 224 م.) ساکنان گیلان )کادوس ها، گیل ها و دیلمی ها( در ادارهٔ امور داخلی خود کم وبیش آزاد بودند. اما در نبرد شاهان ساسانی با بیگانگان، همواره به عنوان نیروی کمکی به خدمت آن ها درآمدند.
گیلان از سقوط ساسانیان تا دورۀ سلطنت قاجار ( ١٢٠ ٩ ٣١ ه .ق(
به تدریج بر گیلان و دیلمان، و دیگر » گیلِ گیلان شاه « به فرمانروایی » گیلان شاهان « همزمان با هجوم اعراب به ایران، خاندان نواحی کرانهٔ جنوبی دریای خزر )طبرستان و گرگان( غلبه یافت.
خاندان گیلان شاهان که بیش از یک قرن ) 146 22 ه.ق( بر گیلان، طبرستان و گرگان فرمانروایی داشتند، مرکز حکومتشان را در گیلان و به روایتی در فومن قرار دادند. امیران این خاندان با استفاده از نیروی رزمی سلحشوران دیلمی و گیلی در مقابل نفوذ سپاهیان خلافت اموی و سپس عباسی بر کرانهٔ جنوبی دریای خزر، به شدت از خود پایداری نشان دادند. گیلانیان پس از برافتادن حکومت گیلان شاهان )دابویگان( ضمن پایداری در مقابل هجوم سپاهیان عباسی، آغوش خویش را گشودند. با شهادت امام رضا )ع( ) 203 ه.ق( در خراسان، مهاجرت سادات علوی به گیلان ( علویان ) به روی مخالفان آنان به ویژه شتاب بیش تری گرفت. به روایتی، در همین ایام سیدجلال الدین اشرف برادر امام هشتم )ع( به منظور نشر آیین شیعه وارد گیلان در حاشیهٔ سفید رود (آستانهٔ اشرفیهٔ کنونی ) به خاک ( کوچان ) شد. در همان جا به شهادت رسید و پیکر مطهر ایشان در روستای سپرده شد.
مهاجرت سادات علوی به گیلان و همگامی آنان با حکّام محلی در دشمنی با خلافت عباسی و توجه آنها به طبقات فرودست جامعه و نیز دعوت عملی به اسلام، سبب رواج و گسترش آیین شیعه در میان مردم شد. چند سال بعد، گیلانی ها در روی کار آمدن دولت علویان طبرستان ( 316 250 ه.ق) نقش برجسته ای ایفا کردند.
در فاصلهٔ برافتادن حکومت گیلان شاهان تا روی کار آمدن حکومت های ترک تبار در ایران )غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان(، اداره ( علویان هُوسَم ) سالاریان و در مقطعی از این دوره توسط ،” آل جَستان ” گیلان به وسیلهٔ خاندان های حکومتگر دیلمی همچون می شد. در طول این دوره هم، گیلان کم و بیش استقلال نسبی خود را حفظ کرد.
در سراسر دوران فرمانروایی مغولان، تیموریان و ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو ( 907 656 ه.ق)، خودمختاری داخلی گیلان با فراز و نشیب هایی ادامه یافت. جغرافی نویسان و مورّخان، در گزارش خود دربارهٔ اوضاع و احوال گیلان در این زمان به اعتبار به ” بیه پس ” به مرکزیت لاهیجان، و پهنهٔ غربی با عنوان ” بیه پیش ” موقعیت جغرافیایی سفیدرود، گیلان را به دو پهنهٔ شرقی با عنوان مرکزیت فومن تقسیم می کنند. در هر یک از این بخش ها، خاندان های محلی فرمان می راندند. با روی کارآمدن صفویان و در پی اجرای سیاست تمرکزگرایی از سوی این دولت، ابتدا روابط امیرنشین آل اسحاق در فومن و سپس امیرنشین آل کیا در لاهیجان با پادشاهان صفوی )شاه اسماعیل و فرزندش شاه تهماسب( رو به وخامت نهاد و سرانجام، در زمان شاه عباس صفوی ( 1000 ه.ق). تبدیل سرزمین گیلان به املاک خاصه (املاک مخصوص شاه) موجب شد که ادارهٔ این منطقه به حاکمان و کارگزاران دولت صفوی سپرده شود.
در طول دورهٔ حکومت زندیه ( 1209 1163 ه.ق)، گیلان به دست خوانین محلی (حاجی جمال فومنی وفرزندش هدایت اللّٰه خان) به طور نیمه مستقل اداره می شد. با قدرت گیری آقا محمدخان قاجار در استرآباد (گرگان امروزی) به این وضع خاتمه داده شد.
گیلان در دورۀ سلطنت قاجار ( 13 44 1210 ه .ق(
از برآمدن قاجارها تا انقلاب مشروطه ( 1324 1210 ه.ق) گیلان توسط حکّام منصوب دربار قاجار یا نایبان آن ها که اغلب از شاهزادگان و وابستگان دربار بودند اداره می شد.
در انقلاب مشروطه اهالی گیلان به ویژه مردم رشت و انزلی از پیشگامان مشروطه خواهی بودند و پس از صادر شدن فرمان مشروطیت از سوی مظفرالدین شاه قاجار، گیلانی ها با ارسال تلگراف به تهران خواستار صدور دست خطِ آزادی و مشروطیت شدند.
با روی کارآمدن محمد علی شاه و به توپ بسته شدن مجلس، مشروطه خواهان گیلانی به تدریج آماده حرکت به سمت تهران شدند و در نهایت همراه با آزادی خواهان اصفهانی و بختیاری تهران را فتح کردند. با این اقدام، محمدعلی شاه مستبد از سلطنت بر کنار و نظام مشروطه دوباره برقرار شد.
با فرارسیدن جنگ جهانی اوّل ( 1293 ه.ش)،روس ها قوای نظامی خود را در سطح گسترده وارد گیلان کردند. اشغال گیلان و ظلم و ستم نیروهای اشغالگر روسی، زمینه را برای یک نهضت بزرگ سیاسی اجتماعی به رهبری میرزا کوچک فراهم کرد. نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک که از حمایت های مردمی برخوردار بود، در هفت سال مبارزهٔ مستمر و بی امان خود، ضربات سختی بر اشغالگران روسی انگلیسی و عوامل وابسته به آن ها وارد آورد و سرانجام با شهادت میرزا کوچک در ١١ آذر 1300 ، عمر این نهضت پایان یافت.
جغرافیا در گیلان شناسی
برخی از مرتفع ترین قلههای استان عبارتند از :
1- شاه معلم یا دوخواهران 3090 متر در شهرستان فومن
2- چاکنه 2963 متر واقع در بخش رحیمآباد در شهرستان رودسر
3- پشته کوه 268 متر واقع در بخش مرکزی شهرستان رودبار
4- کوه دیگاه 2611 متر واقع در شهرستان رضوانشهر
5- ارکسر 2523 متر واقع در بخش چابکسر شهرستان رودسر
6- کوه لرینه 2510 متر واقع در بخش عمارلو شهرستان رودبار
7- کوه هفته خونی دالی 2471 متر واقع در بخش اسالم شهرستان تالش
8- درفک 2705 متر در شهرستان سیاهکل
9- نقرهداغ 3450 متر در شهرستان تالش
10- تیلار 2620 متر در شهرستان تالش
11- تروشوم 2635 متر در شهرستان فومن
12- قند کله 2550 در شهرستان فومن
آب و هوا در گیلان شناسی
سه جریان هوایی منطقهای که موجب بارش در گیلان میشوند عبارتند از :
1- جریان پرفشار سیبری
2- جریان اسکاندیناوی
3- جریان مدیترانهای
علاوه بر آن جریانهای محلی که معمولاً دارای نامهای محلیاند عبارتند از :
1- بیرونوا- بادی که از شمال تالاب میوزد.
2- سرتوک- باد شمال خاوری.
3- خزری- باد شمال و شمال باختری که سرد و طوفانی است.
4- بیرون گیله وا- در زمستان و پاییز موجب باران میشود.
5- دشتهوا- از شمال باختری میوزد.
6- خشکهوا- از خاور تالاب انزلی میوزد.
عوامل مؤثر بر آب و هوای گیلان کدام اند؟
استان گیلان به طور کلی در قلمرو آب و هوای معتدل و مرطوب قرار دارد و نمناکترین منطقهٔ سواحل جنوبی دریای خزر است.
عوامل مؤثر در آب و هوای آن عبارت اند از: ارتفاع و جهت کوه های البرز غربی و تالش، مجاورت با دریایخزر، جابه جایی توده های هوایی شمالی و غربی، وزش بادهای محلی )گرمش، باد منجیل و…( و پوشش متراکم جنگلی.
ورود توده های هوای سیبری به گیلان به ویژه در فصل پاییز و گاهی اوقات همراهی بادهای غربی با آن، از یک طرف موجب گسترش موج سرما در بخش های مختلف استان شده، از طرف دیگر، سبب ریزش باران در مناطق پست و هموار و بارش برف و وقوع یخبندان در ارتفاعات می شود.
ورود توده های هوای غربی از اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه و دریای سیاه باعث وزش باد و ریزش های جوی در استان گیلان به ویژه در فصول پاییز و زمستان می شود. وجود دریای خزر و بخار آب حاصل از آن سبب افزایش رطوبت نسبی در هوای گیلان شده است که علاوه بر فراهم کردن شرایط مناسب برای ایجاد بارش، موجب تعادل دمایی شبانه روز و همچنین فصول گرم و سرد سال می شود.
انواع آب و هوا در استان گیلان
در استان گیلان، سه نوع آب و هوا قابل تشخیص است:
١ آب و هوای معتدل و مرطوب: مناطق جلگه ای و کوهپایه ای را دربر می گیرد. زمستان های معتدل، تابستان های گرم و مرطوب و بارندگی سالانه بین ١٠٠٠ تا ٢٠٠٠ میلی متر از ویژگی های این نوع آب و هواست.
٢ آب و هوای مرطوب کوهستانی: ارتفاعات بیش از ١٥٠٠ متر را در بر می گیرد و ویژگی آن، داشتن زمستان های سرد و پربرف و تابستان های معتدل است.
٣ آب و هوای نیمه خشک: مساحت کمی از مناطقاستان گیلان در محدودهٔ شهرستان رودبار را در بر می گیرد و مهم ترین ویژگی آن بارش کم و خشکی هواست. در برخی از سال ها تغییرات آب و هوایی مانند افزایش یا کاهش شدید بارش در استان ما مخاطراتی چون: خشکسالی، سیل، برف شدید و … را ایجاد می کند که مشکلاتی را به خصوص در زمینه کشاورزی و زندگی روزمرّه مردم سبب می شود.
دما در گیلان شناسی
دما در همه جای استان، یکسان نیست هرچه از شمال به جنوب استان پیش می رویم دما کاهش می یابد که علت آن نزدیک شدن به کوهستان و افزایش ارتفاع می باشد.
میانگین دمای سالانه استان در حدود 8/15 درجه سانتیگراد است. بطور کلی سواحل جنوب غربی دریای خزر ( گیلان ) سردتر از سواحل جنوب شرقی آن ( مازندران و گلستان ) است.
میانگین تقريبي دمای فصلی استان به قرار زير است (به درجه سانتيگراد):
بهار : 18.5 تابستان : 24 پاییز : 13.5 زمستان : 7.5
باد در گیلان شناسی
کوهستان تالش با جهت شمالی، جنوبی و کوهستان البرز با امتداد غربی – شرقی، مانند سدی از عبور بخار آب دریای مازندران و بادهای مرطوب شمال غربی به داخل ایران جلوگیری میکند و به علت ارتفاع زیاد، موجب بارندگیهای فراوان در استان گیلان میشود. تبخیر فراوان دریای مازندران ضمن افزایش رطوبت هوا (به ویژه در ماههای گرم سال تا ۹۳ درصد)، به تعدیل دمای هوا در تابستان و کاهش آن در زمستان، به ویژه در نواحی جلگهای نزدیک به دریا، میانجامد. از این رو، یخبندان زمستانی در نزدیکی کنارههای دریا بسیار کم گزارش شده است. براساس گزارش ایستگاههای هواشناسی استان متوسط حداقل مطلق دمای رشت ۶/۳ و متوسط حداکثر مطلق آن ۲۹/۸ درجه سانتیگراد، متوسط حداقل مطلق دمای آستارا ۷/۳ و متوسط حداکثر مطلق دمای آن ۲۵/۴ و متوسط حداقل مطلق دمای بندر انزلی ۹/۸ و متوسط حداکثر مطلق دمای آن ۲۳/۷ و متوسط حداقل مطلق دمای منجیل ۷/۲ و متوسط حداکثر مطلق دمای آن ۳۱/۱ درجه سانتیگراد گزارش شده است. میزان بارندگی در استان گیلان به بادهای مرطوبی بستگی دارد که در زمستان از شمال غرب، در بهار از شرق و در تابستان و پاییز از غرب میوزند. این بادها، هوای مرطوب دریا را به سوی جلگهٔ گیلان میرانند.
بادهاي محلي در گیلان شناسی
1-2-4-1- باد منجيل :
در ماههاي گرم سال با توجه به سردبودن نسبي آب درياي خزر، يك مركز پرفشار نسبي محلي بر روي دريا تشكيلميگردد. همچنين در اين ماهها بطور متناوب هر چند روز يكبار زبانه پرفشارآزورس به هنگام حركت دائمي خود به سوي شرق ، موجب افزايش فشار در سواحلدرياي خزر ميگردد و پرفشار محلي مذكور را تقويت مينمايد و چون در همينماهها كم فشار حرارتي مناطق جنوبي البرز و فلات ايران را در برگرفته است،بطورطبيعي حركت هوا از سمت منطقه پرفشار شمال البرز به سمت منطقه كمفشارجنوب آن خواهد بود. لذا در اين زمان حركت باد از سمت شمال بوده و از طريقكانالهاي ارتباطي بين كناره و فلات ايران نظير دره منجيل به سمت جنوبميوزد كه بادهاي تابستانه منجيل را به وجود ميآورد. در ماههاي سرد سالارتفاعات البرز و آذربايجان و ارتفاعات مركزي پوشيده از برف بوده و درنتيجه يك مركز پرفشار بر روي فلات ايران به وجود ميآيد در حاليكه دربخشهاي شمالي البرز و سواحل خزر به علت گرماي نسبي آب دريا يك مركز كمفشار بهوجود ميآيد و در نتيجه جريان هوا از جنوب البرز به سمت شمال آنبرقرار ميگردد، اما با توجه با اينكه پرفشارهاي سيبري و قطبي و آزور وكانادا غالبا نوار شمالي ايران را در فصول سرد سال تحت تاثير قرار ميدهند،لذا موجب تعديل گراديان فشار گرديده و در نتيجه شدت وزش باد جنوبي تقليلمييابد. به اين دليل در ماههاي سرد سال با وجود استقرار مركز پرفشار دربخشهاي جنوبي البرز و فلات ايران و وجود كمفشار برروي درياي خزر، تداوم وشدت وزش بادهاي جنوبي قابل توجه نبوده و برعكس در ماههاي گرم سال ، وزش .بادهاي شمالي به جنوب البرز بسيار قابل توجه ميباشد
1-2-4-2- گرم باد يا گرمش :
در تمام طول سال به علت واقع شدن مراكز پرفشار در مناطق سيبري و قطب شمال، جريانات هوا و باد سرد از سمت شمال به استان گيلان ميوزد، اما در فصول سرد سال گاهي به علت استقرار مركز كمفشار در سطح زمين در منطقه درياي سياه و يا شمال عراق و يا در شرق تركيه، جهت وزش باد تغيير نموده و به صورت غير متعارف از جنوب غربي به سوي گيلان جريان مييابد و پديده فون Foehn يا گرم باد گيلان را پديد ميآورد. اين بادهاي گرم و خشك از جنوب و جنوبغربي به منطقه گيلان ميوزند.
هنگامي كه در اين شرايط توده هوا از منطقه پرفشارتر جنوب البرز به سمت منطقه كمفشار شمال البرز جريان مييابد رطوبت خود را در همان سمت جنوبی البرز و هنگام صعود از کوه از دست داده و در نتیجه در قسمت شمالی البرز هنگام نزول به سمت جلگه ساحلی کاملا گرم و خشک میشود. به همين دليل دماي منطقه افزايش فوقالعادهاي يافته و رطوبت آن به شدت كاهش مييابد و احتمال وقوع آتشسوزي جنگل بالا ميرود. همچنين به دليل ذوب برف مناطق كوهستاني احتمال سيل نيز وجود خواهد داشت.
گرافهاي مربوط به دما در ايستگاه هواشناسي رشت گوياي آن استكه دما به هنگام ظهور گرم باد تا ميزان 21 درجه سانتيگراد در مدت كمتر از 3 ساعت افزايش نشان داده و در همين مدت زماني 3 ساعته نيز به ميزان 21 درجه سانتيگراد به هنگام فروكش كردن گرمباد، افت دما وجود داشته است. به هنگام ظهور گرم باد، وجود يك جت استريم و همزمان با آن شكست تروپوپاز در منطقه قابل استدلال است. تشكيل يك مركز كمفشار در منطقه درياي سياه و مديترانه در گزارشات پيشبيني همزمان با گرمباد مشهود خواهدبود كه به موازات آن مركز پرفشار بر روي درياي خزر قرار خواهد داشت.
گاهي اوقات وجود اين باد گرم جنوبي فقط در ايستگاه تحقيقات هواشناسي كشاورزي رشت با سرعتي حدود 15 متر بر ثانيه ثبت ميشود درحاليكه همزمان در فرودگاه رشت با چند كيلومتر فاصله از ايستگاه قبلي باد آرام و در بندر انزلي باد شمالي گزارش شدهاست.
1-2-4-3- گيلوا :
جهت اين باد شرقي بوده و زمان وزش آن بيشتر در عصر روزهاي آفتابي در بهار و تابستان است. اين باد خنك و مرطوب بوده و وزش آن موجب لطافت هوا ميگردد.
1-2-4-4- سرتوك :
جهت معمول وزش باد سرتوك شمالشرقي است كه در فصل زمستان همراه با طوفان به مدت چند روز ميوزد و بادي سرد و مرطوب است كه پس از فروكش آن، صيد ماهي فراوان ميشود.
1-2-4-5- باد خزري :
باد خزري داراي جهت شمال غربي است كه در فصل سرد ميوزد و مدت وزش آن چند روز ميباشد. اين باد سرد و مرطوب است و موجب طوفاني شدن دريا و در نتيجه افزايش صيد ماهي ميشود.
1-2-4-6- دشت وا :
جهت وزش اين باد سرد و مرطوب شمال غربي است و زمان وزش آن بيشتر در عصر فصول بهار، تابستان و پاييز ميباشد و مدت وزش آن چند روز است.
1-2-4-7- كنار وا ( كنار گيلوا ):
جهت وزش اين باد جنوبي يا جنوبشرقي است و موجب آرامش دريا و كاهش ارتفاع موج ميشود. اين باد به مدت چند ساعت ميوزد و خشك و خنك است.
رطوبت در گیلان شناسی
استان گیلان مرطوبترین استان کشور و همچنین مرطوبترین منطقه از سواحل جنوبی دریای خزر میباشد. ارتفاعات البرز مانند یک سد کوهستانی از انتقال رطوبت دریای خزربه سمت فلات داخلی ایران جلوگیری میکنند و موجب افزایش رطوبت و بارندگی در این ناحیه میشوند.
در گیلان شناسی آمده است، توزيع رطوبت هوا در بخش ساحلي استان كه به شدت تحت تاثير رژيم اقليمي درياي خزر قرار دارند، با مناطق دور از ساحل و كوهستاني استان متفاوت است. با گذار از نوار ساحلي استان به سمت ارتفاعات، بهتدريج از رطوبت هوا كاسته شده و ويژگي اقاليم ييلاقي پديدار ميشود كه در تلفيق با دماي مساعد اين مناطق، شرايط بسيار مطلوبي از نقطه نظر احساس آسايش فراهم ميآورد. در مناطقي از استان كه تحت تاثير مستقيم رژيم رطوبتي درياي خزر قرار دارند، روند رطوبت نسبي طي ماههاي سال از آهنگ منظمي پيروي مينمايد.
بطورکلی میانگین رطوبت نسبی در استان گیلان حدود 80 % میباشد که این مقدار میتواند به حداکثر 96 % در مهرماه ( اکتبر ) و حداقل 55% در تیرماه ( ژوئیه ) برسد. رطوبت نسبی در استان گیلان در پاییز و زمستان به حداکثر میرسد و در تابستان و بهارکمتر میشود ، هرچند در تابستان به دلیل گرمای زیاد ، شرجی بودن هوا بیشتر احساس میشود.
رطوبت بسیار بالای استان علاوه بر اینکه در فصل گرم بر دمای محسوس و شرایط آسایش دمایی تاثیر نامطلوبی میگذارد، موجب استهلاک سریعتر ساختمانها و بسیاری از سیستمها میشود. سایر استانهای ساحلی کشور ( مازندران و گلستان) وضعیت رطوبتی و بارشی متعادلتری را نسبت به استان گیلان دارا میباشند.
بارندگی در گیلان شناسی
میانگین سالانهٔ ریزش های جوی در استان گیلان بدون محاسبهٔ محدودهٔ کوچکی در جنوب شهرستان رودبار بیش از ١٤٠٠ میلی متر است که از میانگین بارش کلّ کشور ) ٢٤٠ میلی متر( بسیار بیشتر است. پراکندگی بارش در نقاط مختلف استان یکسان نیست. بالاترین مقداربارش در ایستگاه انزلی )بیش از ١٧٠٠ میلی متر( است و به طرف غرب و شرق استان و همچنین از شمال به جنوب از مقدار بارش کاسته می شود .
تابش
پوشش گیاهی در گیلان شناسی
بخش وسيعي از استان گيلان را جلگه گيلان تشكيل داده كه بوسيله رسوبات رودخانه سفيدرود پديد آمده و همچنين بخش ديگري از استـــان نيز كه صفحات جنوبي آن را در بر ميگيــرد، كوهستاني است. از اين رو انواع خاكهاي جلگهاي، كوهپايهاي و كوهستاني در سطح اين منطقه ديده ميشود.
الف- خاكهاي جلگهاي استان گيلان با وسعت زيادشان در برگيرنده بخش اعظم زمينهاي زراعي منطقـه ميباشند. انواع خاكهاي جلگهاي كه در سطح استان ديده ميشوند. عبارتند از: شنهاي ساحلي، خاكهاي رسوبي بافتريز، خاكهاي چمني مرطوب و نسبتاً مرطوب و نيمهمردابي و خاكهاي باتلاقي كه ذيلاً مورد بررسي قرار ميگيرند.
ـ شنهاي ساحلي كه در نواحي شمالي منطقه و در كناره درياي خزر قرار گرفتهاند، بخشي از جلگه گيلان است كه در مناطق نزديك به دريا فاقد پوشش گياهي بوده و قابليت زراعي نيز ندارند. در حاليكه در نقاط دورتر، به علت بوجود آمدن هوموس و ايجاد چسبندگي در ذرات خاك كه امكان نگهداري آب و رشد گياه را پديد ميآورد، رويش گياهان در اين خاكها مشاهده ميگردد. با اين حال اين خاكها نيز از استعداد زراعي چندان برخوردار نبوده و غالباً بعنوان مرتع مورد بهرهبرداري قرار ميگيرند.
ـ خاكهاي رسوبي جلگه گيلان كه از رسوبات رودخانههاي منطقه حاصل گرديدهاند (عمدتاً سفيدرود) با برخورداري از شيب بسيار نازل و همچنين زهكشي مناسب، قابليت بسيار خوبي براي كشاورزي داشته و در رديف بهترين اراضي قرار ميگيرند. اين خاكها در مناطق شرقي، شمال شرقي و شمال شهر رشت ديده ميشوند و غالباً تحت كشت محصولاتي چون برنج، درختان ميوه، توتون و محصولات تابستاني ميباشند.
ـ خاکهاي چمني مرطوب، نسبتاً مرطوب و خاكهاي نيمه مردابي بخشي ديگر از اراضي جلگهاي گيلان را تشكيل ميدهند. خاكهاي چمني مرطوب و نسبتاً مرطوب غالباً براي كشت برنج مورد بهره برداري قرار ميگيرند. اين خاكها در برخي نقاط به سطح آب زيرزميني كه گاهي تا سطح زمين نيز ميرسد، غير قابل استفاده بوده و غالباً بصورت چراگاه درآمدهاند اين خاكها در نواحي ساحلي درياي خزر ديده ميشوند.
ب ـ دامنههاي شمالي البرز پوشيده از خاك كوهپايههاست. اين خاكها كه معمولاً داراي عمق نسبتاٌ زياد هستند در نقاطي كه شيب زمين كمتر است، براي زراعت مناسب ميباشند. عمدهترين انواع اين خاكها خاكهاي قرمز، زرد و خاكهاي قهوهاي جنگلي ميباشند.
ـ خاكهاي قرمز و زرد: بر روي اين خاكها يك لايه نازك از بقاياي گياهي وجود دارد. اين نوع خاكها در صورت برخورداري از شيب زياد بايد تحت پوشش گياهي قرار گرفته تا از فرسودگــي آنها در اثر عوامل طبيعي ممانعت شود. در حال حاضر اين خاكها در برخي نقاط تحت كشت محصولاتي چون چاي و گندم بوده و در برخي نقاط نيز بصورت مرتع مورد استفاده قرار ميگيرند.
ـ خاكهاي جنگلي: اين خاكها داراي بافت متوسط و سطح آن پوشيده از بقاياي گياهي است. خاكهاي مزبور در منطقه فومن و جنوب لاهيجان ديده ميشوند.
ج ـ خاكهاي كوهستاني منطقه كه قسمت عمده خاكهاي استان را تشكيل ميدهند در نقاط مرتفع استان به چشم ميخورند و اين نوع خاكها بدليل شيب زياد، نميتواند جهت زراعت مورد بهرهبرداري قرارگرفته و عمدتاً پوشيده از جنگلهاي انبوه و متراكم هستند.
سه جريان هوايي منطقهاي كه موجب بارش در گيلان ميشوند عبارتند از:
1 ـ جريان پر فشار سيبري.
2 ـ جريان اسكانديناوي.
3 ـ جريان مديترانهاي.
1- بيرونواـ بادي كه از شمال تالاب ميوزد.
2- سرتوكـ باد شمال خاوري.
3- خزريـ باد شمال و شمال باختري كه سرد و طوفاني است.
4- بيرون گيلهواـ در زمستان و پاييز موجب باران ميشود.
5- دشتهواـ از شمال باختري ميوزد.
6- خشكهواـ از خاور تالاب انزلي ميوزد.
7-گرميش(گرمچ ـ گرمش) كه از البرز به طرف جلگههاي ساحلي ميوزد و گرماي محيط را در كوتاهترين مدت چندين درجه بالا ميبرد و ميتواند سبب آتش سوزيهايي در جنگل، روستاها و شهرها شود. وهمچنین باد منجيل كه بين رستم آباد و لوشان و بخشي از دره قزل اوزن جريان دارد. از ديگر بادهاي محلي گيلان بايد از سياه واـ آفتاب بوشهـ خشكه دسته وا و كوتيم وا نام برد.
رودخانهها در گیلان شناسی
بيش از 40 رودخانه در استان گيلان جريان دارد. مهمترين رودخانهي گيلان، سفيدرود است كه از كوههاي چهل چشمه كردستان سرچشمه ميگيرد و پس از عبور از استانهاي كردستان، زنجان و پس از گذشتن از دره منجيل، دلتاهاي وسيعي با شاخههاي بسيار تشكيل داده و در نزديكي بندركياشهر(65 كيلومتري شمال شرقي رشت) به درياي خزر ميريزد.
شعبههاي مهم اين رود در گيلان عبارتند از:
صيقلان رودبار كـه از شهـر رشت ميگذرد و حشمترود و نورود كه آب آنها به مصرف زراعت ميرسد. پلرود، كرگانرود، شفارود، ديناچال، ناورود، شمرود و شلمانرود از ديگر رودهاي مهم جلگه گيلان ميباشند.