محوطه پاسارگاد

پاسارگاد

برای خواندن مطالب مربوط به معماری ایرانی لینک روبرو را کلیک کنید: اصول معماری ایرانی


معرفی پاسارگاد 

مجموعه میراث جهانی پاسارگاد مجموعه‌ای از سازه‌های باستانی برجای‌مانده از دوران هخامنشی است که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس جای گرفته‌است. این مجموعه دربرگیرنده ساختمان‌هایی چون آرامگاه کوروش بزرگ، پاسارگاد، باغ پادشاهی پاسارگاد ، کاخ دروازه، پل، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آب‌نماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی است. این مجموعه، پنجمین مجموعه ثبت‌شده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که در نشست یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد به دلیل دارا بودن شاخص‌های فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید

پاسارگاد در دشتی بلند به بلندای ۱۹۰۰ متر از سطح دریا، در حصار کوهستان جای گرفته‌است. در سده هفتم قمری اتابکی از سلغریان پارس درنزدیک آرامگاه کورش بزرگ مسجدی ساخت که در آن از سنگ کاخ‌ها استفاده شده‌بود. به مناسبت جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در سال ۱۹۷۱ این سنگ‌ها دوباره به جاهای اصلی خود بازگردانده شدند. کاخ محل سکونت بی تردید نشان از تأثیر و نقش معماری یونانی دارد. گویا هنگامی که کورش در سال ۵۴۵ پیش از میلاد سارد(پایتخت لیدی، شهری در غرب ترکیهٔ امروزی) را به تصرف درآورد به شدت تحت تأثیر بناهای مرمرین شاهان لیدی قرار گرفته‌است. چه بسا او همان زمان شماری از استادان اهل لیدی را در پاسارگاد به کار گماشته‌است. در کاخ تناسب جذاب سنگ‌های مرمر تیره و روشن، مخصوصاً در پایه‌ها، جلب نظر می‌کند. این سنگ‌ها از پیرامون شهرسیوند مرودشت آورده شده‌است. دشت پاسارگاد در قسمت شمالی استان فارس و میان رشته کوه‌های زاگرس در فاصله۱۳۰ کیلومتری شمال شیراز واقع شده‌است. میانگین ارتفاع دشت از سطح دریا ۱۸۵۰ متر است که وسعتی حدود ۱۹۰ کیلومتر مربع را در بر می‌گیرد. اقلیم آن کوهستانی با تابستان‌های معتدل و زمستانهای نسبتاً سرد است. قدمت منطقه پاسارگاد بر اساس پژوهش‌های باستان‌شناسی به دوره میانی پارینه سنگی می‌رسد. اما شاخص‌ترین دوره فرهنگی دشت پاسارگاد، دوره هخامنشی است. بر اساس مدارک و شواهد موجود نام پاسارگاد برای نخستین بار در دوره هخامنشی مطرح می‌شود که از لحاظ مکانی به دشتی اطلاق می‌شود که کوروش بزرگ به عنوان مرکز فرماندهی خود برگزید و در آن اقدام به ساخت بناها و کاخهایی نمود. مجموعه تاریخی- فرهنگی پاسارگاد شامل آرامگاه کوروش بزرگ، کاخ‌های دروازه، بارعام، اختصاصی و بنای برج سنگی(آتشکده(، دژ (تل تخت (، باغ شاهی، پل و محوطه مقدس است. در دوره اسلامی به علت عظمت سنگ‌های بکار رفته در این مجموعه‌های این مکان، بناهایش را به سلیمان نبی نسبت داده‌اند و خود پاسارگاد هم به نام مشهد ام‌النبی یا مشهد مادر سلیمان معروف گشت. این مجموعه ارزشمند در ۱۶ تیرماه ۱۳۸۳ به عنوان پنجمین اثر ایران در فهرست آثار جهانی (یونسکو) به ثبت رسید

پاسارگاد


برجسته‌ترین بخش مجموعهٔ پاسارگاد، بنای آرامگاه کوروش است که پیشتر مشهور به «مشهد مادر سلیمان» بود. در سال 1820پس از پژوهش‌های باستان‌شناسی، هویت اصلی بنا به عنوان آرامگاه کوروش بزرگ مشخص شده‌است و چون گوهری در میان دشت خودنمایی می‌کند. این آرامگاه نزدیک ۵۳۰ تا ۵۴۰ پیش از میلاد از سنگ آهکی به رنگ سفید ساخته شده‌است. بنای آرامگاه میان باغ های سلطنتی ظقرار داشته و از سنگ‌های بزرگ، که درازای پاره‌ای از آن‌ها به هفت متر می‌رسد، ساخته شده‌است.

تخته سنگ‌های آرامگاه با بست‌های فلزی معروف به بست دم چلچله‌ای، به هم پیوسته بوده، که بعدها آن‌ها را کنده و برده‌اند و اکنون جایشان به صورت حفره‌هایی دیده می‌شود که بیشترشان را بازسازی کرده‌اند.

بنای آرامگاه دو بخش شناخته شده دارد:

  • سکویی ۶ پله‌ای که قاعده آن مربع مستطیلی به وسعت ۱۶۵ متر مربع است.
  • یک چهاردیواری کوچک به وسعت ۵/۷ متر مربع که سقف شیب بامی دارد و ضخامت دیوارهایش به ۵/۱ متر می‌رسد.

پایه بنا (۱۳٫۳۵×۱۲٫۳۰ متر) از شش لایه پلکانی ساخته شده‌است، که از آن‌ها نخستین به بلندی ۱۷۰ سانتی‌متر، دومی و سومی ۱۰۴ سانتی‌متر، و سه عدد واپسین ۵۷٫۵ سانتی‌متر هستند. بلندای کلی بنا در حدود ۱۱ متر است. در ورودی آرامگاه در سمت شمال غربی قرار داشته و ۷۵ سانتی‌متر پهنای آن است. این درگاه کوتاه نیز دارای دو در سنگی بوده که از بین رفته‌است.

خزانهٔ آرامگاه، در بالاترین نقطه، ریخت یک خانهٔ شیروانی ساده با یک ورودی کوچک در غرب را دارد. نزدیک به صد سال پیش باور بر این بود که این بنا آرامگاه مادر سلیمان باشد و در دورهٔ اتابکان در زمان آل بویه با استفاده از ستون‌های برجای مانده از کاخ‌های باستانی مسجدی با نام «مسجد اتابکی» در گرد آن ساخته و یک محراب کوچک در خزانهٔ آرامگاه کنده‌کاری شد. در دههٔ ۱۹۷۰ بقایای مسجد پاکسازی شده و تکه‌های تاریخی به نزدیکی مکان‌های اصلی‌شان بازگردانده شدند.


پس از کشته شدن کوروش در جنگ با سکاهایا ایرانیان شمالی، جسد وی را مومیایی کرده و درون تختی از زر نهاده و اشیای ارزشمند پادشاهی و جنگی او را در کنار وی گذارده بودند. به گزارش باستان نگاران زمان اسکندر، وقتی اسکندر به پاسارگاد آمد و از آرمگاه کوروش که در میان باغی بزرگ قرار داشت دیدن کرد به آریستوبولوس دستور داد درون مقبره را تزیین کند. آریستوبولوس در درون مقبره تابوتی زرین، یک میز و تعدادی ظروف زرین و سلاحهای گرانقیمت و لباسهای شخص کوروش و کلیه جواهراتی را که زمانی به دست می‌کرد یا به خود می‌آویخت مشاهده کرد. این آرامگاه در آن زمان توسط شماری مغ محافظت می‌شود اما در زمان اسکندر مورد دستبرد قرارگرفت و کلیه اشیاء گرانقیمتش به سرقت رفت.

برای خواندن مطالب مربوط به معماري ايراني لینک روبرو را کلیک کنید: المان های معماری ایرانی ، تاریخ معماری ایران

بویس تفاوت‌های میان آیین خاکسپاری در بین هخامنشیان و مغ‌ها و زرتشتیان بعد را چنین توضیح می‌دهد: فرمانروایان همهٔ خاندان‌های سلطنتی پس از مرگ به خاک سپرده می‌شدند، اما کوروش، که رویه‌ای نو آورد، در آیین رایج اقدامی موافق و جدی انجام داد؛ او مقبرهٔ خود را به نحوی ساخت که هیچ گونه آلودگی نتواند از بدن مومیایی شدهٔ او به موجودات پاک برسد.

در شیب سقف آرامگاه دو سوراخ بزرگ وجود دارد که برای سبک کردن سنگ‌ها و کم کردن از بار سقف ایجاد شده‌است و برخی ندانسته، جای نگهداری کالبد کوروش و همسر وی دانسته‌اند.

آرامگاه کوروش در همه دوره هخامنشی سپند (مقدس) به‌شمار می‌آمده این امر باعث گردیده که در دوران اسلامی هم این تقدس حفظ شود، اما تعبیر اصلی بنا دیگر مشخص نبوده‌است و از سوی دیگر مردم هم ساختن بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشری می‌دانسته‌اند و به سلیمان که دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشته‌است، نسبت می‌داده‌اند. به همین جهت آرامگاه کوروش را هم از بناهای آن می‌شمردند و آن را به مادر او نسبت می‌دادند و «مشهد مادر سلیمان» می‌خواندند.

در ساخت بناها از چهار نوع مصالح اصلی استفاده شده‌است: سنگ، آجر، خشت خام و چوب. چوب را بیشتر برای پوشاندن در و سقف به کار می‌بردند و در برخی جاها تنه کلفت درختان (احتمالاً سدر و سرو) را برای ستون هم به کار می‌گرفتند. خشت خام برای پر کردن دیوارها و بعضی اوقات هم برای لایه‌گذاری سکوها به کار می‌رفت. آجرهای به کار رفته در پاسارگاد قرمز رنگ می‌باشند و دارای ۴۵ سانتی‌متر طول، ۳۲ سانتی‌متر عرض و ۵/۵ سانتی‌متر قطر هستند. ملات آن‌ها یک نوع قیر طبیعی است که از نفوذ آب جلوگیری می‌کند و نمونه آن‌ها در معماری عیلامی و آثار تخت جمشید دیده می‌شود. سنگهایی که در ساختمان‌های پاسارگاد و نیز تخت جمشید به کار رفته، چند گونه است، یکی سنگ آهکی سپید رنگی که به مرمر می‌نماید، دیگری سنگی کبود که در سختی به خارا می‌ماند و در جاهایی هم سنگ سیاه مرمرین که بسیار شکننده است. این سنگ سیاه پس از گذشت ۲۵ سده چنان پخته و پیر شده‌است که امروز به آسانی خرد و آردی می‌شود؛ اما دو نوع سنگ دیگر، بسیار بادوامند و هم چنان پابرجا مانده‌اند. سنگ های سپید مرمرین را از کوه سیوند و سنگ‌های سیاه را از کوه تنگ سیاه و کوه تنگ بلاغی می‌آوردند.


آرامگاه کمبوجیه (زندان)

آن را به عنوان زندان سلیمان می‌شناسند. حاشیه شمالی محوطه کاخ‌ها در سلطه ویرانه‌های یک برج سنگی بلند بوده. شاید کمبوجیه یا بردیا در فکر یک ساختمان جدا در نقش رستم بوده‌اند. پس داریوش در این‌جا فعالیت کرده‌است. از دیدگاه امنیتی محوطه جنب آرامگاه آتی شاه می‌بایست زیاد نگهبانی می‌باشد. ارتفاع کامل دیوار جلوی بنا۳۸/۱۲ متر بوده. پس اگر ما ارتفاع سکو (۴۱/۱) متر و ارتفاع تخمینی سقف هرمی شکل را (۳۰سانتی‌متر) به دیوار جلو اضافه شده‌است، ارتفاع کلی بنا به ۰۹/۱۴ متر می‌رسد. زندان شامل یک برج مربع با پیش نشستگی در چهار گوشه، سه ردیف پنجره کاذب در سه جانب ساختمان قرار داشته‌است. پایه برج یک سکوی سه طبقه پابر جا شد، دو پنجره کاذب کوچک در بالای ورودی استوار است و هریک از  دیوارهای فوقانی با پانزده ردیف تو رفتگی مستطیل شکل، مرتب شده‌است. از قطعات بزرگ سنگی در ساختمان کار کرده‌اند. در مجموعه ساختارهای هم‌زمان هخامنشی، ساختمان زندان دارای ارتباطی، هم با معماری تدفینی و هم با معماری مذهبی می‌باشد. طبق نظریه اشمیت، زندان با قرار داشتن در نزدیکی کاخ‌های پاسارگاد، احتمالاً توسط کوروش ساخته شده‌است. خزانه‌ای برای لوازم سلطنتی یا مذهبی- درفش شاهانه، نمادهای دینی و امثال آن بوده‌است. از دو پنجره کور در نمای اصلی زندان فقط قطعات کوچکی در میان آوار پایه بنا باقی‌مانده‌است.

پاسارگاد-پلان پاسارگاد-معماری پاسارگاد- آرامگاه کوروش بزرگ-پاسارگاد-باغ پادشاهی پاسارگاد-کاخ دروازه-پل-کاخ بارعام-کاخ اختصاصی-دو کوشک-آب‌نماهای باغ شاهی-آرامگاه کمبوجیه-ساختارهای دفاعی تل تخت-کاروانسرای مظفری-محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی- معماری ایرانی - معماری پارسی - معماری باستان - تخت جمشید - کوروش کبیر - سبک پارسی - پیرنیا - کمبوجیه - معماری سلطنتی - شیراز


پژوهشگران با این نظر مخالفند که زندان سلیمان آرامگاه ژان پرو، لویی واند نبرگ و برخی دیگر برج زندان سیمان را آرامگاه کمبوجیه پدر کوروش بزرگ می‌دانستند و گروهی دیگر این مقبره را از آن کاساندانه زن کوروش می‌پنداشتند. شوربختانه از این بنا در حال حاضر فقط یک دیوار به جا مانده‌است و قسمت زیادی از آن در سده‌های نه چندان دور خراب شده‌است.

آرامگاه کمبوجیه

آنچه از این بنا باقی‌مانده دیواری بلند به ارتفاع حدود ۱۴ و طول تقریبی ۷٫۵ متر است. این بنا به بنای کعبه زرتشت در نقش رستم شباهت دارد در حالی که از نظر قدمت، قدیمی‌تر و از نظر استحکام و فن ساخت نمایانگر اجرایی قوی‌تر از بنای کعبه زرتشت است. شهبازی با استناد به کتیبه‌ای که در دیوار آن قرار گرفته برج زندان سلیمان را آرامگاه کمبوجیه می‌پنداشتند که جسد وی را داریوش بزرگ پس از مرگ از سوریه به پاسارگاد آورده‌است و در این ساختمان قرار داده‌است.


مسجد پاسارگاد

مسجد پاسارگاد مسجدی است که در سال ۶۰۲ هجری شمسی و در دوران فرمانروایی اتابکان فارس و توسط اتابک سعد ابن زنگی از حاکمان دادگستر فارس در اطراف مزار کوروش که در آن دوران به مسجد یا مشهد «مادر سلیمان» نبی معروف بوده‌است، ساخته شده‌است. این مسجد از قدیمی‌ترین مساجد ایران بوده‌است که بقایای آن تا پیش از جشن‌های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی در سال ۱۳۵۰ باقی بود. در آن سال بر خلاف منشور ونیز برای مرمت آثار باستانی، بقایای مسجد از جمله دروازه آن توسط گروه مرمت از مؤسسه ایزومئو برهبری اوجنیو گالدیری و با تأیید اداره باستان شناسی که شامل ستون‌های سنگی و کتیبه های قرآنی بود به محل دیگر برده شد.

طرح محوطه آرامگاه کورش بزرگ اثر ارنست هرتسفلد یا دستیارش که احتمالاً در سال ۱۹۰۵ میلادی کشیده‌است. ستونها و دیوارهای مسجد دیده می‌شود. در طرح‌هایی که ارنست هرتسفلد از محوطه مقبره کوروش تهیه کرده حدود و ثغور مسجد توسط ستونها پیداست. مسجد به شیوه‌ای ساخته شده بود که مزار کوروش در میان آن قرار داشت. در داخل مزار کوروش ضلع سمت راست ورودی (دیوار جنوب غربی) نیز محرابی ایجاد گردیده که آیاتی از سوره فتح و اسما جلاله در آن دیده می‌شود. باقیمانده مسجد و ستونها پیش از برپایی جشن شاهنشاهی در دهه پنجاه جمع‌آوری شد و به محل کاخ انتقال یافت.

پاسارگاد-پلان پاسارگاد-معماری پاسارگاد- آرامگاه کوروش بزرگ-پاسارگاد-باغ پادشاهی پاسارگاد-کاخ دروازه-پل-کاخ بارعام-کاخ اختصاصی-دو کوشک-آب‌نماهای باغ شاهی-آرامگاه کمبوجیه-ساختارهای دفاعی تل تخت-کاروانسرای مظفری-محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی- معماری ایرانی - معماری پارسی - معماری باستان - تخت جمشید - کوروش کبیر - سبک پارسی - پیرنیا - کمبوجیه - معماری سلطنتی - شیراز


کاخ اختصاصی

این مجموعه در مرکز پاسارگاد قرار گرفته‌است واز تعدادی کاخ تشکیل شده که در اصل در محدوده مجموعه باغها قرار دارند (معروف به «چهار باغ»). بدنهٔ اصلی کاخ‌ها از سالن‌های ستون‌دار تشکیل شده‌است. تالار عمومی (کاخ S) حدوداً در سال ۵۳۹ پیش از میلاد ساخته شده. تالار ستون‌دار آن دو ردیف چهار ستونی دارد. پایهٔ ستونها از سنگ سیاه هستند (۱٫۴۳×۱٫۴۳ متر)، و بدنهٔ آن‌ها از سنگ آهکی سفید است. پایه ستون‌ها ۱٫۰۴ متر و بدنهٔ ستون‌ها ۱۲٫۰۶ متر ارتفاع دارند. سرستون‌ها از سنگ سیاه بوده‌است. شواهدی موجوداست که سرستون‌ها یک شیر مرکب، شاخ‌دار و یال‌دار، را نشان می‌داده‌است. کاخ یک سرسرا در هر طرف داشته‌است. برخی از نقوش برجستهٔ درگاه‌ها حفظ شده‌اند، که پیکر انسان و دیوها را نشان می‌دهند. کاخ مسکونی ،کاخ P) بین سال‌های ۵۳۰ تا ۵۳۵ پیش از میلاد بنا شده‌است. سالن ستون‌دار این کاخ (۳۱٫۱×۲۲٫۱ متر) پنج ردیف ستون و در هر ردیف شش ستون دارد، و سرسرای پرابهت آن در جنوب شرقی به ابعاد ۷۵٫۵×۹٫۳ متر است.

کاخ دروازه در حدود شرقی محوطهٔ اصلی قرار دارد و شامل یک تالار ستون‌دار با نقشهٔ چهار ضلعی و ابعاد ۲۵٫۵×۲۸٫۵ متر است. این تالار ۸ ردیف ستون دارد. این تالار دو در ورودی اصلی در محور طولی کاخ و دو در فرعی در محور عرضی کاخ دارد. در یکی از چار چوب‌های دروازه، یک نقش برجستهٔ مشهور از یک پیکر انسان مانند که بال‌هایی دارد دیده می‌شود. این طرح که تنها نقش باقی‌مانده در کاخ دروازه‌است، مردی را نشان می‌دهد که ریش انبوه و چهار بال که رو به مرکز تالار دارد.


محوطه مقدس

در فاصله حدود ۱۲۰۰ متری شمال غرب مجموعه پاسارگاد و پشت تپه ماهوری‌های سنگی مشرف به دشت، محوطه‌ای باستانی وجود دارد که شامل دو سکوی سنگی سفید رنگ و یک تپه مستطیل شکل پله‌ای است که معروف به محوطه مقدس است. در این محوطه با استفاده از سنگ‌های سفید دو سکوی نزدیک به هم ایجاد شده که یکی دارای پله و دیگری بدون پله‌است. قاعده سکوی جنوبی ۴۳/۲ متر و بلندی آن ۱۶/۲ متر است. این سکو دارای ۸ پله با خیز ۲۷ سانتی‌متر یعنی برابر با ارتفاع پله‌های دیگر بناهای پاسارگاد است. قاعده سکوی شمالی ۸۰/۲ متر و بلندی آن۱۰/۲ متر است. مطالعه و بررسی سکوها نشان می‌دهد که آن‌ها در دوره کوروش و به عنوان آتشدان جهت اجرای مراسم آیینی ساخته شده‌اند. درون آتشدان‌ها جهت سبک کردن وزن، خالی شده و روی شالوده‌ای به عمق حدود یک متر قرار داده شده که پیرامون آن‌ها را نواری از سنگ سیاه دربر گرفته‌است. در فاصله ۱۲۰ متری غرب آتشدان‌ها روی صخره‌های طبیعی موجود در محوطه ساختاری خشتی و سنگی ایجاد شده که اکنون به صورت یک تپه درآمده‌است. طول تپه حدود ۸۵/۷۴ متر، عرض آن حدود ۵۰ متر و ارتفاعی نزدیک به ۴۰/۵ متر دارد. این ساختار دارای پنج طبقه بوده که طبقه‌های یکم تا چهارم از سنگ لاشه و طبقه پنجم از خشت ساخته شده‌است. در نمای شمالی ساختار، یک پله جهت دسترسی به طبقات بالاتر با استفاده از سنگ لاشه ایجاد شده که ۲۰/۲ متر ارتفاع و ۵۰/۱ متر عرض دارد. با توجه به بررسی‌ها و مطالعات انجام شده می‌توان نتیجه گرفت که این ساختار در ارتباط با آتشدانهای سنگی و جهت اجرای مراسم قربانی یا تشریفات مذهبی ساخته شده‌است. این سکو دارای ۸ پله با خیز ۲۷ سانتی‌متر یعنی برابر با ارتفاع پله‌های دیگر بناهای پاسارگاد است. قاعده سکوی شمالی ۸۰/۲ متر و بلندی آن۱۰/۲ متر است. درون آتشدان‌ها جهت سبک کردن وزن، خالی شده و روی شالوده‌ای به عمق حدود یک متر قرار داده شده که پیرامون آن‌ها را نواری از سنگ سیاه دربر گرفته‌است. در فاصله ۱۲۰ متری غرب آتشدان‌ها روی صخره‌های طبیعی موجود در محوطه ساختاری خشتی و سنگی ایجاد شده که اکنون به صورت یک تپه درآمده‌است این ساختار دارای پنج طبقه بوده که طبقه‌های یکم تا چهارم از سنگ لاشه و طبقه پنجم از خشت ساخته شده‌است. قسمت پایینی سکو دارای یک بیرون زدگی است و بخش بالایی از دو پله مطبق سازمان شده، وجود تعدادی سوراخ عمیق جهت بست‌های عمودی در قسمت فوقانی استروناخ را دربرداشته که این بخش از سکو، برای تحمل درپوشی از سنگ سیاه رنگ سه طبقه بوده‌است. هردوت آداب و رسوم اقوام سکایی، را گفته که همانند پارسیان نه معبد دارند و تندیس ار خدایان برقرار کرد به جز برای یکی از خدایان که (ارس) بود. برای این الهه سکوی برقرار کرد که بر فراز آن پشته‌ای از چوب قرار داده‌است.

اولین بررسی‌های مستند از این محوطه، در سال ۱۹۸۳. م توسط هرتسفلد باستان‌شناس انجام شد و پس از آن استروناخ به‌طور گسترده‌تری کاوش کرد.


تنگ بلاغی

حد فاصل دشت پاسارگاد و دشت سعادت‌شهر، دره‌ای سرسبز و زیبا وجود دارد که به نام تنگ بلاغی معروف است، این دره زیبا دارای یک رودخانه دائمی است که از روستای قصر یعقوب در شهرستان خرمبید سرچشمه گرفته و پس از گذر پاسارگاد، تنگ بلاغی، دشت سعادت‌شهر و جلگه مرودشت به رودخانه کر می‌پیوندد. وجود رودخانه باعث شده که این دره زیبا از قدیم ایام مورد توجه انسان‌ها قرار گیرد. بر اساس اولین مطالعات باستان‌شناسی صورت گرفته در این تنگه آثار متعددی از دوره پارینه سنگی میانی تا دوره اسلامی شناسایی شد. پس از مشخص شدن اهمیت تنگ بلاغی از دیدگاه باستان‌شناسی، تیمی متشکل از باستان شناسان بنیاد پژوهشی پارسه – پاسارگاد دوباره تنگ بلاغی را مورد بررسی مجدد جهت مشخص کردن محوطه‌های مهم و با ارزش جهت کاوش توسط تیم‌های ایرانی – خارجی نمودند و در این راستا چندین محوطه معرفی و کاوش شدند. قدیمی‌ترین اثر باستانی تنگ بلاغی مربوط به دوره میانی پارینه سنگی با قدمت ۲۵۰ هزار تا ۱۰۰هزار سال قبل می‌باشد که به صورت تک یافته و محوطه باز open site در حاشیه رودخانه شناسایی شد. دومین دوره مربوط به دوره پارینه سنگی جدید و فرا پارینه سنگی می‌باشد که در این راستا بیش از ۴0 غار و پناهگاه در کل تنگ بلاغی شناسایی شد که دارای دست افزارهای شاخص این دوره می‌باشد (از این دوره به بعد شاهد تسلسل دوره‌های پیش از تاریخی و تاریخی در تنگ بلاغی می‌باشیم)، پس از این دوره انسان‌ها آرام آرام غارها را تک کرده و وارد اولین روستاهای پیش از تاریخ منطقه شده‌اند (دارای فرهنگ‌های مشکی و جری مربوط به هزاره ششم و پنجم ق. م {نام این دو فرهنگ از نام تپه های مشکی و جری در دشت مرودشت گرفته شده‌است}) در همین راستا دو محوطه تپه رحمت آباد و محوطه پوزه سرخ (نام محل) یا محوطه ۷۳مورد شناسایی قرار گرفت که دارای سفالهای شاخص این دوره می‌باشند. چند محوطه دیگر از دوره‌های پیش از تاریخ شامل (فرهنگهای باکونa,b و لپویی مربوط به هزاره چهارم و سوم ق. م) شناسایی و مورد کاوش قرارگرفت. پس از دوره پیش از تاریخی آثار خاصی به مدت هزار و پانصد تا دو هزار سال (دوره فترت) تا دوره هخامنشی شناسایی نشد. از دوره هخامنشی آثار متعددی همچون کنده کاریهای موسوم به دختر بر (در سمت شرق و غرب رودخانه)، چندین محوطه (شامل کاخ و قلعه و روستا) شناسایی شدند که دارای اهمیت بسیار زیادی در روشن شدن وضعیت زندگی مردم در دوره هخامنشی در تنگ بلاغی می‌باشد. از دوره فرا هخامنشی و اشکانی، چندین نوع تدفین شامل قبور توده سنگی (خرفخانه)، قبور خرسنگی (با توجه به استفاده از سنگ‌های بزرگ در ساخت این قبور، با این نام معرفی شدند) قبور درون غارهای کوچک و بزرگ، قبور درون شکاف‌های طبیعی کوه شناسایی شد. علاوه بر این یک مرز سنگچین بزرگ در تنگ بلاغی و کوه‌های مجاور آن و دشت پاسارگاد شناسایی شدکه با توجه به قرار داشن گورهای توده سنگی در داخل یا کنار آن، احتمالاً مربوط به دوره اشکانی می‌باشد. پس از دوره اشکانی، دوره ساسانی در تنگ بلاغی دارای آثار ارزشمندی می‌باشد که توسط هیئت مشترک ایران – لهستان مورد کاوش باستان شناسی قرار گرفت. در این راستا یک محوطه استحصال شیره انگور و یک کارگاه ذوب فلز شناسایی شدکه دارای سفال شاخص اصطخر (اواخر ساسانی – اوایل اسلام) با نقش استامپی شناسایی شد. آثار دوره اسلامی تنگ بلاغی شامل گورستان شهدای مار (محوطه ۸۵) دارای سنگ قبرهای ساده‌ای بر روی سنگ‌های طبیعی با خطوط نسخ و ثلث می‌باشد که مربوط به دوره صفویه به بعد می‌باشد. علاوه بر این یک کوره ذوب فلز از این دوره و تعداد زیادی کومه کره‌های عشایری (آغل موقّت) شناسایی شد. تیمهای باستان‌شناسی از ایران به همراه تیمهای از کشورهای مختلفی نظیر ایتالیا، آلمان، لهستان، ژاپن، فرانسه، آمریکا به صورت مشترک تعدادی از محوطه‌های مهم تنگ بلاغی را مورد کاوش قرار دادند. علاوه بر آثار ارزشمند تاریخی، تنگ بلاغی دارای درختان کهنسال بنه (پسته کوهی) می‌باشد که عمر برخی از درختان آن بیش از هزار سال می‌رسد. علاوه بر این تنگ بلاغی همه ساله به عنوان یکی از مراتع سر سبز مورد توجه عشایر منطقه شامل ایل باصری (طوایف علی شاه قلی و لب موسی و تیره ننه عربی) و طایفه کردشولی بوده و فصل بهار را در آن می‌گذرانند


کاروانسرای مظفری

در نزدیکی آرامگاه کوروش سازه‌ای مشتمل بر حیاتی به وسعت ۲۰۸ مترمربع است که به صورت نامنظم از سنگ‌های سفید ربوده‌شده از کاخ‌های پاسارگاد ساخته‌شده و نیز ایوانی به پهنای ۳۰٫۳ متر با جرزهای سنگی نامنظم و چهار گوش با اتاق‌های کوچک و بزرگ در پشت آن دارد. درب این سازه به سمت مشرق است. سنگ‌های سازه با ملات گچ به هم وصل شده و در بعضی از نقاط این سازه ملات به کار برده نشده‌است. در زمان سامی قسمتی از این محل تعمیر شده و به دفتر فنی سامی اختصاص داده شده بود ولی امروزه متروک می‌باشد.

کاروانسرای مظفری شامل حیاطی به وسعت ۴۰/۱۶ در ۵۰/۱۸ متر است که به صورت نامنظم از سنگ‌های سفید آورده شده از کاخ‌های کوروش ساخته شده و نیز ایوانی به پهنای ۳۰/۳ متر با جرزهای سنگی نامنظم و چهارگوش با اتاق‌های کوچک و بزرگ در پشت آن. در بنا به سمت مشرق بوده و در سه جانب نیز سکویی به ارتفاع ۸۰ سانتیمتر ساخته شده‌است. این بنا در دوره آل مظفر (۷۴۳ تا ۷۹۵ ه‍.ش) به دستور شاه شجاع مظفری (۷۵۹ تا ۷۶۶ ه‍.ش) ملقب به ابوالفوارس در ۱۰۰ متری شمال آرامگاه کوروش ساخته شده‌است. در مورد کاربرد این بنا، برخی محققان، این بنا را مدرسه و برخی آن را کاروانسرا می‌دانند. اما مستوفی یزدی که در قرن یازدهم کتاب مختصر مفید را تألیف کرده، صریحاً آن را کاروانسرا معرفی می‌کند.

وجود سنگ مرمر که در نوشته مستوفی یزدی است همان سنگ صیقل شده و سفید از بناهای هخامنشی می‌باشد که از پاسارگاد به دست آمده و به آسانی در ساخت کاروانسرا به کار رفته‌است. این کاروانسرا بنایی با ابعاد در حدود۴۰/۱۶ * ۵۰/۱۸ متر را دربردارد پشت این ایوان اتاق‌هایی با سنگ‌های ساده و لاشه به دست آمده‌است که آثار آن هنوز به خوبی قابل مشاهده است. به گفته اهالی مادر سلیمان تا همین اواخر دو محراب سنگی در سکوی جنوبی قرار دارد که به هنگام حفاری‌های سامی در سال ۱۳۳۸. هجری اثری از آن وجود ندارد. طبق نظر مستوفی یزدی: مشهد در مادر سلیمان (را) حقیر خود نگاه کرده و پادشاه شجاع مظفری در حوالی مشهد کاروانسرایی بر پا کرده‌است که تمامی ارکان و دیواره‌ها از سنگ مرمر ساخته شده‌است.