مجموعه نیاوران
تاریخ شکل گیری اثر: ۵۷ – ۱۳۴۹ ه. ش.
کارفرما: دفتر مخصوص فرح دیبا
مجری: شرکت ساختمانی رس
موقعیت : تهران
مساحت بستر طرح: ۴۴٫۰۰۰ متر مربع مساحت
زیر بنا: دفتر مخصوص ۶٬۱۰۰ متر مربع
فرهنگسرا ۸٫۴۰۰ متر مربع
برای خواندن مطالب مربوط به معماری ایرانی لینک روبرو را کلیک کنید: پلان خانه های سنتی ایرانی
مجموعه نیاوران در باغی قدیمی که قناتی هم دارد شکل گرفته، و شامل دو ساختمان مستقل، یعنی «ساختمان دفتر مخصوص فرح پهلوی» در شمال بستر طرح، و «فرهنگسرای نیاوران» در جنوب آن است. محور مشجر شمالی- جنوبی با درختان تناور و جوی ها و آبنماهایی در حد فاصل این دو ساختمان، باز مانده باغ قدیمی است. در انتخاب محل ساختمان ها نیز کوشش شده تا آنجا که ممکن است از فضاهای بی درخت باغ استفاده شود.
ساختمان دفتر مخصوص به شکل بنایی سه طبقه با نمایی از بتن نمایان ساخته شده است، که در آن فضاهای اداری با طرحی باز بر گرد سرسرای میانی حلقه زده اند. «فرهنگسرا» به شکل مجموعه ای از ساختمان های کوچک و کم ارتفاع در اطراف یک حیاط ساخته شده، که نمای آنها اغلب از بتن نمایان زردرنگ است، و در نقاط محدودی با سنگ مرمر زردرنگ پوشیده شده است. بخش های مختلف فرهنگسرا عبارتند از نگارخانه، نمایشخانه، کتابخانه، رستوران و بخش اداری.
نیت اولیه کارفرما ساخت بنایی برای دفتر کار فرح پهلوی بوده است، اما به پیشنهاد طراح و تأیید کارفرما با ایجاد تغییراتی در برنامه، ساختمان فرهنگسرا به عنوان مکانی فرهنگی برای استفاده عموم نیز به آن اضافه می شود. به این ترتیب دو عرصه متفاوت در بستر طرح شکل می گیرد، که دیواری عرضی در انتهای محور باغ حد فاصل آنها را معلوم می کند.
سازماندهی کلی :
در طرح مجموعه نیاوران و در دل باغ وسیع آن، فضاهای بسته به دو ساختمان مجزا تقسیم شده اند؛ ساختمان دفتر مخصوص در شمال باغ استقرار یافته، و ساختمان فرهنگسرا در جنوب آن. در فاصله میان این دو بنا ، مسیر آب و ردیف درختان کهنسال محور قدیمی باغ محفوظ نگه داشته شده و محوری شمالی – جنوبی را در باغ شکل می دهند؛ محوری که البته هیچ یک از ساختمان های مجموعه در راستای آن واقع نشده اند. «ساختمان دفتر مخصوص» که در شمال شرق باغ و این محور موضع گرفته ، رو به غرب گشوده است و به جایی به جز محور یاد شده نگاه می کند. «فرهنگسرا» نیز بر محوطه ای در جنوب غربی محور نشسته است، و فقط ورودی آن که رو به سمت شرق دارد به میدانگاه ابتدایی محور نگاهی می کند.
در جنوب ساختمان دفتر مخصوص اختلاف سطح قابل توجهی بین دو بخش باغ دیده می شود. دیواری سنگی به ارتفاع چهار متر دو محوطه بالا و پایین را از هم جدا می کند. جالب آنکه این دیوار در تمامی عرض باغ امتداد نمی یابد و پس از قطع کردن محور آب و سبزه تمام می شود. به نظر می رسد تنها وظیفه این دیوار تأکید بر اختلاف سطح دو محوطه بالا و پایین باغ است. به واسطه آن انقطاعی در باغ پدید می آید، محور یاد شده خاتمه می یابد، و علی رغم وجود دری بین دوسطح پایین و بالا، ساختمان دفتر مخصوص دور از دست می نماید.
با توجه به آنچه بیان شد احساس می کنیم علی رغم آنکه طراح، باغی قدیمی را بستر طرح خود قرار داده است و بخش های مهمی از مجموعه نیاوران را بر اساس سنت باغ سازی ایرانی به شکل بسترهای آب و سبزه حفظ نموده، ليكن هنگام سازماندهی کل مجموعه از ترکیب کلاسیک و سنتی عناصر طرح می گریزد؛ ترکیبی که در آن ساختمانی در پایین باغ بنشیند و چشم در چشم ساختمانی در بالا بدوزد و بستری از آب و سبزه را وسیله انس و الفت خود قرار دهد. و به این خاطر است که هر ساختمانی به گوشه ای می رود و با چرخشی روی از محور بر می گیرد و حتی انقطاعی کامل میان باغ و ساختمان دفتر مخصوص پدید می آید – انقطاعی که به دلیل اختلاف سطح مفصل و ادامه نیافتن محور در محدوده غربي ساختمان دفتر مخصوص ایجاد شده است. با این تمهیدات، ساختمان شمالی دست نیافتنی و قدری خارج از روابط موجود در باقی مجموعه جلوه می کند. ساختمان جنوبی -یعنی فرهنگسرا- با استقرار در ابتدای محور به «مقدمه ای» برای «موضوع اصلی طراحی تبدیل می گردد؛ موضوعی که خود وضوح کامل ندارد، گویی اساسا مقدمه از موضوع مهم تر است. و بالاخره، قطعه آب و سبزه قدیمی محوری می شود که مبدأ و مقصد جدی ای ندارد و به خودش تمام می شود. در حقیقت، ماجرای مجموعه نیاوران نه ماجرای گفتگوی عناصر یادشده بلکه قصه طراحی سه پروژه بالنسبه مستقل در یک زمین است .
برای خواندن مطالب مربوط به معماري ايراني لینک روبرو را کلیک کنید: ویژگی های معماری ایرانی ، هنر معماری ایران
فرهنگسرای نیاوران
سیمای بیرون :
در تصویری کلی بنای فرهنگسرای مجموعه نیاوران حجمی نعلی شکل دارد و از احجامی که بر گرد حیاط مربع شکلی حلقه زده اند تشکیل شده است. ضخامت حجم ساختمان در همه جا یکسان نیست ؛ به این دلیل حجم را نیمه منظم و گونه گون می یابیم؛ در حقیقت ساختمان فرهنگسرا از کنار هم نشستن احجام کامل و منفرد به وجود آمده است. این احجام در یکدیگر حل نشده اند تا كل واحدی را بسازند، بلکه در کنار هم نشسته اند؛ در بعضی مواقع گویی احجام با هم برخورد کرده اند و مجموعه ای را فراهم ساخته اند. تفاوت طراحی نما در آنها نیز به گونه گونی و استقلال آنها از یکدیگر کمک می کند. این گونه گونی و تنوع، فرهنگسرا را نه به شکل یک بنا که به صورت مجموعه ای از بناها، و حیاط آن را به صورت مرکز محله ای کوچک جلوه می دهد.
-حياط میانی فرهنگسرا مجموعه نیاوران از باغچه ها و درختان و بستر آب و البته کفسازی بالنسبه وسیعی از موزاییک های بتنی برخوردار است، درخت ها در ترتیبی نامعین پراکنده اند و حضورشان اتفاقی، یا باقیمانده هایی از یک باغ قدیمی به نظر می رسد. بستر آب به صورت حوضی باریک و کشیده در مقدمه ورود به حیاط قرار داده شده است ؛ پس برای ورود به مجموعه باید با پلی از روی آن گذشت. به این ترتیب نحوه نمایش آب در فرهنگسرا با آنچه که قدری بالاتر در آبنمای قدیمی باغ مشاهده می شود کاملا متفاوت است. چرا که برخلاف آنچه در محور قدیمی باغ رخ داده است، آب در حیاط فرهنگسرا «مرکز» و «محور» نیست و راهنمایی و هدایت چیزی یا کسی را بر عهده نمی گیرد؛ اجزایی را سازماندهی نمی کند؛ و کسی را به نشستن بر کنار خود و تماشا نمی خواند. اما با وجود تفاوت دیدگاه طراح در این دو مجلس از مجالس مجموعه نیاوران حیاطفرهنگسرا، دلپذیر است.
-جداره شرقی فرهنگسرا از محور اصلی باغ تأثیر می پذیرد. طراح با قراردادن دوحجم بسته در طرفین، ایجاد حیاطی در میانه، و بالاخره ایجاد حصار و دروازه ای در مفصل بین باغ و فرهنگسرا چشم ها را به خود معطوف می کند و مخاطب رابه داخل می کشاند.
-فرهنگسرا به واسطه وجود حیاط میانی که همه پاره های تشکیل دهنده اش بدان رو می گشایند موجودی مستقل به نظر می رسد. اختلاف سطح میان حیاط فرهنگسرا و باغ مجموعه ، و همچنین مرزی که میان این دو به کمک حصار و حوض آب پدید آمده است، بر این استقلال مهر تأیید می زند. در عین حال همنشینی این موجود مستقل با میدانگاه ابتدای محور شمالی- جنوبی باغ، و پیوستگی بصری میان باغ و حیاط فرهنگسرا که از طرح خاص فصل مشترک این دو و بیان نمادین دروازه ورودی نشأت می گیرد نشانه پیوند دوستی میان باغ وفرهنگسرا است.
-قاعدة حياط فرهنگسرا مجموعه نیاوران مربعی است که پیش آمدگی ها و عقب نشستگی های احجام اطراف حیاط در آن تصرف می کنند. به علاوه این حیاط موجودی روان و سیال است که از زیر فضاهای کتابخانه عبور می کند و به محوطه باز جنوب غربی پیوند می خورد. این تصرف ها و روان سازی ها حیاط را به صورت فضای باز حادث شده ای» میان چند حجم بسته نشان می دهد؛ همان کیفیتی که در کل فرهنگسرا هم احساس می شود و اصول معماری مدرن را تداعی می کند. از سوی دیگر وقتی به رخبام بنا توجه می کنیم خط آسمان افقی مداومی می بینیم که گهگاه توسط نورگیرهای مدور و راه پله ها می شکند و تنوع می یابد، و تصویری را به وجود می آورد که به بافت های سنتی بی شباهت نیست.
در سیمای بیرونی فرهنگسرا اصولا سطح روزنه ها کم و محدود است. نكته جالب اینکه سازماندهی احجام به گونه ای است که احجام بسته تر و کم روزنه تر در کنار باغ، و احجام بازتر و پر منفذ تر در لایه های داخلی ساختمان واقع شده اند. اینگونه سازماندهی و نماسازی به سیمای بیرونی فرهنگسرا کیفیتی درونگرا می بخشد.
سازماندهی فضای بسته مجموعه نیاوران
-دسترسی به بخش های مختلف فرهنگسرا مجموعه نیاوران از طریق حیاط میانی تأمین شده است. در این میانه، فضاهای نمایشخانه، نگارخانه و سالن غذاخوری دارای دسترسی مستقیم اند و در نتیجه اعضای اصلی فرهنگسرا تلقی می شوند؛ بعضی دیگر – یعنی اداری و کتابخانه – دسترسی ای غیر مستقیم دارند و به این سبب اعضای فرعی به حساب می آیند.
گفتیم که در فرهنگسرا بناهای گوناگون دور هم آمده و محیطی همانند مرکز محله کوچکی می سازند. اما گونه گونی اجزا فقط به چهره بیرونی ساختمان ها محدود نمی شود بلکه در سازماندهی فضایی درون هر بنا نیز می توانیم شیوه مستقل و متفاوت طراح را مشاهده کنیم. برای مثال در طرح نگارخانه سازماندهی فضایی بر اساس استقرار چند سطح ساده در ترازهای مختلف که با پله به هم وصل شده و حفره ای را در میان خود جای داده اند شکل گرفته است. طرح نگارخانه «قصه» خاصی ندارد؛ طراح می توانست – بی آنکه پیامدی برای طرح داشته باشد. ماجرای سطح ها و پله ها را بیش از این هم تکرار کند. در بخش اداری، طراحی بر اساس هندسه ای قانونمند صورت گرفته است. فضاها پیرامون یک سرسرای مرکزی – که حفره ای در میان دارد. می گردند و به این ترتیب آرایش فضایی مرکز گرایی را به وجود می آورند. در طرح غذاخوری تصمیم طراح بر ایجاد فضای ساده تک جهته ای است؛ غذاخوری به مثابه ایوان بسته ای خود را متوجه حياط نشان می دهد.
-فضاهای بسته فرهنگسرا از جهت توجهشان به حیاط میانی هم با یکدیگر متفاوت اند. از میان آنها غذاخوری و فروشگاه توجهی جدی به حیاط دارند؛ در حالیکه نگارخانه و نمایشخانه کاملا به آن بی توجه اند؛ و کتابخانه هم نیم نگاهی به آن دارد. واقعیت آن است که فضاهای بسته فرهنگسرا بیش از آنکه با یکدیگر و با حیاط میان خود سر و کار داشته باشند، موجودات بالتسبه مستقلی اند که در مکانی گرد هم جمع شده اند.
-در بحث ارتباط فضاهای بسته و باز، نکته ای هم در باب نحوه پیوند فضاهای بسته با باغ مجموعه شایان توجه است و آن اینکه از میان فضاهای بسته فرهنگسرا، دو بخش کتابخانه و ساختمان اداری خود را متوجه فضای باغ و گوشه های دنج آن نشان می دهند، اما در فضای اصلی بزرگ یعنی نگارخانه و نمایشخانه که در مکان های نزدیک تری به پهنه اصلی باغ واقع اند از همنشینی با آن بهره کم تری می برند. واقعیت آن است که نگاه کردن به باغ موضوع اصلی طرح فرهنگسرا نیست.
-بين فضاهای بسته فرهنگسرا اختلاف سطح هایی وجود دارد. استقرار راه پله ها در محل اتصال فضاهای بسته با یکدیگر، مفاصل ارتباطی را پدید آورده است؛ اما این مفاصل نه فقط عامل ارتباط میان اجزا هستند، که در حقیقت معابر اصلی دسترسی به فضاهای بسته را تشکیل می دهند، و به این ترتیب وظیفۂ حیاط را به عنوان فضای ربط کمرنگ می کنند. اختلاف سطح هایی که از آن سخن گفتیم سبب می شوند تا افراد با حرکت در داخل فضاهای بسته مرتبا از پله ها و شیبراهه ها بالا و پایین بروند. امری که حرکت و پویایی را در فضای فرهنگسرا به همراه می آورد.
ساختمان دفتر مخصوص مجموعه نیاوران
سیمای بیرونی
– ساختمان دفتر مخصوص،حجمی مکعب مستطیل شکل دارد. بنا از سمتشمال در پناه تپه کوچکی جای گرفته است. این تصمیم طراح ساختمان را به بستر خود می دوزد و به این خاطر حجم بنا از بعضی زوایا به صورت کامل دیده نمی شود. چنانچه از منظری مسلط بر حجم ساختمان به آن نگاه کنیم آن را موجودی دو تکه می یابیم؛ گویی بنا از جایی شکسته است. کیفیت یاد شده، نتیجه اختلاف سطحی است که طراح در درون بنا به وجود آورده است. شکست ساختمان سبب می شود که بنا خود را بیشتر متوجه جهت شرق و غرب نشان دهد تا جهت شمال و جنوب – که در چشم اندازی کلی قاعدتا باید جهت اصلی مجموعه نیاوران باشد.
-نماهای ساختمان دو به دو مشابه اند: نماهای شمالی و جنوبی با هم، و نماهای شرقی و غربی نیز با هم. این نماها از بتن طلایی رنگی پوشیده شده اند، و به این دلیل ساده و يکپارچه جلوه می کنند. با این انتخاب رنگ، مصالحی که معمولامعرف معماری مدرن است لطیف و قدری ایرانی می شود.
-نماهای شمالی و جنوبی نماهایی دوپاره اند. بدین معنی که بخشی از هر نماپایین تر از بخش دیگر واقع شده است. مبنای طراحی هر دو نما بر «تکرار» است؛ تکرارهای سه تایی و هفت تایی که در میانشان شکافی بر بدنه نما ظاهر می گردد. شکاف ها، که می توانستند ورودی ها یا خروجی های فرعی بنا باشند، در حقیقت عملکرد خاصی ندارند. وجود آنها بیش از هر چیز به واسطه تأثیری که در سیمای بیرونی بنا می گذارند معنا پیدا می کند. وظیفه اصلی این دو، تأکید بر دو پاره بودن نما است؛ دو پاره ای که اگرچه از بابت تکرار واحدهایی مشابه از یک خانواده به نظر می رسند، اما با هم یکسان نیستند. گویی طراح کوشیده است تا آهنگ يكنواخت و بی انتهای نظمی را که از تکرار عناصر مشابه حاصل شده است با استفاده از سکوتی که شکاف ها ایجاد می کنند دگرگون سازد.
-نماهای شرقی و غربی با طرحی دیگر واجد سازماندهی متقارن اند. در نمای غربی ورودی اصلی ساختمان در میانه نما نشسته و به واسطه در راه پله ای که در طرفین آن واقع شده است تشخص می یابد. این قرینه سازی و البته محل استقرار ورودی اصلی – سبب می شود که چنانکه گفته شد بنای دفتر مخصوص بیشتر خود را متوجه محوطه غربی نشان دهد تا متوجه محور شمالی- جنوبی مجموعه.
-با توجه به آنچه آمد نماهای ساختمان واجد دو شخصیت متفاوت اند: درحالی که نماهای شرقی و غربی طرح کلاسیک و سازماندهی متقارن دارند و به مرکز خود توجه می کنند، نماهای شمالی و جنوبی صاحب یک بخش آغازین و بخش دیگری که به دنبال آن امتداد یافته هستند؛ و از این رو ترکیبی غیر کلاسیکدارند و مدرن می نمایند.
-ساختمان دفتر مخصوص واجد رواق هایی در چهار طرف است. به این ترتیب حجم ساختمان به دام سادگی بیش از اندازه نمی افتد؛ تراش می خورد و ابهت می یابد. همچنین به واسطه این رواق ها ساختمان چشم هایی پیدا می کند و به بیرون خود – به باغ و محوطه سازی های اطراف توجه نشان می دهد. رواق ها نمای ساختمان را قاب بندی هم می کنند؛ و قاب بندی ها اندازه های خرد را به همراه خود می آورند و در نتیجه نمای ساختمان صمیمی می شود.
مجموعه نیاوران و سازماندهی فضای بسته :
-ساختمان دفتر مخصوص قاعده ای تقریبا مربع شکل دارد؛ فضاهای آن در سه طبقه انتظام یافته اند؛ البته سطح فضاهای بسته در طبقات بالاتر افزایش می یابد و به این خاطر پیش آمدگی قابل تشخیصی را در نما سبب می شود.
-اساس سازماندهی درونی بنا بر استقرار سرسرایی در مرکز است. این سرسرا ارتباطبصری بین طبقات را فراهم می آورد و سه طبقه را به هم پیوند می دهد. وسعت قابل توجه سرسرا و ارتفاع بلندش به آن قدرت و هیبت می بخشد؛ و بیش از آن حجم ساختمان را بزرگ تر می کند و بر هیبت بیرونی بنا نیز می افزاید.
-على رغم وجود فضای ارتباطی با باغ که در جداره جنوبی بنا در نظر گرفته شده و سطح قابل توجهی هم دارد، میان این سرسرا و باغ ارتباط مستقیم و بلاواسطه ای احساس نمی شود. نکته مهم اینکه فضاهای ساختمان که به باغ نگاه می کنند نیزچندان متوجه این سرسرا نیستند. اطراف سرسرا را راهروها گرفته اند. اختلاف سطح راهروهای دو طرف سرسرا و وجود پله هایی که در طرفین آن قرارداده شده اند سرسرا را پر تردد می کند. سرسرا محیطی برای سکونت نیست؛ در اطراف آن باید گردش کرد و از ترازهای مختلف آن مناظر متنوع درون ساختمان را دید؟. -سرسرا واجد نورگیرهایی است. اما پنجره های کوچک نورگیرها و محل قرار گیری شان به گونه ای است که نور قابل توجهی به داخل بنا وارد نمی کند. چنین به نظر می رسد که نورگیرها بیشتر به منظر بیرونی ساختمان منفعت می رسانند. حجم نورگیرها در منظر بیرونی، هم وسیله اختتام حجم و نما است و هم عامل ایجاد بنایی یادواره ای؛ هم یاد آور سنت معماری ایرانی است و هم تبسمی است بر صورت ساختمانی که به تنهایی به واسطه اشکال راستگوشه ومنظمش بسیار جدی و رسمی می نماید.
-بنا همچنانکه قبلا مشاهده شد در راستای محور شرقی-غربی شکسته و دوگوشه» به وجود آورده است که هر کدام با دیگری نیم طبقه اختلاف تراز دارند.این انتخاب طراحی ساختمان سه طبقه را به بنایی با شش نیم طبقه مجزا تبدیل می کند ، و فضای داخلی را پر تحرک و سیال جلوه می دهد.
پاره های تشکیل دهنده فضای داخلی با آرایش خطی انتظام یافته اند. به این ترتیبهمنشینی فضاها با یکدیگر همنشینی ساده ای است؛ گفتگوی خاصی بین فضاها وجود ندارد و نقل حکایت و قصه ای در میان نیست؛ و این در حالی است که ساختمان از سازه منظمی برخوردار است. طراح با احترام به این نظم با انتخاب یک یا چند واحد سازه ای فضاها را شکل می دهد.
منبع:نقد آثاری از معماری معاصر ایران-وزارت مسکن-دانلود فایل از سایت وزارت مسکن کلیک فرمایید.