پرداختن به مسئلۀ طراحی، بنا به گرایشات طراح، خواسته های کارفرما، شرایط موجود در سایت پروژه، آداب و فرهنگ جامعه و … متفاوت است. در این میان، رویکرد مؤثر در یافتن راه حل مسئله، بر اساس تشخیص طراح، تعیین و فرایند طراحی آغاز می شود.
ایده پردازی و ارائه راه حل های مطلوب پس از فهم دقیق برنامه عملکردی، شناخت سایت طراحی، برنامه ریزی فیزیکی مطلوب و شناسایی نیازها و خواسته های فرم و فضای جدید صورت می گیرد. از این رو طراح پس از رویارویی با مسئلۀ طراحی و توجه به جوانب کار، در پی حل مسئله، اندیشیدن را آغاز می کند و بارها و بارها به کمک تجسّم و خیال پردازی به آفرینشگری در ذهن خود می پردازد و پاسخی برای موضوع پروژه در نظر می گیرد. بدین ترتیب طراح مرتباً مسئله را در ذهن خود پیش می برد و در جهان خیال خود آن را می آزماید. از این رو شاید بتوان چنین گفت که فرایند طراحی با تجسم و خیال پردازی آمیخته است به طوریکه لازمۀ پیمودن صحیح مسیر فرایند طراحی، توانایی خیال پردازی و تفکر عمیق است. در واقع طراح بایستی ضمن شناخت عمیق موضوع طراحی، معیارها و شرایط موجود را با هم درآمیزد و پس از درونی سازی آن ها، راه حل مطلوب را ارائه دهد.

تاثیر خیال در فرایند طراحی

به طور کلی معماری در همه حال حامل معنا و فراتر از فراهم آوردن سرپناه است. معماری به ما اجازه می دهد تا بیندیشیم و تخیل کنیم. رویاهای ما همواره در مکان شکل می گیرد و فهم ما از خودمان و دیگران بدون معماری ممکن نخواهد بود. معماری اصیل، زمینه و بستر رشد روحی و روانی انسان را فراهم می سازد. او را به دنیای درون فرا می خواند. جهان اندیشه و خیال او را از آن خود می سازد و تأمل در جهان را برایش به ارمغان می آورد. بر همین اساس، فرایند طراحی، زمانی می تواند اصالت یابد که از جهان خیال طراح نشأت بگیرد و بر جهان خیال مخاطبان اثر، چیره شودو آنان را تسخیر نماید.

تاثیر خیال در فرایند طراحی

مفهوم خیال

سالیوان در تعریف خیال آن را ماهیتی پایان ناپذیر و خودتکثیر معرفی می کند. برای تعریف خیال در حوزه طراحی گونه های مختلفی از آن را برمی شماریم که هر یک در روند فرایند طراحی تأثیرگذار است:

خیال فردی

بیشترین اثرگذاری در فرایند طراحی مربوط به خیال فردی طراح است. طراح در جهان خود به چیزی می اندیشد که نیست یا شاید چیزی که برای زمانی طولانی در او وجود داشته اما نمود بیرونی نیافته است. تصویر ذهنی طراح که برگرفته از تجربیات، خاطرات و رویاهای اوست و می تواند متناسب با موضوع طراحی بروز یابد همگی در ارتباط با درونیات اوست. بدیهی است که هر چه تجربۀ زیسته طراح غنی تر باشد و تصویر روشنی در ذهن او موجود باشد در مواجه با مسئله طراحی، بهتر عمل می کند. معمولاً از جمله توصیه هایی که معماران در سالهای ابتدایی ورود به این حرفه و یا در زمان تحصیل با آن مواجه می شوند و از زبان مفاخر و معماران برجسته می شنوند؛ سفر کردن به مکان های مختلف و آشنایی با فرهنگ های متفاوت است. و یا پیرو همین بحث همواره تماشای فیلم یا عکس های مختلف توصیه می شود. اهمیت این موضوع در به دست آوردن تجربه های مختلف و توسعۀ آرشیو ذهنی است. در واقع آن چه جهان خیال طراح را گسترش می دهد همین تجربه های کوچکی است که رفته رفته به دست می آید و او را قادر می سازد با مراجعه به خاطرات، رویاها، گرایشات و به طور کلی درونیات خود طرحی منحصربفرد ارائه دهد.

خیال جمعی

هنگامی که طراح فرایندی را در دستیابی به محصول مورد نظر طی می کند همواره جامعه مخاطبِ اثر را در نظر دارد و می کوشد با توجه به مجموعه ای از خیال های فردی شاعرانه، اجتماعی، سیاسی و … آنها را بپذیرد، مجسّم کند و پرورش دهد. به بیان ساده تر طراح در مواجهه با کاربران فضا بایستی به شناخت نسبی از آنان دست یابد بنابراین بهتر است به درونیات آنان راه یابد و فضایی را در پاسخ به تمایلات کاربران طراحی کند. لذا با مجموعه ای از خیال های فردی پیوسته روبروست که در کیفیت طرح اثرگذار است.

خیال داستانی

طراح مجموعه ای از سناریو ها را طراحی می کند و برای طراحی صحنه، اجزا را از کل تا جزء بر اساس یک چیدمان ذهنی، کنار هم قرار می دهد. خیال داستانی می تواند در گام های ابتدایی فرایند طراحی به میان آید و یا در مراحل بعدی ظاهر شود اما به هر روی وجود خیال داستانی در طراح انکارناپذیر است. در واقع طراح بر مبنای برداشت خود از مسئله طراحی و مطالعاتی که انجام می دهد؛ سناریو طرح را بر اندیشه خود جاری می سازد. این کار موضوع را در نظر طراح ملموس تر جلوه می دهد و آن را با دنیای درونی او همساز می کند؛ بنابراین خیال داستانی جزئی جدانشدنی از تفکر طراحی در طی فرایند محسوب می شود.

خیال زمینه( خیال محیط)

گونه ای از خیال است که طراح در برخورد با سایت پروژه آن را تجربه می کند. پیام مخابره شده از محیط امری منحصربفرد و وابسته به طرح است که فرد پس از رویایی با محیط در مقام طراح آن را تفسیر می کند.
خیال ماده: نوع نگاه هنرمندان و طراحان نسبت به مصالح، بر مبنای گرایشات و برداشت های شخصی خود، متفاوت است. اما به طور کلی مصالح به عنوان عاملی اثرگذار بر فرم و ماهیت ایده از آغاز ایده پردازی تا هنگام اجرای آن همواره در پس زمینه خیال طراح حاضر است و به تدریج نقش پررنگتری نیز ایفا می کند. چرا که در نهایت این مصالح است که اندیشه معمار را عینیت می بخشد و به همگان معرفی می کند.

تاثیر خیال در فرایند طراحی

حال پس از آشنایی با گونه های مختلف خیال به بررسی خیال فرد در جایگاه طراح و نقش آن در فرایند طراحی می پردازیم: 

خیال طراح

بدیهی است که طراحی، به سبب فرایندی که مبتنی بر اندیشه است و منجر به خلق اثر بدیعی می شود؛ با خیال طراح رابطه تنگاتنگی دارد. هیچ طراحی حضور خیال و تجربه آن در طول فرایند طراحی را انکار نمی کند. اما آنچه موضوع را کمی پیچیده می کند؛ تغییر مداوم نقش خیال در جای جای فرایند طراحی و  نوع ارتباط هر طراح با جهان درونی خود است.
تجربه فردی، تصویر ذهنی، باورها و تمایلات شخصی، برداشت ها و نگرش های منحصر بفرد و … همگی از جمله عناصری هستند که درونیات فرد را شکل می دهند و هر کدام می توانند بر تفکر طراحی و راه حل های ارائه شده از سوی طراح تأثیرگذار باشند. در واقع اثر بدیع به فراخور این تمایزهاست که شخصیت پیدا می کند و از دیگری تفکیک می شود. و این همان دنیای ذهنی طراح است که اغلب نقش آن نادیده گرفته می شود.

از لحظه ای که طراح دغدغه آفرینش چیزی را در خود احساس می کند تمام وجود او در تکاپو و تقلا قرار می گیرد و این سرگشتگی تا دستیابی به ایده مطلوب ادامه دارد. شرح ویژگی های خیال و اینکه در خیال هر کس چه روی می دهد دشوار و به نوعی دور از انتظار است؛ اما در توصیف وضعیت طراح به هنگام مواجهه با مسئله و در طول فرایند طراحی می توان چنین بیان کرد که طراح در فرایند طراحی، فضای فیزیکی و فضای خیالی را همزمان تجربه می کند و به تجربه ای درهم آمیخته دست می یابد. در واقع می توان گفت در آفرینش هنری، طراح درجات مختلفی از خیال را تجربه می کند:

اول،خیال بازآفرین:

طراح چیزی را که قبلاً دیده و تجربه کرده است در خیال خود عیناً تجسم می کند. این ساده ترین بهره گیری طراح از خیال است. در این حالت طراح تصاویر ذهنی خود را مرور می کند و گزینه ای که بیشترین شباهت و همخوانی را با موضوع طرح دارد، عیناً بازسازی می کند.

دوم،تصرف در خیال بازآفرین

در این مرحله طراح تصاویر ذهنی خود را به عنوان داده و مواد خام فرایند طراحی به کار می گیرد و بدون هیچ محدودیتی در آنها تصرف می کند.

سوم،آفرینش خیال

این مرحله ابداعی ترین فعل خیال است از این رو طراح، درون مایه های خود را به کار می گیرد تا تصویر و قالبی مناسب برای بیان افکار و ذهنیات درونی خود بیافریند.

چهارم، محصول خیال

در این یادداشت، خیال را به مثابه یک نیروی مولد سازنده در نظر گرفتیم که محدودیت های زمانی و مکانی در آن جایی ندارد. پرسشی که در این میان مطرح می شود این است که محصول خیال چیست و چه شکلی دارد؟ در واقع طراح در ذهن خیال پرداز خود به دنبال یک پاسخ است که می تواند در قالب یک اندیشه، یک صورت، یک بنا یا یک محصول نمایان شود. او برای یافتن پاسخ، میان واقعیات موجود در دنیای بیرون، و دیده ها ، شنیده ها و گرایشات خود در جهان درون در رفت و آمد است و مرتباً به تجزیه و تحلیل و ارزیابی داده ها در فرایند طراحی می پردازد. اما تمامی این اتفاقات در یک چرخه تکرار می شود، یک مدار آفرینشی! که مدام در گردش و دگرگونی است.

آنچه در فضای خیال آفریده می شود، می تواند یک طرح، ویژگی ها و کیفیت هایی از آن و یا صرفا معنای اثر باشد. مرحلۀ بعد، انتقال این محصول به بیرون و در نهایت به فضای فیزیکی است. در این بین طراح در پی یافتن یک قالب بیرونی است که بیانگر اتفاقات درونی باشد. هنگامی که تصویر ذهنی هنرمند در قالب مادی بر روی بوم، یا در پیکرۀ منسجم یک تندیس، یا حجمی تعریف شده از مصالح، نمایان می شود این اتفاق کمال آفرینش خیال و محصول آن است.

سخن آخر:

طراحی فرایندی است که در بستر خیال روی می دهد و تا اندازه ای با درونیات طراح در تعامل است. فضای خیال در هر فرد ساختاری منحصربه فرد دارد. مؤلفه های شکل دهندۀ خیال طراح، ریشه در هویت او دارند؛ خاطرات، تجربه های زیسته، تصاویر ذهنی، باورها، نگرش ها و … مجموعه ای از تمامی این مؤلفه ها هستند که به دنیای خیال او شکل می دهد. شاید آگاهی از جهان خیال طراحان موفق و اینکه بدانیم در ذهن آنان چه می گذرد چندان آسان نباشد اما همواره می توانیم با کسب تجربه های گوناگون، سفر به مکانهای مختلف، مطالعه متون و منابع مرتبط با طراحی، مشاهده و تأمل در آثار بزرگان، تماشای فیلم های موفق در طراحی و صحنه سازی متناسب با موضوع و … بر فضای خیال خود اثرگذار باشیم و جهان درون خود را غنی سازیم. بدین ترتیب دنیای درونی ما وسعت می یابد و خیال ما به مجموعه ای از تجارب متنوع بدل می شود که همواره می تواند در فرایند طراحی یاریگر ما باشد.

تحریریه گروه معماری هورنو

منبع:www.arel.ir