انواع ساماندهی بازار و ریخت شناسی

  1. بازار خطی:  بیشتر بازارهای ایران به ویژه بازارهای دائمی غالبا به شکل خطی هستند؛ زیرا در امتداد راهها و معابر شکل گرفته اند. بازارهای خطی به دو گونه ارگانیک و طراحی شده دسته بندی می شوند. بازارهای ارگانیک، آن دسته از بازارهایی هستند که به تدریج در امتداد معابر ارگانیک و طراحی نشده شهری شکل گرفته اند و همراه با توسعه شهر اندک اندک فضاهای جدیدی در امتداد آنها ساخته شده است. بازار تهران، بخش های عمده ای از بازار اصفهان، بخشی از بازار یزد و بخشهایی از بازار کرمان به ارگانیک و طراحی نشده به وجود آمده اند. ش مار اندکی از بازارهای ایرانی یا به عبارت دقیق تر بخش هایی از این بازارها به شکل راهی مستقیم و طراحی شده اند. این نوع بازارها زمانی پدید آمده اند که شخصی (حاکم یا یکی از بزرگان شهر) تصمیم می گرفت یک راسته بازار بسازد. بخش هایی از بازارهای شیراز و کرمان به این روش شکل گرفته اند.

برای خواندن مطالب مربوط به معماری ایرانی لینک روبرو را کلیک کنید: اصول معماری ایرانی

بازار و ریخت شناسی

بازار خطی کرمان با طول بیش از 3 کیلومتر


 ۲- بازار چند محوری:  «شبکه ای است گسترده از راسته های متوازی یا متقاطع که مجموعه های کاروانسراها و سراها را در میان می گیرد. مقایسه نشان میدهد که تحرک و جاذبه این بازارها از دیگر انواع بازار بیشتر است. در تهران، اصفهان و شیراز بخش مرکزی بازارها بیشتر به صورت چند محوری توسعه پیدا کرده اند.»(دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۳۷۲، ۳ ، ص ۳۳۸)

بازار و ریخت شناسی

نقشه بازار اصفهان


۳– بازار مرکزی خرده فروشی با خان های پیرامونی (منظومه ای):  «مجموعه بزرگی از راسته ها و دالانهای سرپوشیده است که بی فاصله در مجاورت یکدیگر قرار گرفته اند و خانها به شکل کمربندی آنها را احاطه کرده اند. مجموعه نوین بازار خرده فروشی در محوطه ورودی اصلی بازار تهران از این نوع است که از چند طرف با خان احاطه شده است و نیز بازار رشت و قزوین.» دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۳۷۲، ۳ ، ص ۳۳۸)

بازار و ریخت شناسی

بازار رشت


 ۴- بازار صلیبی: «با دو محور اصلی متقاطع، مرکب از دو بازار خطی متقاطع عمود بر هم که در محل تقاطع به صورت چندمحوری تراکم یافته است . مشهورترین نمونه آن، بازار لار است. بازار وکیل شیراز نیز از این نوع است. نمونه های دیگری نیز در اراک و محله مرکزی بازار کرمان دیده می شود. این گونه بازارها معمولا با طرح و برنامه قبلی ساخته شده اند.» (دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۳۷۲ ، ۳ ،ص۳۳۹)

 ویژگی ظاهری بعضی بازارها امروز به طور دقیق معلوم نیست و به سادگی نمی توان نشان داد که از ابتدا چه وضعی داشته و چگونه به وجود آمده اند. هریک از مجموعه های بزرگ بازار شهرهای مهم ممکن است ترکیبی از چهار گونه یاد شده باشند. به عنوان مثال بازار اصفهان، در قسمت هایی خطی و در مناطق مرکزی و در جوار مراکز مهم شهری چند محوری است.

برای خواندن مطالب مربوط به معماري ايراني لینک روبرو را کلیک کنید: ویژگی معماری ایرانی ، نور در معماری ایرانی


سازمان فضایی بازار و ریخت شناسی (سلسله مراتب جای گیری صنوف):

بازار و ریخت شناسی«نظام منسجمی بر اساس تنوع صنوف بر بازارهای ایران حکمفرما بود و هر صنف در محل ویژه ای موسوم به «رسته» فعالیت می کرد و راسته که دالان سرپوشیده ای متشکل از قیصریه ها، سراها و تیمچه های متعدد بود، استخوانبندی بازار را تشکیل می داد.»(پیرنیا، ۱۳۷۰، ص۱۲)

نخستین بازار در کنار مسجد جامع، بازار فروشندگان اشیاء مذهبی بود و شمع فروشان، عطاران و مهر وتسبيح فروشان و مانند آنان در این بازار بودند و در کنار آن بازار کتابفروشان و بازار صحافان و سپس بازار چرم سازان قرار داشت. پس از آن نوبت به بازار پارچه فروشان می رسید که قیصریه نامیده می شد و پر اهمیت ترین مرکز بازرگانی بازار بود و معمولا محوطه ای بزرگ و سرپوشیده داشت با درهایی بزرگ که شبها قفل میشد. گذشته از انواع پارچه های کالاهای گران قیمت دیگر را نیز در این بازار نگاه می داشتند و این اجناس را در آنجا خرید و فروش می کردند. پس از قیصریه، بازار درودگران و مسگران و قفل سازان و پس از آن بازار حلبی سازان و آهنگران قرار داشت. در حاشیه بازارها، کاروانسراها ، بازار نعلبندان ، زین سازان و پالان دوزان جای داشت که نزدیک دروازه شهر بود. در خارج دروازه نیز بازارهای مردم روستایی و فروشندگان دوره گرد و پیله وران و سبد فروشان و مانند آن قرار می گرفت. حومه ش هر جایگاه صنایع و یا فعالیتهایی بود که هم به زمین بزرگ نیاز داشت و هم از نظر آلوده نکردن محیط، جای آن در بیرون شهر بود؛ مانند دباغ خانه، رنگرزخانه، سفال سازی، کوره های آجرپزی، رویگرخانه و سلاخ خانه. بیرون شهر همچنین محل گورستان ها، بازارهای هفتگی و ماهانه و سالانه مثل سه شنبه بازار ، یکشنبه بازار و بساط تعزیه خوانی و نقالی بود. بازار و ریخت شناسی

بازار و ریخت شناسی


ساماندهی فضایی فعالیتها و اصناف در بازار و ریخت شناسی به عوامل متعددی به شرح زیر بستگی داشت:

1- موقعیت نسبی قرارگیری و ارتباط با دیگر عناصر شهری با توجه به عملکرد ارتباطی بازار در گذشته، اغلب فعالیت های مورد نیاز ش هروندان با توجه به موقعیت شهری و روابط آن با دیگر عناصر شهری و شهرنشینان در محلی و بخشی از بازار جای می گرفت. مثلا بسیاری از مراکز آموزشی در مجاورت مسجد جامع و در میان بازار یا نزدیکی دروازه های شهر جای می گرفت تا رهگذران در طول مسیر خود از آن استفاده کنند.

 ٢- ویژگی های نوع فعالیت هر فعالیت و پیشه ای با توجه به خصوصیات فضایی و کالبدی مورد نیاز خود در بخشی از بازار مستقر می شد. مثلا اغلب کارگاههای تولیدی به فضای وسیع نیاز داشت و با آلودگیهای زیست محیطی همراه بود. این کارگاهها در نزدیک دروازه های شهر قرار می گرفت. مانند آهنگری، نعلبندی، زین سازی و…

۳- ارتباط و دسترسی با توجه به نقش بازار در شکل دهی دسترسی های اصلی و فرعی شهر، فعالیتهای آن متناسب با میزان ارتباط مورد نیاز خود با مسیرهای تردد پیاده در کنار این راسته ها و یا دور از آنها قرار می گرفت. معمولا آن دسته از فضاها که عرضه کالاهای عمومی را به عهده داشتند در کنار راسته های اصلی و فضاهای تخصصی تر در جوار راسته های فرعی تر شکل می گرفت.

 ۴- جاذبه صنف در سازماندهی راسته های تخصصی یکی از عوامل مهم شکل گیری راسته های تخصصی، جاذبه و کشش اقتصادی این راسته ها برای جلب نظر مشتریان است؛ زیرا خریداران می توانند در چنین مکان هایی با انواع محصولات مشابه آن آشنا شوند و با آگاهی بهتر انتخاب کنند و با مقایسه قیمت یک کالا در مغازه های مختلف از قیمت مناسب آگاهی یابند. مراجعه انبوه خریداران کالاها به راسته های تخصصی نیز موجب می شود فروشندگان همواره سعی کنند جایی در راسته های تخصصی برای خود فراهم آورند.

 ۵- مجاورت فعالیت های مشابه و مکمل یکی از دلایل تجمع اصناف در کنار یکدیگر، خصوصیات فعالیت ها و سازگاری آنها نسبت به یکدیگر است. «فعالیتهایی که از لحاظ تولید یک محصول یا عرضه محصولات مشابه یا مکمل به یکدیگر مرتبط بودند، غالبا به سبب سهولت انجام فعالیت در کنار یا نزدیک هم مستقر می شدند. برای مثال غالبا کسانی که آیینه و شمعدان و لوازم آرایشی عرضه می کردند در نزدیکی راسته طلا فروش ها بودند و … » (سلطان زاده، ۱۳۸۰، ص۴۲)

 از سوی دیگر، «برخی از فعالیت های تولیدی یا خدماتی که از لحاظ نحوه انجام یا نوع محصول یا دیگر جنبه ها با یکدیگر ناسازگار بودند، هیچگاه کنار هم مستقر نمی شدند. مثلا هیچ گاه یک دکان آهنگری به سبب سروصدای ناشی از فعالیت آن در راسته زرگرها یا صرافان قرار نمی گرفت. برخی از فعالیت ها به علت صدا یا بو (مانند دباغی و مرغ فروشی و …) یا مسئله حمل و نقل و … دور از دیگر فعالیتها استقرار می افتند.» (سلطان زاده، ۱۳۸۰، ص۴۲)

 ۶- امنیت و ارزش اقتصادی کالاها عامل امنیت نیز در جاگیری فعالیتهای بازار بسیار مهم است. جمع شدن فعالیت ها به دور یکدیگر این امکان را فراهم می آورد که مثلا اصنافی مانند زرگران، صرافان و فروشندگان کالاهای ظریف و گرانبها نسبت به آهنگران، مسگران و فروشندگان سبزی به امنیت بیشتری نیاز داشته باشند و به همین جهت راستهها، دالانها، قیصریه ها و کاروانسراهایی که به آنها اختصاص داشت، دارای در و دروازه محکم بود. در حالی که میوه فروشان و سبزی فروشان و … کالاهای خود را در راستهها یا میدانچهها بدون حفاظ می گذاشتند. علاوه بر این، صنفهایی که به امنیت بیشتر نیاز داشتند، در مرکز شهر و نزدیک مسجد جامع یا سایر بناهای مهم درون شهری جای می گرفتند و هرچه فاصله از مرکز شهر بیشتر میشد، کالاهایی با ارزش اقتصادی کمتر در آن عرضه میشد.

 ۷- همبستگی و گرایش های قومی، مذهبی موطن و مذهب بازاریان، عامل دیگری در نحوه تجمع آنها بوده است؛ زیرا در بسیاری از موارد اشاره شده که بازرگانان هر شهر بیشتر به تجارت یک یا چند کالای معین اشتغال داشتند و به همین علت بازرگانان یک شهر در هنگام اشتغال در شهرهای بزرگ تجاری ترجیح می دادند کالاهای مشابه خود را در محل های معین و در کنار اصناف مشابه خود عرضه نمایند و نیز در کنار یکدیگر باشند تا به این ترتیب بتوانند به سهولت با هم همکاری کنند. همچنین بازرگانانی که از اقلیتهای مذهبی بودند ترجیح می دادند در راسته یا سرای واحدی در کنار هم باشند. میان بخشهای مختلف اقتصادی و مالی بازار و نوع ساختار بنا و معماری آن، به تدریج و با گذشت زمان هماهنگی معقولی برقرار شده است. در بازارهای بزرگ شهرهای اسلامی که پیکر آنها از اجزاء و تکه های در هم جفت شده و به هم چسبیده شکل گرفته است، از کویها و گذرهای اصلی و فرعی (راسته ها) برای خرده فروشی و پیشه وری، از سراها برای تجارت عمده و مبادلات خارجی (صادرات و واردات) و از فضاها و مجموعه های سرپوشیده (قیصریه، تیمچه) برای تجارت کالاهای گرانبهاتر استفاده می شده است. راستهها در همه بازارها عنصر اصلی هستند. سایر بناهای مذهبی، آموزشی و رفاهی مانند مساجد، تکایا، مدارس، حمامها، دار الشفاء، قهوه خانه، خوراک پزی، آب انبار و سقاخانه که در عمل کامل کننده محله تجاری – اجتماعی بازار هستند، به تناسب نیاز در محل های خاصی جای گرفته اند و در این میان محل مسجد به دلیل مقدم بودن وظایف مذهبی مسلمانان از اهمیت خاصی برخودار بوده است.


عناصر ساختاری بازار و ریخت شناسی


بازار سنتی ایران مرکز حیات جمعی بود و عمده فعالیت های عمومی شهروندان و مراجعان در درون یا اطراف بازار انجام می شد. بازار برای رفع نیازهای عمومی دارای تعدادی بنا با طرح و موقعیت مکانی مناسب برای پذیرا شدن فعالیتهای مختلف بوده است. اجزاء تشکیل دهنده بازارها تقریبا مشابه یکدیگرند؛ ولی در برخی از موارد با توجه به حوزه فعالیت و خدمات و ویژگیهای هر شهر و بازار، گروهی از عناصر کالبدی به شکل دیگر تجلی می یابند و یا آنکه جای خود را به کالبدی دیگر می سپارند و یا چند عملکرد را در یک جا به عهده می گیرند.

 عناصر ساختاری بازار بزرگ شهر در کامل رین شکل کالبدی و با گسترده ترین حوزه عملکردی به قرار زیر است :

۱- فضاهای مرتبط با کارکرد نگهداری و انبار سرا، کاروانسرا و خانبار

۲- فضاهای تولیدی دالان یا بند، قیصریه، کارگاه و دکان

٣- فضاهای تجاری دکان، تیمچه، تیم، خان، راسته

۴- فضاهای مربوط به کارکردهای مذهبی و فرهنگی؛ (مسجد، حسینیه، تکیه، مدارس و حوزه های علمیه)

۵- فضاهای مربوط به کارکردهای خدماتی حمام و آب انبار؛ فضاهای مربوط به کارکردهای اجتماعی و ارتباطی؛ (زورخانه، نقارخانه، چارسوق، میدان، جلوخان، کاروانسراهای خارج شهر( پور احمد، ۱۳۷۶، ص ۹۴-۱۰۴)

بازار و ریخت شناسی

اندام های بازار


خصوصیات بعضی از عناصر اصلی بازار و ریخت شناسی به شرح زیر است


 ۱- راسته:

یا گذرگاه اصلی و فرعی بازار، مسیری نسبتا طولانی است که در دو طرف آن دکانها و فروشگاههای به هم پیوسته، رو به گذر قرار گرفته اند. بخش های مرکزی و پر رفت و آمد راسته ها به دکانهای خرده فروشی و بخش های کناری و پیرامونی به کارگاه پیشه وران و صنعتگران اختصاص داشته است. این گذرگاهها معمولا مسیر اتصال مرکز شهر به گذرهای اطراف و جاده های خارج از شهر است. ضمنا ورودی تاسیسات و دیگر بخش های خصوصی تر تجاری و رفاهی بازار نیز غالبا در طول یکی از همین راسته ها قرار دارد. طول راسته ها متفاوت بوده و به شهادت متون تاریخی گاه به یک تا دو فرسخ می رسیده است. اما بخش مسقف و پر جنب و جوش بازارها معمولا بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ متر و عرض راسته آن به طور متوسط بین ۴ تا ۶ متر بوده است. بنای راسته ها، به استثنای بازارهای جدیدتر مانند قیصریه اصفهان، بازار نو شیراز و بازارچه بلند اصفهان، معمولا یک طبقه اند. از خصوصیات مهم راسته ها به عنوان عنصر بنیادی بازار، نبود خانه های مسکونی میان آنهاست. مگر در انتهای راسته های فرعی که بازار به کوچه های خانه دار معمولی می پیوندد.

بازار و ریخت شناسی

راسته های بازار سیرجان


۲-سرا و کاروانسرا (خان):

 شمار کاروانسراها و وسعت آنها در میان بازار یا در وسط شهر دلالت بر اهمیت اقتصادی و دادوستد بین المللی شهر داشته است. سراها همانند پاساژهای امروزی بر ظرفیت تجاری راسته ها می افزایند و محدود بودن طول راسته ها را جبران می کنند. سرا به طور کلی شامل یک حیاط میانی است که حجره های به هم پیوسته گرد آن را فرا گرفته است. تفاوت سراها بیشتر در شکل زمین، تعداد طبقات و نوع ایران و رواق و راهروهاست. معمول ترین نوع سرا دو طبقه است. در تبریز چندین سرای سه طبقه هم دیده میشود. (سرای دارعباسی تبریز۳طبقه است) «خان ها یا کاروانسراهای بیرون شهری محل توقف و انبار کردن کالاها و اقامت بازرگانان برای فروختن آنها بوده است، این جایها بیشتر محل عمده فروشی کالاهای وارد شده یا آماده صدور است که به صورت عدلها و لنگه بارهای بسته بندی شده در حیاط یا انبارهای آن انباشته شده است .

بازار و ریخت شناسی

سرای مشیر

معمولا حجره های طبقه همکف را به دکانهای عرضه کالا تخصیص می دادند. علاوه بر این، دفتر نمایندگی تجارت خانه های خارجی، دفتر دلالان بزرگ، دفتر و انبار بازرگانان بزرگ محلی نیز در س راها جای دارد.»(دانشنامه جهان اسلام،ج ۱۳۷۲ ، ۲ ،ص۳۱۷) گاه حجره هایی برای اقامت کوتاه مدت بازرگانان به ویژه در طبقات فوقانی در نظر گرفته می شد.

بازار و ریخت شناسی، بعضی از کاروانسراها فضاهایی خدماتی به صورت انبار در طبقه زیر همکف داشتند که در این حالت، دو طبقه و گاه سه طبقه واقع در روی آن به حجرهها اختصاص می یافت. به طور معمول در کاروانسراهای شهری، فضایی برای چهارپایان در نظر نمی گرفتند؛ زیرا محل استقرار در کاروانسراهای شهری جنبه کوتاه مدت و موقت داشت. در هر شهر یک یا چند محل برای استقرار چارپایان وجود داشت. از نیمه دوم قرن ۱۳ق. به بعد، یعنی بعد از سپری شدن روزگار عظمت و رونق سراها – که پیش از این مهم ترین مراکز تجاری و مالی شهرهای اسلامی بود – به تدریج تغییراتی در آن راه یافته است و سراهایی که از لحاظ ساختمانی و طرق دستیابی و رفت و آمد موضعی نامناسب دارند و یا در حاشیه بازارها و دور از حوزه فعالیت مرکزی قرار گرفته اند، وظیفه و اهمیت اصلی خود را از دست داده و به محلی برای تولید انبوه و عرضه کالاهای ارزان قیمت، پارکینگ وسایل نقلیه و انبار تبدیل شده اند. گونه های مختلف سراها را میتوان با توجه به تعداد ورودیها، دالانهای اصلی و یا حیاطهای میانی دسته بندی کرد. بعضی از کاروانسراها مانند گلشن در اصفهان و سعدالسلطنه قزوین بیش از یک ورودی داشته است؛ زیرا در این حالت افراد بیشتری از کاروانسرا عبور می کردند و این امر باعث رونق بیشتر آن می شد.

بازار و ریخت شناسی

کاروانسرای بازار گنجعلیخان


 ۳-تیمچه :

بازار و ریخت شناسی، در تهران و اصفهان به فضای سرپوشیده وسیعی با حجرههای ۲یا۳ طبقه دور تا دور و در تبریز و در چندین شهر دیگر به راسته بازار کوتاه و پهن و مسقفی گفته میشود که از دو سو می توان آن را بست. (مانند تیمچه مظفریه، تیمچه گرجی لر و امیر) در معماری تیمچهها، که متاثر از دوران بعد از صفوی است، سه نوع رایج تر را می توان تشخیص داد:

ا- معمول ترین شکل آن، دو طبقه مسقف و به شکل مربع یا مستطیل است؛ مانند: تیمچه عتیقه فروشی ها در اصفهان و مظفریه تبریز و حاجب الدوله تهران

 ٢- دو طبقه بی سقف شبیه به معماری سرا با راهروهای دور تا دور سرپوشیده یا بی سقف؛ مانند تیمچه نبی و ملک اصفهان

 ۳- یک طبقه، با سقف یا بی سقف؛ مانند تیمچه سعادت در اصفهان؛ کمال و زیبایی معماری مهمترین خصوصیات تیمچه های ایرانی است. زیباترین و بزرگترین نمونه، تیمچه بزرگ قم و تیمچه امین الدوله کاشان است. تیمچه های امیر و مظفریه تبریز، حاجب الدوله و تیمچه بزرگ تهران و تیمچه های قزوین و اراک نیز در نوع خود نمونه های جالبی هستند. تیمچه ها معمولا جایگاه تجار طراز اول و بنکدارهای بزرگی بوده است که فقط به تجارت یک نوع کالا می پرداختند. بنابر این چند خصوصیت، این نوع بنا را از تیم، خان و کاروانسرا متمایز می سازد. | نوع معماری زیباتر و مجلل تر، سرپوشیدگی فضای آن، تجارت تک کالایی و بعضا فقدان انبار و بارانداز و در نتیجه بهره گیری از سکوت و آرامش بیشتری از خصوصیات عمومی تیمچهها است.»(دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۳۷۲، ۳ ، ص۳۲۶-۳۲۸)

بازار و ریخت شناسی

تیمچه امین الدوله


قیصریه به مجموعه های تجاری یا فروشگاهی سرپوشیده با شکل ها و معماری های متفاوت اطلاق می شده است که غالبا به دستور پادشاهان و حکام وقت ساخته می شد و معمولا جدا از مجموعه بازار (بیشتر به لحاظ حقوقی و شان تجاری) به داد و ستد یک نوع کالا اختصاص داشت و فاقد محل اقامت بود. قیصریه ها سه خصوصیت مشترک دارند: اول داشتن در و دربند، دوم محل فروش منسوجات عالی و کالاهای ظریف و گرانبها، سوم برخورداری از زیبایی و شکوه معماری قیصریه اغلب ش کل راسته فرعی عریض تری را دارد که کاملا بسته است و فقط با دو در به راسته های اصلی یا فرعی بازار راه پیدا می کند. اما معماری آن معمولا از راسته ها ظریف تر و مجلل تر است و پوشش درونی گنبدهای آن، تزئینات و ریزه کاری های بیشتری دارد. قیصریه ها بیشتر محل کار صنعتگران و پیشه وران ظریف کار مانند درزیان، علاقه بندان، زرگران، گوهریان، سوزن دوزان و بزازان بوده است.

قیصریه ابراهیم خان کرمان و قیصریه و بازارچه بلند اصفهان، قیصریه خان یزد و وکیل شیراز و قیصریه قزوین (که عبور خیابان آن را خراب کرده است) از نمونه های خوب در بازارهای ایران است.»(دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۳۷۲، ۳ ، ص ۳۳۰-۳۳۱)

بازار و ریخت شناسی

قیصریه کرمان


 ۵میدان:

 فضای بازی است که برخی از کاربری های بازار را داخل یا گرداگرد خود سامان میدهد. کاربری هایی نظیر مال فروشی، کاه فروشی، و … نیاز به این فضاهای باز دارد. در فضای میدان اغلب بازارهای روز یا ادواری نیز برپا می شود. این میدان ها جزء جدانشدنی و ضروری بازار به معنای متداول آن نیستند، به جز چند استثنای مهم مانند یزد، نطنز، کرمان و از جهتی میدان نقش جهان اصفهان که با بازار اصلی وحدت و پیوستگی تمام عیاری دارد. به طور کلی میتوان گفت که در ایران وجود فضایی به نام میدان در کنار بازار مرسوم بوده است.

نمونه های بسیار زیبای این گونه میدانها را در اصفهان و گنج علی خان کرمان و میدان خان یزد هنوز می توان دید. بیشتر این میدانها در برابر نیاز فزاینده بازار به زمین، در مرکز شهرهایی مانند تبریز، قزوین، همدان و شیراز جای خود را به تأسیسات بازار داده و یا مانند سبزه میدان تهران و میدان بزرگ کاشان از بین رفته و یا مانند س منان مسقف شده اند. بازارهای کرمان، زرند و نیشابور نیز در مجاورت میدانهای وسیعی قرار داشته اند. میدانچهها و میدان های داخل یا در کنار بازار گهگاه کاربرد مذهبی، سیاسی و نمایشی نیز داشته اند. از لحاظ اقتصادی این میدانها محل مناسبی برای دستفروشی به حساب می آمدند.»(دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ۱۳۷۲، ص ۳۳۲) بازار و ریخت شناسی

بازار و ریخت شناسی

میدان خان یزد


۶- دالان:

«دالان یا بند به راسته فرعی بازار گفته میشود که به وسیله دو در از دیگر راسته ها جدا می شود و بیشتر در مدخل سراها یا کاروانسراها قرار دارد. دالان در بازارهای بزرگ در واقع یک فضای ارتباطی است. حجره های درون دالان معمولا سكودار و از دید تجار نسبت به راسته اصلی، جایگاهی دست دوم است. از دید معماران فضای بند یا دالان مانند راسته های بازار است، با این تفاوت که دالان خلوت تر است و هیاهوی راسته اصلی را ندارد. این ویژگی، دالان را محل مناسبی برای فعالیت صنعتگران و پیشه وران ساخته است. درهای اغلب دالانها نزدیک غروب بسته میشد.» (دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۳۷۲، ۳ ، ص ۳۳۴) از نمونه های دالانهای بازارها می توان از دالان ملک در بازار تهران و دالان کمپانی، میانه و متقالچی در بازار تبریز نام برد. بازار و ریخت شناسی

بازار و ریخت شناسی


 ۷- چارسوق:

 «محل تقاطع دو راسته اصلی، مرکز تجاری ممتازی پدید می آورد که چارسو یا «چارسوق» نامیده می شود. معماری آن از دیگر قسمتهای راسته متمایز و دارای ظرافت و تزئینات داخلی بیشتری است. این فضا در بعضی شهرها به صورت هسته مرکزی اقتصاد شهر در می آید.»(دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۳۷۲ ، ۳ ، ص ۳۳۴) چارسوق ها علاوه بر قرارگیری در تقاطع راسته بازارها، گاهی نیز در امتداد راسته اصلی بازار و یا ورودی اماکن عمده و مهم بازار از قبیل سراها، مساجد، مدارس و … نیز پدید می آمد. برای نمونه چارسوق بازار قیصریه اصفهان را می توان ذكر نمود که به سبب وجود سرای شاه و ضرابخانه در بخش شمال بازار قیصریه اصفهان به وجود آمده است. چارسوق در مجموعه بازار علاوه بر نقشی که به عنوان یک مفصل معماری، جهت تلفیق فضاهای عملکردی متفاوت به عهده می گرفت، عامل هماهنگ کننده دید و منظر در امتداد راسته بازار از لحاظ ابعاد و نحوه نورگیری نیز بود. چارسوق ها معمولا هشت گوش هستند و کار کنج سازی در آن با دقت و ظرافت خاص صورت گرفته است و در هر کنج آن یک تا سه حجره و در بعضی از موارد یک راه پله بنا شده است. چارسوق به سبب گشایش فضایی خاص و ارتفاع زیاد (حدود ۲۰ متر) محل هنرنمایی معمار است. در تزئینات چارسوقها از کاربندی، یزدی بندی، مقرنس کاری و در ظریف کاری از گچبری، انواع نقاشی و تذهیب کاری جهت هرچه زیباتر شدن فضا استفاده میشود. در هنگام برپایی جشن های ملی و مذهبی، بازاریان نیز در آراستن چارسوق ها هنرنمایی می کردند. به گفته سفرنامه نویسان، برخی از شاهان ایران به ویژه شاه عباس صفوی از مهمانان خارجی در داخل بازار و در محل چارسوق پذیرایی می کردند. در گذشته، چارسوق محل استقرار داروغه و محتسب نیز بود که به امور انتظامی بازار و نظارت بر اوزان و مقادیر و قیمت ها می پرداخته است. چارسوق بزرگ بازار اصفهان، چارسوق بازار لار، چارسوق بازار کرمان و … از نمونه های زیبای برجای مانده است. بازار و ریخت شناسی

۸- کارگاه، کارگاه ها :

 مکان هایی برای ساخت محصولات بودند. کارگاه های کوچک معمولا مغازه خرده فروشی نیز بودند و در طول راسته بازار قرار داشتند. معمولا صنعتگران حرفه های مشابه، محل کارگاه های خود را مجاور یکدیگر، در یک راسته بازار انتخاب می کردند.


۹- کارخانه:

 کارخانه ها مکان هایی برای تولید صنعتی و به هم پیوستن قطعات به شمار می رفتند و شامل چندین ساختمان وسیع متصل به هم بودند. طرح و معماری هر ساختمان از ساختمان مجاور خود متفاوت و وابسته به نوع عملکردی بود که در آن وجود داشت. کارخانه ها در بازار نزدیک کاروانسراها یا در حاشیه بیرونی مجموعه بازار قرار می گرفتند. برخی از کارخانه ها مانند دباغ خانه ها خارج از بازار در حاشیه ش هر قرار داشتند؛ زیرا آثار منفی مرتبط با عملکرد خود داشتند و بوی ناخوشایندی منتشر می کردند. متداول ترین نوع کارخانه در مجموعه بازار، کارخانه پارچه بافی بود. بازار و ریخت شناسی

 ۱۰- خانبار یا کالنبار:

 محل انبار و کار بر روی جنس بوده است. جنسی که چهارپایان حمل می کردند، نمی بایست وارد بازار شود. لذا اجناس از راهی موازی با بازار به نام پس کوچه یا پشت کوچه در خانبارها خالی میشد. خانبارها محوطه بزرگی در پشت سراها بود و در آنجا چند کارگاه کوچک و انبار قرار داشت (مانند کارگاه بسته بندی) و گاهی عناصر مختلف یک جنس مثل گیوه که شامل رویه گیوه و تخت گیوه میشد، در آنجا جمع کرده و روی آن کار می کردند و بعدا به سرا می بردند.


 ۱۱- دکان:

 حجره یا دکان ساده ترین، کوچک ترین و مهم ترین عنصر بازار است. معمولا در انتهای دکان ها پستویی است که از آن به عنوان انبار، کارگاه یا دفتر استفاده میشود. سطح برخی از دکان ها هم تراز سطح معبر و یا اندکی پایین تر است. مانند بسیاری آهنگریها، مسگریها و نجاریها) در برخی از دكانها نیز کف دکان از سطح زمین بلندتر است.(۵۰ تا ۷۰ سانتی متر) این اختلاف سطح، خود به خود سکویی را جلوی مغازه شکل می دهد که محلی برای نشستن و استراحت مشتری است. این سکوها وسیله خوبی برای عرضه کالا و قراردادن آن در دسترس مشتری می باشد. شیوۂ عرضه کالاها معمولا به صورت انبوه در کیسه ها و یا جعبه های سرگشاده، روی پیشخوان یا روی زمین است. دكانها متناسب با کالاهایی که در آن عرضه می شود، شکل و ابعاد خاصی دارد. مثلا دکان نانوایی علاوه بر پاچال، انبارها و کارگاه هایی ضمیمه دارد که متناسب با این فضاها ابعاد بزرگتری به خود اختصاص داده است. اغلب دکانهایی که به سوداگران خرده فروش همچون ریسمان فروش و داروگر اختصاص دارد، در اشکوبه است و از بالاخانه آن برای جور کردن کالا و ساختن دارو و تنظیم حساب دفتر استفاده می شود. دکان عطاری، قفسه های متعددی دارد که جعبه های کوچکی را در خود جای می دهد. بعضی بازارها نیز در دو طبقه دکان دارند که دکانهای طبقه فوقانی معمولا برای مشاغلی استفاده می شود که مراجعه کننده کمتری دارد. (مانند بازارچه بلند اصفهان) و معماری بازار در بافت ش هری، مجموعه بازار (شامل شبکه ارتباطی و عناصر ساختاری) ضمن آنکه دارای ارتفاع بیشتری نسبت به بافت همجوار می باشد، در منطقه مرتفع تری قرار دارد و این مجموعه استخوانبندی اصلی شهر را تشکیل می دهد. هر کدام از این راستهها به ترتیبی به کوچه ها و راههای منتهی به مراکز محله ها متصل می شوند که شیب آنها همواره به طرف خارج بازار است. بلندی کف راستههای بازار سبب می شود که آب قنوات پس از مشروب کردن بازار و اماکن عمومی و اجتماعی آن به محلات مسکونی جاری شود. بلندی بازار نسبت به سایر قسمت های شهر سبب می شود تا همواره دید اصلی به طرف مرکز شهر که محل کار و اجتماع است معطوف و از کلیه گذرها و معابر تصاویر مناظر مختلف و جالبی از مجموعه بازار و گنبد و مناره های مساجد جنب آن دیده شود. عرض مسیرهای اصلی راستهها به استثنای بعضی بازارهای بزرگ مانند اصفهان و تهران، ۴ تا۶ متر و برخی مسیرهای فرعی ۱/۵ متر است . بازار و ریخت شناسی

بازار و ریخت شناسی

دکان های بازار زنجان


بعضی از بازارها دارای راسته های عریض و پهن بودند. درباره بازار ری گفته اند که بسیار عریض بود و در قسمتی از بازار آن، نهری در وسط جریان داشت که در دو سوی آن درخت کاشته بودند. کوچه های تنگ، بیشتر محصول قرن ۱۳ق. هستند و احتمالا قبلا مسکونی بوده و بعدا به بازار پیوسته اند.»(دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ۱۳۷۲، ص ۳۱۱) .. پوشش سقف بازار، «مجموعه های یک شکل و دارای وحدت معماری بازار، نتیجه فعالیت های عمرانی حکومتهای بزرگ، امرای علاقمند به آبادانی، بازرگانان ثروتمند یا بنیادهای خیریه بوده است که غالبا خود اداره امور آن را در دست داشته اند. این امر تقریبا همیشه سبب یکدست شدن معماری بازار بوده است.» (دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۳۷۲ ، ۳ ، ص۳۳۵) بازار و ریخت شناسی

«در شهرهای کوچک و شهرکهایی که توان اقتصادی و تبادل تجاری در آن در مقیاس کمتری است، راسته های بازار طاق ندارند. در این مورد می توان از بازار ماسوله در کوهپایه های طالش در استان گیلان و بازار تجریش در دامنه جنوبی رشته کوه البرز در شمال تهران نام برد.» (قبادیان، بی تا، ص۱۸۸) مسقف بودن بازار امری مهم در تسهیل امور این مکان است. تماشا و خرید کالاها در گرمای چهل درجه شیراز و یا سرمای زیر صفر تبریز برای هیچ خریدار مشتاقی نمی تواند دلپذیر باشد. در ثانی طاق ها برای فروشنده و خریدار، فضایی محصور در مقیاس انسانی و مطبوع جهت تبادل کالا و قرار گرفتن در متن فعالیتهای گوناگون بازار ایجاد می کند. پوشش سقف برخی از بازارها در ساده ترین شکل با چوب یا حصیر و به شکل مسطح بود. استفاده از چوب غالبا موجب شکل گیری پوشش های مسطح و صاف میشد، در حالی که استفاده از مصالحی مانند آجر و گچ یا سنگ و گچ و آهک به طور معمول منجر به شکل گیری پوششهای گنبدی شکل میشد؛ زیرا با این مصالح به تنهایی نمی توان سقفهایی مسطح در دهانه های بزرگ پدید آورد. پوشش سقف بازارها به سبب تنوع فضایی و دهانه های کوچک و بزرگ دارای سازه های ساده و پیچیده است. این پوششها در فضاهای مختلف بازارها (مانند راسته، چارسوق، تیمچه) که هر یک دارای هندسهای خاص است چه در نقوش نهایی و چه در سازه های فضایی قابل رؤیت است. بازار و ریخت شناسی



مطالعه بیشتر پیرامون بازار :

کالبد بازار

کارکرد بازار سنتی

سیر تاریخی بازار

منبع : احمد پور احمد – جغرافیا و کارکرد بازار کرمان – 1376- چاپ اول – مرکز کرمانشناسی

منبع : بازار سنتی – وزارت مسکن – 1388- چاپ اول