از نظر هوندارت ‎واسا، مسیرهای موج‌دار چگونه به تعادل روانی ساکنین شهرها کمک می‌‎کند؟ 

هوندارت ‎واسا در خلق آثار خود، نه‌تنها به خط مستقیم علاقه‌ای نداشت، بلکه فرم‌های سیال و رنگ‌های چشمگیر را تشویق می‌کرد. او منطقه‌گرایی معماری را حقارت‌آمیز می‌دید. یکی دیگر از اعتقادات او این بود که تجربه معماری فراتر از حس بینایی است. به این معنی که حواس دیگر نیز به‌خصوص حس لامسه، به طور مداوم توسط معماران نادیده گرفته می‌شود. 

در نتیجه، هوندارت ‎واسا در پروژه‌هایش از مصالح مختلف با چیدمان‌ غیرقابل‌انتظار استفاده می‌کرد. مثلا دیوارهای کاشی‌کاری شده با موزاییک‌های رنگارنگ یا سقف‌های خشن و طاق‌دار می‌‎ساخت. در بسیاری از شاهکارهای معماری او، یک ساختارشکنی در فضای (سنتی) با دیوارهای منحنی و کف‌های ناهموار و موج‌دار دیده می‎‌شود.

این هنرمند اعتقاد داشت، معماری باید روحیه ساکنین شهرها را بالا ببرد، نه اینکه آن‎ها را تحت سلطه خود قرار دهد. به گفته هوندارت‎ واسا، یک سطح کف ناهموار و سرزنده، تعادل روانی و کرامت را به مردم هدیه می‌دهد. چیزی که توسط سیستم شهری غیرطبیعی و متخاصم امروزی نقض شده است. 

این مسیر موج‌دار آدم‌‎ها را وادار می‌کند از محیط اطراف خودآگاه شود. همچنین تجربه‌شان از درک معماری را به‌عنوان چیزی غیرمعمول و غیرمنتظره، تغییر می‌دهد. بین تعادل روانی بازدیدکنندگان و عدم تعادل از نظر سطوح، خط بسیار ظریفی وجود دارد. سطوح نامنظم، در خلاقیت خیره‌کننده این هنرمند اتریشی و در پروژه‌های امروزی معماران بزرگ وجود دارد. 

نمونه‌های دیگر از مسیرهای موج‌دار کدامند؟

(Casa da Cultura)، ساختمانی که در بخش اسپانیایی گالیسیا قرار دارد، توسط پیتر آیزنمن و تیمش طراحی شده است. این بنا یک سطح منحنی می‌باشد که از زمین بیرون می‎‌آید و یک توپوگرافی مصنوعی ایجاد می‌کند. این تجربه، بازدیدکنندگان را به زمین ناهموار اطراف مرتبط می‌‎نماید. 

همانند آیزنمن، به پیشنهاد ژان نوول برای موزه هنر ملی چین، کف ساختمان به‌صورت سطوح موج‌دار ساخته شده است. فضاهای عمومی که در این قسمت‌ها قرار دارد، فرصتی برای ملاقات و تفکر ایجاد می‌کند. علاوه‌برآن باید به زاها حدید، استاد فرم‌های ارگانیک و سیال اشاره کرد. او با پروژه‌هایی با تئاتر بزرگ رباط در مراکش، مثل رِم‎کولهاس و اطراف کاست دا موزیکا در پورتو، پرتغال نام برد. 

ماجراجویی در سطوح به میدان‌های عمومی مانند سانتا ماریا مازارلو در اسپانیا و تپه‌های شهری در دانمارک نیز راه پیدا کرده است. در این نمونه‌ها سطوح ناهموار، یا به‌وسیله یک حرکت کاملا عمدی یا به دلیل توپوگرافی که در آن قرار گرفته‌اند، ایجاد می‌شود. صرف‌نظر از دلیل آن، سطوح موج‌دار ساخته شده به زندگی مکانیکی شهروندان، روحی تازه می‌بخشد.

طراحی سطح کف موج‌دار برای زمین بازی کودکان چه فایده‌ای دارد؟

بی‌نظمی در سطح کف، تنها در سطوح بناهای فرهنگی و عمومی استفاده نمی‌شود. در پروژه‌هایی که برای کودکان ساخته می‌شود نیز، مانند زمین‌های بازی و مراکز اجتماعی، اغلب کف‎‌‌های ناهموار دیده می‌شود. 

دلیل آن این است که کودکان بیشتر مستعد ماجراجویی‌ و چالش‌ هستند. یک مثال خوب آن (ThePlayscape) در چین می‌باشد که از طریق توپوگرافی برجسته خود، مفهوم تعادل و آزادی را افزایش می‌دهد. تپه‌ها و رمپ‌ها به کودکان اجازه می‌دهند تا خطرات ناشی از عبور از شیب‌های مختلف را با سرعت‌های گوناگون بررسی و ارزیابی کنند. همچنین محدودیت‌های آن‌ها را درک نمایند و هم‌زمان خود را به چالش بکشند.

علاوه بر این، مهدکودک (YueCheng)، در پکن، دارای سطوح مواج و رنگارنگ است. این سطح منظره‌ای از ماه ایجاد می‌کند که کودکان می‌توانند در آن احساس راحتی کنند.

جمع‌بندی

سطوح ناهموار و مواج چه در آثار تجربی هوندارت‎ واسا باشد و چه پروژه‌های معماران معاصر، بیشتر از یک جسارت ساده به نظر می‌آید. مهم‎‌ترین نکته این است که از این سطوح به‌عنوان راه‌هایی برای ارتباط مجدد شهروندان به معماری استفاده می‌شود. این امر به‌ویژه در عصری که مردم تمایل دارند حتی با پای پیاده، سریع و مستقل حرکت کنند، بسیار ارزشمند است.

تحریریه گروه معماری هورنو

منبع:www.arel.ir