طراحی داخلی با تجربه انسانی آغاز می شود. با توجه به نیازهای جسمی ، روحی و عاطفی افراد ، طراحان داخلی از رویکردهای انسان محور استفاده می کنند تا به چگونگی زندگی امروز بپردازند. با ایجاد رویکردهای جدید برای ارتقا سلامت ، ایمنی و رفاه ، فضای داخلی معاصر به طور فزاینده ای از معماری بیوفیلیک به عنوان یک رویکرد جامع برای طراحی الهام می گیرند .
طراحی داخلی جنبه های مختلف محیط را در بر می گیرد که شامل طراحی پلان ، مبلمان، تجهیزات روشنایی، آکوستیک ،سیرکولاسیون؛ ارگونومی و رفتار محیطی انسان است که متمرکز بر تجربه، بیوفیلی بر عناصر جسمی و حسی لحظه به لحظه در فضای داخلی تأثیر می گذارد. این احساسات ، سلامتی و احساسات کلی ما را تحت تأثیر قرار می دهد. اما بیوفیلی چیست و چگونه با طراحی ارتباط برقرار می کند؟ با هورنو همراه باشید….
بیوفیلی یعنی انسان تمایل ذاتی به دنبال ارتباط با طبیعت را دارد. این اصطلاح در یونان باستان “عشق به موجودات زنده” ترجمه می شود و توسط روانکاو آمریکایی اریش فروم در آلمان متولد شد و در کتاب آناتومی ویرانگری انسان (1973) ، که بیوفیلی را چنین توصیف کرد “عشق پرشور به زندگی و همه آنچه زنده است”. بعدها این اصطلاح توسط زیست شناس آمریكایی ادوارد او. ویلسون به كار رفت ، كه پیشنهاد كرد تمایل انسانها به تمركز و وابستگی به طبیعت و سایر اشكال زندگی ، تا حدی مبنای ژنتیكی دارد.
ویلسون همچنین اخلاق محافظت از طبیعت توسط انسان را براساس چند بعد از رابطه ذاتی انسان با طبیعت ارائه داد. وی محافظت محیط زیست را بر مفاهیم مختلفی از جمله وابستگی عملی انسان به طبیعت استوار می دانست رضایت حاصل از تعامل مستقیم با طبیعت ؛ جذابیت فیزیکی طبیعت ، که در نقش آن به عنوان منبع الهام و عاملی برای صلح مشهود است و دلبستگی انسان به طبیعت در قالب پیوندهای عاطفی با مناظر و فضاها. اصل اساسی بیوفیلی است که همان ارتباط انسان با طبیعت و در نتیجه بهبود رفاه است.
در طراحی ، ما ویژگی های دنیای طبیعی را به فضاهای ساخته شده مانند آب ، گیاهان و نور طبیعی یا متریال هایی مانند چوب و سنگ وارد می کنیم. تشویق به استفاده از سیستم ها و فرآیندهای طبیعی در طراحی امکان قرار گرفتن در معرض طبیعت را فراهم می کند و به نوبه خود ، این رویکردهای طراحی باعث بهبود سلامتی و تندرستی می شوند. تعدادی از مزایای احتمالی نیز وجود دارد ، از جمله کاهش ضربان قلب ، کاهش فشار خون و افزایش فعالیت سیستم عصبی که به حفظ آرامش و سلامتی کمک می کنند.
با کاوش در 14 الگوی طراحی بیوفیلیک می توانیم ببینیم که چگونه این لایه ها به موضوعات جهانی سلامت و رفاه انسان می پردازند. آنها شامل طبیعت در فضا ، آنالوگ های طبیعی و به طور گسترده تر ، طبیعت درخود فضا هستند. این الگوها از ارتباطات بصری ، محرکهای حسی غیر ریتمیک ، دما و جریان هوا گرفته تا نور و وجود آب را شامل می شوند. آنها را می توان از نظر تجربه مستقیم (نور ، هوا ، آب وهوای اقلیمی) ، تجربه غیر مستقیم (متریال طبیعی ، برانگیختن طبیعت) و تجربه فضا و مکان (چشم انداز و پناهگاه ، رمز و راز و خطر) درک کرد.
با ایجاد تجربیات چند حسی ، می توان فضای داخلی را به نحوی طراحی کرد که در سنین و جوامع مختلف طنین انداز است. این اتاق ها و فضاها ما را به عنوان راهی اثبات شده برای الهام بخشیدن ، افزایش بهره وری و ایجاد رفاه بیشتر ، به طبیعت متصل می کنند. فراتر از این مزایا ، با کاهش استرس و افزایش خلاقیت ، بهبودی را نیز تسریع می کنند در شهرهای با رشد فزاینده و شهرنشینی ، بیوفیلی طرفدار رویکردی انسانی تر برای طراحی اس. ونتیجه آن طراحی فضای داخلی بیوفیلک است که نحوه زندگی ، کار و یادگیری ما را به همراه طبیعت جشن می گیرد.
تحریریه گروه معماری هورنو
منبع:www.arel.ir