موزه طبیعت و علم پروت
برای خواندن مطالب مربوط به معماری ایرانی لینک روبرو را کلیک کنید: سبک معماری ایرانی
توضیحات متن توسط معماران ارائه شده است. موزهها، میلههای فولادی برای تجربه جمعی اجتماعی و بیان فرهنگی، روشهای جدیدی برای تفسیر جهان ارائه میکنند. آنها شامل دانش، حفظ اطلاعات و انتقال ایدهها، تحریک حس کنجکاوی، افزایش آگاهی و ایجاد فرصت برای مبادله هستند. به عنوان ابزار آموزش و تغییر اجتماعی، موزهها میتوانند درک ما از خودمان و دنیایی که در آن زندگی میکنیم را شکل دهند.
از آنجا که محیط جهانی ما با چالشهای جدی تری مواجه است، درک گستردهتری از وابستگی به سیستمهای طبیعی برای بقا و تکامل ما بسیار ضروری است. موزهها که به طبیعت و علوم اختصاص دارند، نقش مهمی در گسترش درک ما از این سیستمهای پیچیده بازی میکنند.
موزه جدید طبیعت و علم پروت در ویکتوری پارک هویت متمایز برای موزه ایجاد میکند، برجستگی موسسه در دالاس را افزایش داده و بافت فرهنگی رو به رشد این شهر را غنی میکند. این موزه برای جلب مخاطبان گسترده، تقویت اذهان جوان و الهام بخشیدن به شگفتی و کنجکاوی در زندگی روزمره بازدیدکنندگان آن، یک تجربه بهیادماندنی در ذهن بازدیدکنندگان خود ایجاد خواهد کرد و در نهایت درک مردم از طبیعت و علم را گسترش خواهد داد.
موزه برای دستیابی به بالاترین استانداردهای پایداری ممکن برای ساخت نوع خود تلاش خواهد کرد. طراحی عملکرد بالا و بهکارفرمای فناوریهای نوین هنری ساختمان جدیدی را بوجود میآورد که تاثیر آن بر محیطزیست را به حداقل میرساند.
برای خواندن مطالب مربوط به معماري ايراني لینک روبرو را کلیک کنید: هنر و معماری ایران ، سبکهای معماری ایرانی
این امکانات کلاس جهانی، آگاهی از دانش را از طریق یک محیط همهجانبه و تعاملی که به طور فعال بازدیدکنندگان را درگیر میکند، القا میکند. با رد کردن مفهوم معماری موزه به عنوان پیشزمینه خنثی برای نمایش، خود ساختمان جدید به ابزاری فعال برای آموزش علم تبدیل میشود. این ساختمان با ترکیب معماری، طبیعت و فناوری، اصول علمی را نشان میدهد و کنجکاوی در محیط طبیعی ما را تحریک میکند.
تجربه همهجانبه طبیعت در داخل شهر با رویکرد بازدید کنندگان به این موزه آغاز میشود، که از طریق دو بوم شناسی بومی تگزاس منتقل میشود: جنگلی از درختان بزرگ بوم گردی و یک تراس از بین بردن بیابانهای بومی. تراس به آرامی شیب مییابد تا با سقف سنگی نمادین موزه ارتباط برقرار کند. ساختمان کلی ساختمان به عنوان مکعب بزرگی است که بر فراز تابلوی محوطه سایت شناور است. هکتاری از سقف عایق بندی شده ای که از سنگها و چمنزارهای مقاوم به خشکسالی تشکیل شده است، زمین شناسی بومی دالاس را منعکس میکند و یک سیستم زنده را نشان میدهد که با گذشت زمان به طور طبیعی تکامل مییابد.
تقاطع این دو مرکز، میدان اصلی ورودی، گردهمایی و منطقه رویداد برای بازدید کنندگان و فضای عمومی فضای باز برای شهر دالاس را تعریف میکند. از میدان، سقف منظره برای جلب بازدیدکنندگان از طریق یک فضای فشرده به سرسرای ورودی وسیعتر بالا میرود. توپوگرافی سقف متحرک لابی، پویایی سطح نمای خارجی را منعکس میکند و تمایز بین داخل و بیرون را محو میکند و طبیعت را با دست انسان پیوند میدهد.
با جابجایی از فضای فشرده شده ورودی، نگاه بازدید کننده به سمت حجم زیاد در فضای داخلی دهلیز آسمانی، فضای اصلی تیراژ پر نور ساختمان، که در پلههای ساختمان، پله برقیها و آسانسورها قرار دارد، به سمت بالا جلب میشود. از طبقه همکف، یک سری از پله برقیها مشتریانی را به همراه میدهند که دهلیز تا بالاترین سطح موزه است. مراجعان با یک چشم انداز پرنده از مرکز شهر دالاس، وارد یک بالکن کاملاً لعاب شده در بالای شهر میشوند. از این بالکن آسمان، بازدید کنندگان در یک مسیر مارپیچ در جهت عقربههای ساعت از طریق گالریها به سمت پایین حرکت میکنند. این روند فضایی پویا یک تجربه احشایی را ایجاد میکند که بازدید کنندگان را به خود مشغول میکند و ارتباط فوری با محیط غوطه وری معماری و طبیعی موزه برقرار میکند.
مسیر پایین رفتن از طبقه بالا از طریق گالریهای موزه، به داخل و خارج از دهلیز اصلی ساختمان ادامه دارد و به طور متناوب مهمان را با دنیای درونی موزه و با زندگی بیرونی شهر به آن طرف متصل میکند. بازدید کننده به بخشی از معماری تبدیل میشود، چون شرق با گوشه ساختمان بسوی مرکز شهر دالاس باز میشود تا فعالیت درون آن آشکار شود. از این رو، موزه اساساً ساختمان عمومی است – ساختمانی که باز میشود، متعلق به شهر و برای فعال کردن شهر است، در نهایت، عموم مردم به اندازه موزه در شهر یکپارچه میشوند.
منبع: archdaily