بازی با احساسات افراد به کمک خلق تجربه فضایی در معماری
میتوان فضا را بهگونهای طراحی کرد که با ساکنان ارتباطی احساسی برقرار کند. درواقع همین ارتباطهای احساسی میان یک فضا و ساکنان آن بود که مفهومی به نام طراحی تجربه را در معماری به وجود آورد. طراحی تجربه، زیرمجموعه مفهوم بزرگتری به نام اقتصاد تجربه به شمار میرود.
طراحی تجربه در معماری، یعنی فضاها را به محرکهای حسی و ذهنی تجهیز کنیم. آنگاه ساکنان یک فضا ارتباط عمیقی با آن برقرار میکنند که لحظاتی بهیادماندنی برایشان میآفریند. شکی نیست که جهت یکپارچهسازی این تجربه، لازم است درک کاملی از اصول طراحی فضا در معماری داشته باشیم. اما در کنار آن، باید بر چگونگی طراحی خدمات در فضای معماری نیز آگاه باشیم.
مفهوم طراحی تجربه در معماری چیست؟
طراحی تجربه، یک روش طراحی است که به کیفیت رفتار انسانها و تعاملات انسانی توجه ویژهای دارد. این نوع طراحی، تنها محدود به دانش معماری نیست. بلکه آن را برای انواع محصولات، خدمات، فرایندها، رویدادها و دیگر «سیرهای تجربه» به کار میگیرند. با این حال، معماران سالها است که به نظریهپردازی پیرامون نحوه خلق تجربه فضایی در معماری مشغولاند. آنها میکوشند تا در حیطه کاری خود، یعنی محیطهای ساختمانی، به هنر ایجاد تجربههای حسی دست یابند. اما در حال حاضر، خود صنعت معماری به طور کلی کاربر محور نیست؛ درحالیکه کاربر محور بودن، کلیدیترین مولفه طراحی تجربه به شمار میرود.
آشنایی با معماری تجربه
به نظر میرسد که این روزها، همه مباحث نظری و اقدامات عملی در حوزه معماری، از «فردیت طراح» نشات میگیرد. شرکتهای معماری و معماران برجسته میخواهند طرحهایشان دارای ظرافتهای هنری ویژهای باشند. اما معمولا موفق نمیشوند تا درک صحیحی از کاربر نهایی این طرحها به دست آورند. آنها قصد دارند فضاهایی بسازند که برای ساکنان سودمند واقع شود. اما چندان درباره نیازهای حقیقی ساکنان تحقیق نمیکنند.
معمار زاکاری مورگان از شرکت Untitled Experiences میگوید: «وقتی به ماهیت مجزای معماری نگاه میکنید، میبینید که فقط از زیباییشناسی و جنبههای کارکردی تاثیر میپذیرد. اما وقتی به معماری به چشم یک تجربه نگاه کنید، آنگاه دیگر نمیتوانید کاربر نهایی را در طراحیهایتان نادیده بگیرید».
معماری کاربرمحور و ضرورت آن برای معماری مدرن
معماری کاربر محور، نوعی طراحی تجربه است که با تمرکز بر احساسات کاربر صورت میگیرد. این نوع معماری معماران را ملزام میکند که در فرایند طراحی خود، به استفادهکنندگان از ساختمان، بیشتر توجه کنند. تمرکز آنها میبایست در وهله نخست بر اندازهگیری کارکرد فضا باشد. اما در وهله دوم، حتما باید تصمیمگیریهایشان برای طراحی را بر اساس دادههای انسانی انجام دهند. تنها در این صورت است که نیازهای ساکنان مختلف در ساختمان، به بهترین نحو مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت. البته رویکرد تجربهگرا در معماری، دههها است که وجود دارد.
پیتر زومتور و یوهانی پالاسما از تاثیرگذارترین افراد در این زمینه هستند. اما اکنون لازم است تا این رویکرد با نیازهای مدرن همخوانی پیدا کند. جای خالی یک روش ساختاریافته و اقدامات همسو با آن، برای خلق تجربه فضایی در معماری بهخوبی حس میشود. طراحی خدمات میتواند در این راستا، نکات فراوانی به معماران بیاموزد.
طراحی خدمات، سبکی کارآمد برای خلق تجربه فضایی در معماری
طراحی خدمات، یک صنعت نسبتا تازه است که بر ایجاد تجربههای درونی انسانی تمرکز میکند. این نوع طراحی در دهه ۸۰ میلادی ابداع شد. شرکتها میخواستند به کمک آن، کیفیت خدمترسانی و تجربه مشتری از محصولات و خدمات را بهبود بخشند. افراد متخصص در حوزه طراحی خدمات، تا به امروز به ابزارهای و تکنیکهای گوناگونی برای اندازهگیری جنبههای انسانی دست یافتهاند. آنها با این ابزارها میتوانند رفتار کاربران نهایی، تعاملات بین آنها، نقاط عطف احساسی و تجربههای افراد را درک کنند.
نقشههای خدمات و نقشههای سیر تجربه کاربر، دو مورد از مهمترین این ابزارها هستند. اینها کمک میکنند تا جزئیات هر لحظه از تجربه یک انسان به دست آید. آنگاه خواهیم توانست عملیاتهای طراحی خود را ارتقا دهیم. یعنی بیش از پیش، از خروجی مثبت خدمات خود ازنظر احساسی اطمینان حاصل خواهیم کرد.
رویکرد ترکیبی: طراحی خدمات-فضا
با ترکیب طراحی معماری و طراحی خدمات، یک رویکرد تازه برای خلق تجربه انسانی پدید آمده است. احساسات را میتوان مهمترین واحدهای تشکیلدهنده یک تجربه درونی دانست. هم طراحان فضا و هم طراحان خدمات، میتوانند بر احساسات اثر بگذارند. معماران با مفاهیمی چون فشردگی و رهاسازی، بازی با نور و خواص مواد بهخوبی آشنایی دارند. آنها با استفاده از همین مفاهیم، واکنش ساکنان ساختمان را برمیانگیزند. یعنی تجربه فضایی در معماری را برای آنها رقم میزنند.
زاکاری مورگان میگوید: «هر معمار، دستکم بهطور ضمنی، نوعی از طراحی خدمات را اعمال میکند». طراحان خدمات نیز میتوانند جریان تعامل بین انسانها و فضا را بهخوبی هدایت کنند. بدین ترتیب یک تجربه فضایی مثبت برای افراد ایجاد میشود.
مراحل رویکرد ترکیبی مورگان
آقای مورگان روشی را برای اعمال رویکرد ترکیبی معرفی کرده است. روش او با تحقیقات درباره طراحی آغاز میشود. کارگاههای گروهی و بحثهای دستهجمعی، از مهمترین بخشهای این روش هستند. نیازها و خواستههای کاربران ساختمان، طی این بحثها با حضور آنها مورد بررسی قرار میگیرد. سپس از نتیجههای بهدستآمده، برای تعیین پارامترهای طراحی فضا استفاده میشود. در آخر، سیر تجربه هر کاربر در فضا با توجه به دیدگاههای او خلق خواهد شد. بدین ترتیب، هر یک از تعاملات کاربر با فضا، از زمان ورود به فضا، تا بهرهگیری از خدمات فضا و داشتن تجربههای بهیادماندنی، بهطور دقیق طراحی میشوند.
نمونههای خلق تجربه فضایی در معماری با رویکرد ترکیبی
پارکهای تفریحی تمدار یا شهربازیها، یک نمونه عالی از ترکیب بین طراحی فضا و طراحی خدمات به شمار میرود. طراحان شهربازی درباره یکایک احساسات افراد در این فضاها اندیشیدهاند. سپس بهطور کاملا آگاهانه آنها را طراحی کردهاند. برای مثال، ایستادن در صف یا سوارشدن بر چرخوفلک، ماشین برقی و دیگر وسایل همگی لحظهبهلحظه توسط آنها طراحی میشوند.
یک نمونه دیگر، خلق تجربه فضایی برای مهمانان هتل است. این تجربهها نیز با شناسایی دقیق هرگونه اثرگذاری متقابل بین مهمانان و فضا، فرمولبندی شدهاند. بدین منظور، حتی لازم خواهد بود تا تمامی ادراکهای ذهنی مهمانان را در کنار عملیاتهای کارکنان هتل در نظر بگیریم. احساسات مهمان مطمئنا نقشی کلیدی برای خلق تجربه فضایی در معماری هتل ایفا میکند. این نقش درست بهاندازه جنبههای زیباییشناسی و کارکرد فضا از اهمیت بالایی برخوردار است.
معماری تجربه برای فضاهای عمومی
شاخههای گوناگون معماری میتوانند از رویکرد ترکیبی طراحی فضا-خدمات سود ببرند. برای مثال، بیمارستانها و موسسات آموزشی، ازجمله مدارس، را در نظر بگیرید. این نوع ساختمانها با انواع کاربران یا ساکنان، جریانهای خدماتی و فرهنگهای مختلف سروکار دارند.
پروژههای ساختمانی خدماتی در مقیاسهای بزرگتر نیز با بهرهگیری از خلق تجربه فضایی، بسیار ارتقا خواهند یافت. آنها میبایست رویکرد معماری خود را کاربرمحورتر کنند و بهطور رسمیتری به تجربه کاربر نهایی توجه داشته باشند. البته مسئله درباره ساختمانهای کوچکمقیاس، مانند ساختمانهای مسکونی، کاملا متفاوت است. به نظر میرسد که همان اصول طراحی فضا در معماری که قبلا استفاده میشد، برای این ساختمانها کفایت میکند. زیرا فقط یک نوع کاربر در آنها زندگی مینماید.
آینده خلق تجربه فضایی در معماری
طراحی خدمات میتواند به ترکیب هرچه بهتر فناوریهای نوین با معماری فیزیکی ساختمان، بسیار سودمند واقع شود. زیرا تجربههایی را شکل میدهد که میتوانند بهطور یکسان هم بر جنبههای دیجیتال و هم جنبههای فیزیکی تمرکز داشته باشند. امروزه با روی کار آمدن متاورس و دنیاهای دیجیتال، دیگر فضاهای ساختمانی محدود به دنیای فیزیکی نیستند. طراحان با این ابزارها میتوانند کارهای خلاقانه فراوانی را انجام دهند. تکنولوژی برای خلق تجربه فضایی در معماری، به شیوهای شگفتانگیز به کمک این حوزه خواهد آمد.
آینده دانش معماری دیگر فقط بر زیباییشناسی و جنبههای کارکردی بستگی نخواهد داشت. بلکه احساسات ساکنان و رضایت خاطر آنها نقش عمدهای در آن ایفا خواهد کرد. به گفته یوهانی پالاسما: «معنا در معماری، از واکنشهای بدن و حس افراد نشات میگیرد».
جمعبندی
جهت خلق تجربه فضایی در معماری، دو رویکرد طراحی خدمات و طراحی فیزیکی سنتی، میبایست با هم ادغام شوند. طراحی تجربه و معماری تجربه، ازجمله مفاهیمی هستند که همسو با این روندها پدید آمدهاند. بدین ترتیب، احساسات، خواستها و اهداف کاربران نهایی، یعنی ساکنان ساختمانها، به بهترین نحو برآورده خواهد شد. به نظر میرسد که این موضوع درباره ساختمانهای خدمات عمومی بسیار چشمگیرتر باشد. زیرا خدماتی که در یک فضا ارائه میشود، ارتباط نزدیکی با اصول طراحی فضا در معماری دارد.
تحریریه گروه معماری هورنو
منبع:www.arel.ir