بازسازی خانه تاریخی در قلب تهران؛ روایتی از پیوند هنر و معماری
مرمت و بازسازی یک خانه قدیمی در بافت مرکزی تهران، همواره فرصتی ارزشمند برای هر دفتر معماری به شمار میآید. این پروژه زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که کارفرما، یکی از چهرههای برجسته فرهنگ و هنر ایران باشد. هایده چنگیزیان، از نخستین بانوان رقصنده باله در ایران که سبک باله فرنگی را با هویت ایرانی تلفیق کرد، مالک این ملک است. او در سال ۱۴۰۱ این خانه قدیمی و رو به تخریب را خریداری کرد تا آن را به موزهای زنده تبدیل کند؛ موزهای که به گفته خودش، داستانی مصور از رویدادها و افرادی باشد که در زندگی هنری او نقشآفرینی کردهاند. فضایی برای نمایش آثار هنری، گردهماییهای فرهنگی و برگزاری رویدادهای هنری در قلب تهران.
چالش طراحی: سنتورینی در دل تهران با اصالت ایرانی
خواسته کارفرما، خلق فضایی الهامگرفته از خانههای سنتورینی یونان با دیوارهای سفید و پنجرههای آبی بود. اما چالش اصلی، ایجاد هارمونی میان این سبک و حفظ اصالت معماری ایرانی ساختمان بود. برای تحقق این هدف، تیم طراحی با مطالعه عمیق درباره معماری بومی ایران و رویکرد احیای المانهای اصیل، طرحی منحصربهفرد ارائه کرد که هم روح مدیترانهای و هم هویت ایرانی را در خود جای میدهد.
مشخصات بنا و موقعیت پروژه
این خانه ۷۰ ساله با زیربنای ۲۲۰ مترمربع در دو طبقه، در بنبست اول خیابان هانری کربن واقع شده است. موقعیت ویژه بنا در پهنه فرهنگی رودکی و همجواری با مراکز فرهنگی مهم مانند تئاتر شهرزاد، تئاتر نوفل لوشاتو، وست گالری و خانه سرهنگ بهرامی، ارزش مکانی پروژه را دوچندان میکند.
در طراحی داخلی، فضاها به شکل زیر سازماندهی شدهاند:
- طبقه همکف: سرسرای ورودی، سالن نمایش و اجرا، آشپزخانه و انبار
- نیمطبقه اول: بازسازی سرویسهای بهداشتی عمومی در محل قدیمی
- طبقه اول: دو گالری متصل با درگاه، بالکن جنوبی
- طبقه دوم: اتاق مدیریت با حمام و سرویس، بالکن بزرگ جنوبی
- نیمطبقهها: دو انبار که یکی به اتاق سرور اختصاص یافت
جزئیات احیا و المانهای شاخص طراحی
در فرآیند مرمت، هنگام گچکاری، آجرکاریهای قدیمی و نعلدرگاههای چوبی کشف شد. این بخشهای ارزشمند از زیر گچ خارج، بندکشی و به عنوان المانی برجسته نمایان شدند. عناصر اصیل مانند هندریل گچی راهپله، پلههای موزاییکی، تیرهای چوبی، درهای قدیمی و نمای سیمان شسته بازسازی و در صورت نیاز بازتولید شدند.
یکی از ایدههای خلاقانه پروژه، نصب آینه و چوب بار باله در ورودی راهپله بود تا از همان ابتدا، هویت هنری صاحب خانه به بازدیدکنندگان القا شود. همچنین برای ایجاد نور طبیعی و ارتباط با حیاط، تمامی پنجرههای جنوبی قدی طراحی شدند. در طبقه همکف، بازشوها به گونهای تنظیم شد تا فضای اجرا به حیاط پیوند یابد. برای پنجرهها، شببندهای چوبی طراحی شد تا علاوه بر ایجاد سایه، امنیت بنا را تضمین کنند.
در بخش محوطه، با احیای پرگولای ورودی از تنههای طبیعی درخت، شرایطی فراهم شد تا شاخههای مو بر روی آن رشد کنند و سایهای دلپذیر بسازند. در کنار آن، حوض آب در گوشه باغچه، صدای آب را به فضای حیاط آورد و حالوهوای خانههای ایرانی را زنده کرد.
نتیجهگیری: تلفیقی از اصالت و مدرنیته
این پروژه نمونهای موفق از تلفیق معماری ایرانی با سبک مدیترانهای است. فضایی که نهتنها کاربری فرهنگی پیدا کرده، بلکه هویت تاریخی بنا را نیز احیا نموده است. بازسازی این خانه قدیمی در قلب تهران، بار دیگر نشان داد که مرمت، فرصتی برای خلق تجربههای جدید بدون حذف خاطرههای گذشته است.