روانشناسی محیط و فضاهای آموزشی


رفتار اجتماعی در خلاء رخ نمی دهد؛لذا راه های گوناگون رفتار اجتماعی مرتبط با محیط کالبدی است. انسان به علت زندگی در محیطی از همنوعان و اشیاء، با محیط در معرض تاثیر متقابل و پیوسته به نام “تعامل”است.در این میان روانشناسی محیط بر تاثیرپذیری رفتار از عوامل و شرایط فیزیکی – معماری فضائی محیط تاکید می کند و در باره آن به بحث می نشیند(کامل نیا،1385، 8).

مدرسه ویتل (Whittle School) | رنزو پیانو

برای مطالعه زندگی نامه رنزو پیانو و معماری رنزو پیانو وارد لینک مقابل شوید : آثار رنزو پیانو


روانشناسی و معماری

برای حل مسائل دشوار شهری علاوه بروجود گروه خبره ای ازمتخصصان شامل برنامه ریزان شهری، معماران ،مهندسین رشته های مختلف، اقتصاد دانان، متخصصین اجرای قانون، کارشناسان ترافیک وحمل ونقل، آموزشگران، حقوقدانان، کارکنان اجتماعی و دانشمندان علوم سیاسی، روانشناسا ن، انسان شناسان و نژادشناسان نیز نیاز می باشد.


تعریف روانشناسی محیط

روانشناسی محیط، روانشناسی اکولوژیک یا علوم اکورفتاری از شاخه های تخصصی روانشناسی عمومی است. به گفته “گرامان” در روانشناسی سنتی به ابعاد محیطی- فرهنگی توجه کافی نشده و این مسأله موجب پیدایش رشته روانشناسی محیط یا اکولوژی شده است(کامل نیا،1385،8).


تاثیر متقابل انسان و محیط:

انسان با توجه به نیازها، ارزشها و هدف های خود، محیط را دگرگون می کند و بطور متقابل تحت تاثیرمحیط دگرگون شده قرار میگیرد؛ بویژه تکنولوژی پیشرفته موجب می شود تأثیر انسان بر محیط شدت و سرعت یابد.

روانشناسی محیط را می توان از منظر 3 مکتب مورد مطالعه قرار داد:

  • روانشناسی عمقی یا روانکاوی که بر اساس اندیشه های فروید و یونگ پایه گذاری شده است.
  • روانشناسی رفتارگرایی که عمدتا “محدود به قسمتی از رفتار است” که قابل مشاهده و اندازه گیری است(کامل نیا،1385، 9).
  • مکتب گشتالت که به دنبال پی بردن به هیات کلی رفتار از طریق بررسی اجزاء مختلف رفتاری است.

به طور کلی روانشناسی محیط قبل از پرداختن به یک مکان خاص (نظیر: خانه، مدرسه، اداره،….) و بررسی عوامل رفتاری و محیطی خاص آن، مفاهیم پایه ای نظیر: خلوت، قلمرو، فضای شخصی، ازدحام و…. را مورد توجه قرار می دهد.

در واقع ،تاکید روانشناسی آموزشی به آموزش موثرتر و لذت بخش تر است؛در این بین روانشناسان آموزشی عواملی مانند سروصدا، نور، حرارت، ازدحام، آرایش و مبلمان و …..را مورد تاکید قرار می دهد و پژوهشگران این حوزه از روانشناسی به بررسی و آزمایش رفتارهای دانش آموزان در محیط های آموزشی با تغییر عوامل مذکور می پردازد.به طور مثال در یک تحقیق درباره تاثیر صدا، بالا رفتن صدا را عاملی برای کم کردن ارتباط معلم – شاگرد تکرار معلم، تاخیر در یادگیری و بالا بردن فشار خون معرفی کرده­اند.

عوامل مورد توجه در طراحی فضاهای آموزشی متوجه حوزه هایی بوده اند نظیر:

  • عوامل نمادی: که مربوط به مفاهیم ذهنی است که نسبت به یک مکان خاص مد نظر است مثلا فضاهای بزرگ با مبلمان گرانقیمت که نمادی از سلسله مراتب اجتماعی است و می تواند حاوی چنین پیام هایی باشد.
  • ابعاد سازمانی – اجتماعی: “سامر ” معتقد است محدودیت حرکت به وسیله قوانین سازمانی محیط های آموزشی و پرورشی تاکید و تشدید می شود و این محدودیت ها موجب  ضعف “خودپنداره ” دانش آموز می شود.
  • عوامل فیزیکی – معماری: که به تاثیر مسائلی مانند حرارت، برودت، نور، صدا و ….. می پردازد.
  • عوامل روانشناختی – فردی:  که تاثیر مسائلی مانند میزان هوش، رشد، شخصیت انگیزه ها و… را مد نظر قرار می دهد.

بطور مثال در یک نمونه تحقیقاتی که از طریق پرسشنامه صورت پذیرفته است شاخصه هائی نظیر ادراک، احساس ازدحام، نگرش به مدرسه و روان نژدی مد نظر قرار گرفته  است. در نتایج بدست آمده مثلا عنوان شده که احساس ازدحام دانش آموزان به ترتیب اهمیت از تراکم آبخوری، تراکم کلاس  و تراکم توالت تاثیر می پذیرد(نک:روانشناسی محیط در فضاهای آموزشی، 102)

مدرسه ویلسون(Wils)


دیدگاه ها و نظریه های روانشناسان محیط در رابطه با فضاهای آموزشی:

پروفسور لاوسون: از میان تمامی پروژه های معماری کمی بایست طراحی شوند، هیچیک به اندازه طراحی مدرسه نمی تواند جذاب و دل انگیز باشد چرا که به بسیاری از فعالیت های مهم انسانی و آموزش و رشد کودکانمان می انجامد.

برونر: از دیدگاه برونر ساختار گرایی به یادگیری به صورت یک فرآیند پویا نگاه می کند و همچنین معتقد است فرد و محیط را نمی توان جدا از هم مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و همچنین دانش در بیرون و محیط کلاس دیده می شود.

بارکر: بین ابعاد فیزیکی و رفتاری (قرارگاه های فیزیکی- رفتاری) رابطه خاصی وجود دارد. هر فرد با قرار گرفتن در قرارگاه های فیزیکی–رفتاری نقش اجتماعی معینی را عهده دار می شود

دیوئی: از پیشگامان عمل گرائی به شمار می آید و از نظر او یادگیری در مدرسه، زندگی است نه آمادگی برای زندگی.

روبرت زمر: از دیدگاه زمر به طور کلی محدودیت هایی که از طریق قوانین و شرایط معماری فضاها بر کودک تحمیل می شود و همچنین شرایط فیزیکی معماری محیط های آموزشی سنتی، وی را تضعیف می کند و مانع از رشد وی می گردد.


مدرسه عالی مدیریت


لوئیس: افزایش فاصله بین فردی بیانگر فاصله روانی زیاد است اما در نظام های تربیتی جدید که بر مشارکت، خلاقیت و احساس مسئولیت از سوی دانش آموزان تاکید دارد، مطلوب ارزیابی نمی شود.

مول: محیط فیزیکی کلاس به یادگیری کودکان شکل بخشده و آن را تقویت می کند.

رابرت گیفورد: به مسائلی نظیر: جایگاه در کلاس درس، میزان سر و صدا، نور و رنگ، کیفیات آب و هوایی داخل کلاس مانند سرما، گرما و میزان رطوبت، یادگیری و طراحی محیطی پرداخته و در واقع تاکید به آموزش موثرتر و لذت بخش تر کرده است.

لویی کان: از نظر لویی کان مدرسه یکی از سه عامل ثابت در آداب و رسوم مربوط به تاریخ معماری است. او اصطلاح مدرسه را چنین تعریف می کند: تمام مکان هایی که انسان برای تامین خواسته خود در فراگیری از آن ها استفاده می کند مدرسه نام دارد.

هانس شارون: شارون در طراحی مدارس خود متاثر از اندیشه های «هایدگر» درباره مفهوم سکونت در مکان است. تاکید او بر موضوعاتی است مانند شیوه آموزشی که در آن فرآیند آموزشی باید افراد را به تدریج به وحدت و یگانگی سوق دهد. شارون برای سنین مختلف، گروه های مختلفی ارائه داد، مثلاً:

—1-گروه بازی¬ برای کودکان 6 تا 9 سال ¬ فهم با یکدیگر بودن از طریق بازی

—2-گروه کار¬ بچه های 9 تا 12 سال ¬ رابطه فرد با گروه

در کل شارون مدارس را مانند شهرهای کوچک می دانست و می خواست هویتی مناسب به هر بخش بدهد.

هرمان هرتزبرگر: مسئله مدرسه را به عنوان فضایی برای زندگی بچه ها از فرهنگ های مختلف می داند و در طراحی مدارس در جستجوی ارتقاء ارتباطات اجتماعی میان کاربران بنا بوده است.


مدرسه ی پولاد شهر | سید هادی میرمیران


آلدوروسی: باتوجه به علاقه او به معماری شهری، او مدرسه را به مثابه یک شهر کوچک می دانست.

یکی از راه هایی که اصول روانشناسی محیط گرا برای سامان دهی محیط فیزیکی کلاس استفاده می کنند مفهوم طراحی است.

ویلر:کشمکش های بین شاگردان به علت استفاده نامناسب از فضا و آرایش کلاس بر رفتار آن هاست.

نورمن فاستر: با توجه به مفهوم استطاعت گیبسون این نظریه را توسعه داد تا علاوه بر محدودیت های فیزیکی، محدودیت های معنایی، فرهنگی و منطقی اشیاء را شناسایی کند.


کیفیت آموزش

مفهوم کیفیت در آموزش، به راحتی قابل تعریف نیست. پیچیدگی فرایند آموزش و مشخص نبودن اینکه کیفیت در این فرایند چگونه شکل می گیرد، تعریف آن را مشکل کرده است. شماری از صاحبنظران بر این باورند که مفهوم کیفیت، بدون شکل بوده و بنابراین غیرقابل اندازه‌گیری است.

ایوانسویچ معتقد است آنچه در تعریف کیفیت، مرکزیت دارد نظرات مخاطبان است. بر این اساس کیفیت تابع نظر مشاهده‌گر است بنابراین ارائه نیمرخی از کیفیت، همیشه با عینیت همراه نیست و با ذهنیت حرکت می‌کند(Ivancevich,2001)

چاپمن، کیفیت را معادل استانداردهای آموزش، همچون سطح پیشرفت فراگیران می‌داند. این تعریف از کیفیت، همخوانی کاملی با تمرکز به وجود آمده روی یادگیری فراگیران دارد.(Chapman,1999

بیکر، کیفیت را مجموع برآیندهای یک دوره آموزشی تعریف می کند. به گمان وی، زمانی می توان یک دوره را با کیفیت قلمداد کرد که خروجی هایی مانند: ایجاد سطح خاصی از توانایی در حداکثر زمان ممکن، ارضای نیازهای مهارتی و برآورده کردن نیازهای توسعه مسیر شغلی را، حاصل کرده باشد.

عمادزاده نیز، کیفیت آموزش را منوط به کیفیت عواملی می داند که در ارائه خدمات آموزشی مشارکت می کنند: (عمادزاده، 1372)

کیفیت در آموزش و پرورش و مدارس به تغییر یا تغییراتی گفته می شود که دررفتارهای دانش آموزان بروز می کند. تنها معیار معتبر کیفیت ، تغییر رفتار مطلوب دانش آموزان است . کیفیت در همه ی ابعاد رفتاری دانش آموزان ظاهر می شود یعنی ازنوعی جامعیت و کلیت برخوردار است(تورانی،1382 ص ۱۷۹).

فراگیر: شامل توانایی‌ها واستعدادهای ذاتی،شرایط محیطی،شرایط اقتصادی واجتماعی

مدرس: شامل میزان تجربه وتحصیلات، مسئولیت و تعهد پذیری، حقوق و دستمزد دریافتی،

امکانات و تجهیزات آموزشی: شامل کتابهای درسی، وسائل آموزشی، تجهیزات زیربنایی و پشتیبانی نظام اداری.

آلکین،کیفیت آموزش را بر گرفته ازکیفیت عملکرد فراگیر، تدریس مدرسان و تخصیص منابع می‌داند.(ابیلی، 1383) از دیدگاه سالیس منابع کیفیت در آموزش، شامل ارزشهای قوی و هدفمند سازمانی، مدرسان برجسته، مرکز آموزشی مناسب ، شناسایی توانمندی های فراگیران، تدارک دوره آموزشی مناسب و یا ترکیبی از این موارد بر می شمرد.(سالیس، 1372).


مدرسه ایرانشهر | آندره گدار


فضای سبز و تاثیر آن در بهبود کیفیت آموزشی

فضای سبز تامین آسایش، آرامش، امنیت روحی و ایجاد انگیزه استفاده کنندگان را افزایش می دهد در محدوده فضای سبز، تراکم و عمق و ارتفاع گیاهان و درختان ، محیطی امن و آرامش بخش به وجود می آورد. زیباسلازی و محوطه سازی فضای آموزشی می تواند کشمکش و جاذبه خاصی را در یک فضای سبز به وجود آورد. این موضوع تاثیثر فضای سبز را در تامین آسایش، آرامش، امنیت روحی، ایجاد انگیزه و الهامات فکری و هنری استفاده کنندگان چندین برابر افزایش می دهد.فضای سبز و به ویژه رنگ سبز یا تغییرات فصلی آن دارای اثرات روانی بسیار موثری است.و یکی از نظریاتی که در این فرضیه مد نظرقرار گرفت، نظریه اجرولریخ بود. که فضای سبز می تواند در دانش آموزان آرامش و شادابی ایجاد کند.ارتباط با طبیعت موجب کاهش فشار عصبی و بهبود سلامت روحی و جسمی دانش آموزان و مربیان می شود. وجود مسیرهای مارپیچی در محیط و راه هایی که دارای نوعی ابهام باشند و حس کنجکاوی را در دانش آموزان بر می انگیزند، بسیار شادی بخش هستند، زیرا موجبات تحرک و حس آموختنی و یافتن بیشتر می شود.

نتیجه: فضای سبز هر منطقه ریه های تنفس آن مکان به شمار می روند. گیاهان بر چهار عنصر اصلی اقلیم که بر آسایش انسان نیز موثرند، کنترل دارند مهمترین اثرات فضای سبز در فضاهای آموزشی، از نظر تعدیل دما، افزایش رطوبت نسبی و تلطیف هوا است(فصلنامه مدرسه نو،1388).


نورپردازی و اثرات آن بر روحیه دانش آموزان در مکان های آموزشی

از نظر روانشناسی نورپردازی خوب نیازهای انسان را برآورده ، خاطر او را آسوده ساخته و احساس آسایش و امنیت ایجاد کرده و با پس زمینه فضا تناسب یافته و به بافت، رنگ و شکل (فرم) اثاثیه جلوه ای زیبا می دهد. برخلاف این حالت، نورپردازی ناصحیح می تواند محل را آکنده از جوی ناراحت کننده یا ساکنان آن محل را عصبی، نگران و مضطرب سازد، نور کم و حساب نشده باعث سردرد، خستگی چشم، اضطراب می شود.مطالعات دانشمندان نشان می دهد که نرسیدن نور کافی می تواند در جذب کلسیم در بدن مداخله و به شکننده شدن استخوان ها کمک کند. تحقیقات نشان می دهد که 6 درصد از مردمی که در مناطق شمالی کره خاکی زندگی می کنند از نور خورشید به میزان کافی و طولانی مدت بهره مند نیستنداز ناراحتی های روحی شبیه به افسردگی رنج می برند. دانشمندان ثابت کرده اند تغییرات تابش نور که در نتیجه تغییرات فصلی به وجود می آیند نیز بر روحیه افراد تاثیر می گذارند، آن ها بر این عقیده اند که قرار گرفتن در معرض نور خورشید از تولد هورمون ملاتونین در خون جلوگیری به عمل می آورد و به همین جهت است که افرادی به سندرم افسردگی فصلی هستند.یکسان کردن درجات روشنایی در کلاس و تمرکز آن روی تخته سیاه می تواند شرایط مناسبی را برای یادگیری دانش آموزان  فراهم آورد . توجه به تمرکز فعالیت دانش آموزان در فرایندیادگیری، اصلی ترین عامل خواهد بود.توسعه حداکثری هوش بصری، توانایی خلق تصورات بزرگ و خلق فضاهای مهیج و پرشور از ابزارهای ایجاد مسیر موفق یادگیری می باشند(فصلنامه مدرسه نو،1388).


دورنما، جنبش و اصول نورپردازی

بررسی و یک نگاه کلی به موضوعات و سپس توجه کردن دوباره به عناصر؛ این عکس العمل طبیعی هر انسانی نسبت به موضوعات پیرامون خود است که اغلب به صورت ناخودآگاه اتفاق می افتد.برای مثال، می توان گفت که در کتابخانه افراد بعد از چند دقیقه مطالعه اغلب به سقف و یا نقاط دورتر نگاه می کنند.در حقیقت، این کار با هدف دقیق شدن رخ می دهد و عکس العملی نسبت به خستگی و استراحت دادن به چشم خود است.به طور غیرارادی، نگاه ما به سمت نور و رنگ ها جلب خواهد شد(مگر در مواردی که شخص از چیزی وحشت کرده باشد یا در حال فرار باشد) طراحان به خوبی از این واکنش طبیعی انسان و جلب توجه نگاه او به بالا و پایین آگاه هستند. طراحی، یک چشم انداز مناسب با هدف معین کردن و نظم دادن به واکنش های مخاطبان و نیز تلاش برای هدایت،اول چشم انسان و سپس بدن او در فضا به کمک این حالات طبیعی قابل انجام خواهد بود.تنوع و جنبش در طراحی یک عامل محرک در رسیدن به اهداف مورد نظر خواهد بود،اما اگر به شکل صحیح و پیش بینی شده در مسیر نگاه و حرکت انسان از آن استفاده نشود، می تواند خود آن عامل مغشوش شدن فضا و درک حسی ما از فضا باشد.طراحان می توانند از این نوع تنوع در محیط مثل لامپ های تعبیه شده و سنسورهای رقص نور در بهترین شکل خود به عنوان عامل محرک در فضا استفاده کنند(تصور کنید شخص در حیاط و یا در داخل ساختمان مدرسه قرار دارد.او چه چیزی را می بیند؟چشم های او چه چیزی را دنبال می کند؟) اگرعناصر بصری و نورهای مناسب در گوشه ها و دور از کانون توجهات بیننده قرار گیرند، می توانند بهترین عامل در جذب بیننده و تحرک و پویایی فضا باشند. این مقصد بصری مورد نظر می تواند یک فرم مجسمه ای مشخص از اجسام اطراف خود و یا یک دیوار با رنگ مناسب و یا براق باشد و یا حتی یک لامپ که درجه دخشندگی بالاتری نسبت به محیط اطراف داشته باشد(فصلنامه مدرسه نو،1388).


طیف های کامل نور پردازی

نورپردازان اغلب توجه زیادی به طیف های مختلف نوری در محیط خود می کنند و زمانی که به خلق طیف کامل یک نور می رسند، معجزه نورها را در فضا به نمایش خواهند گذاشت. تمایل به داشتن طیف عریضی از نور و رنگ در محیط نشان از یک برنامه کل نگر در طراحی داخلی دارد؛ برنامه ای که در سبک طراحی، تنوع و یک کیفیت آموزشی مناسب را ایجاد خواهد کرد.همه ما به شکل های متفاوتی و در زمان های مختلفی شروع به یادگیری می کنیم. در محیط های آموزشی ما به گوناگونی در شدت نورپردازی ،کیفیت و رنگ مناسب نور نیاز داریم. نور طبیعی و محیطی ما طیف های مختلفی از نور را شامل می شود که در قسمت های مختلف به صورت های متفاوتی تابیده شده است(فصلنامه مدرسه نو،1388).

نتیجه: نورپردازی صحیح و مناسب علاوه بر زیبایی ساختمان ها به خصوص ساختمان های آموزشی و اداری اثرات مطلوبی بر روحیه افراد داشته و باعث می شود افراد با روحیه شاداب تر و بدون اضطراب فعالیت نمایند و در محیط های آموزشی باعث جذب دانش آموزان و تاثیر فراوان در یادگیری و روحیه دانش آموزان دارد.


روشنایی در مدارس

آنچه معلمان و دانش آموزان می اندیشند .در بررسی که توسط وزرات آموزش صورت گرفت، کیفیت نور، از دیدگاه معلمان، یکی از سه عامل بسیار مهم در طراحی کلاس بود. از نظر دانش آموزان، دیدن واضح تخته، به اندازه ی شنیدن آسان صدای معلم، اهمیت داشت. از نظر آنها داشتن نور طبیعی نیز در همان سطح قرار داشت.معلمان و دانش آموزان، نور طبیعی را به نور مصنوعی ترجیح می دهند. آنها همچنین فعالانه از نور فلورسنت، به خاطر تشعشع و سو سو زدن، بیزار بودند، هر چند معلمان نور مصنوعی را می­پسندیدند زیرا می توانستند آن را کنترل کنند. معلمان احساس می کردند که در اختیار داشتن راههای کافی برای کنترل نور در کلاس مهم است، به خصوص:

داشتن نور جداگانه برای وایت بوردها

توانایی تاریک کردن اتاق برای نمایش تصاویر، به خصوص در مدارس راهنمایی

داشتن نور کار در مکانهای تدریس تخصصی

از بین بردن تشعشع

اهداف اصلی استفاده از روشنایی روز اینها هستند:

کاربردی- بنابراین کارها می توانند اینگونه انجام شوند:

– دقیق، راحت، امن

ملایمت- برای تامین یک محیط دلپذیر و مهیج


مطلب پیشنهادی : طراحی کلاس درس


تعریف روشنایی باکیفیت

استفاده از روشنایی طبیعی روز در مدارس، همیشه منبع اصلی نور در مدارس بوده است و  هنگامی که بعدا در طول روز یا هوای ابری، نور کاهش پیدا کرده است، از طریق چراغهای الکتریکی تکمیل شده است.

مزایای متعدد استفاده ی خوب از روشنایی روز در مدارس، شامل:

ذخیره ی انرژی

بهبود عملکرد تدریس و یادگیری

نور باکیفیت بهتر

سلامتی و تندرستی


صرفه جویی در انرژی

استفاده ی خوب از روشنایی روز می تواند باعث صرفه جویی در برق شود زیرا هنگامی که نور طبیعی کافی است، چراغهای الکتریکی خاموش یا کم نور می شوند. قسمت اعظم بودجه ی انرژی مدرسه مربوط به برق است. با طراحی خوب استفاده از نور طبیعی، این هزینه ها به شکل چشمگیری کاهش می بابند، به شرط اینکه طراحی به گونه ای باشد که از گرمای زیاد ناشی از انرژی خورشیدی اجتناب شود و کنترلهای اتوماتیکی وجود داشته باشد که در صورت عدم نیاز، لامپها را خاموش کنند.


روشنایی و دست آوردهای اموزشی

تحقیقی در آمریکا، استفاده از نور روز را در کلاسها، با 20% رشد در عملکرد دانش آموز، مرتبط دانشته است. تحقیقی مشابه، در نیوزیلند صورت گرفت. نور طبیعی خوب، حس راحتی فیزیکی و ذهنی ایجاد می کند، و به نظر می رسد که مزایایش گسترده تر از یک منبع نور بودن صرف است. این امر ممکن است به دلیل کیفیت نرم تر و  پراکنده تر، و تغییر ظریف مقدار و رنگ نور طبیعی باشد که چراغهای الکتریکی از آن بی بهره اند. روشنایی روز، نور بسیار باکیفیتی برای بسیاری از کارهای بصری ارائه می کند و برای دیدن رنگها، دقیقتر است.


سلامتی و تندرستی

فضاهای داخلی زنده و دلپذیر، کیفیتی دارد که تعریف آن دشوار است، اما معمولا به استفاده ی بادقت از نور مربوط می شود. محیطهای داخلی با نورپردازی خوب، به ارتقای تندرستی دانش آموزان و معلمان کمک می کند. روشنایی طبیعی خوب، نه تنها در دست آوردهای آموزشی نقش مهمی بازی می کند، بلکه بر سلامتی و نرخ حضور نیز تاثیر می گذارد.


عامل روشنایی روز

سطوح نور خارجی روز، حتی در یک روز ابری، دامنه ی تغییر بالایی دارد. چشمان مابا این تغییرا هماهنگ می شوند- ما می توانیم با نور شمع یا در نور خورشید (که 20000  برابر روشنتر است)، مطالعه کنیم.

آنچه که ما متوجه می شویم، تضاد بین سطوح روشنایی داخلی و خارجی است. به این دلیل، روشنایی روز داخلی به عنوان درصدی از سطوح خارجی، اندازه گیری می شود.

مقدار نور روز، برای روشن کردن یک اتاق، که به عنوان نسبتی میان آن و الومیننس موجود در آسمان شناخته می شود، “عامل روشنایی روز” نامیده می شود.

داده ی الومیننس خارجی که از محاسبات تحقیق در نیوزیلند به دست آمده است، به عنوان اساس محاسبات عامل روشنایی روز، استفاده می شود.

محاسبه ی عوامل روشنایی روز، به جز برای کامپیوتر، دشموار است و بنابراین کار متخصصان است.

فضایی نور خوب دارد که عامل روشنایی روز متوسط آن، بسته به سطح روشنایی آسمان (حداقل 300 لوکس)، 4-5% باشد.

با 25000 لوکس خارجی در یک روز روشن ابری، یک عامل روشنایی روز 2 درصد داخلی، در آن نقطه، 500 لوکس ایجاد خواهد کرد.


روشنایی روز برای کلاسها چگونه عمل می کند؟

عامل روشنایی روز که درصد الومیننس خارجی است و در نقطه ا به داخل می­رسد، سه عنصر دارد:

عنصر آسمان مستقیما از روشنایی آسمان دریافت می شود

عنصر منعکس شده ی خارجی، از انعکاس سطوح خارجی دریافت می شود

عنصر منعکس شده ی داخلی.


عنصر آسمان

دیدن بخشی از آسمان برای ساکنین کلاس، مهم است. کسانی که در قسمتی از کلاس هستند که به آسمان دید ندارد، به نظرشان نور طبیعی ای که دریافت می کنند، رضایت بخش نیست. ممکن است چراغ الکتریکی اضافی مورد نیاز باشد تا این احساس از میان برداشته شود (شکل 3)


عنصر منعکس شده ی خارجی

نوری که از سطوح خارجی منعکس می شود، نور زیادی ایجاد می کند که در درون اتاق در دسترس است، به خصوص اگر قسمت اعظم آسمان توسط ساختمانهای مجاور، پوشیده شده باشد. تاثیر عنصر نور منعکس شده بیشتر می شود اگر که ساختمان پوشاننده رنگ روشن باشد.

عنصر منعکس شده ی داخلی

نوری که توسط سقف، دیوارها، و کف منعکس می شود کمک می کند تا نور روز به مناطق تاریکتر اتاق که از منبع نور دور هستند، برسد.استفاده از سطوحی که قابلیت انعکاس بالاتری دارند ( رنگهای روشنتر )، می توانند تاثیر روشنایی را بیشتر کنند (شکل 4 و 5). اتاقهایی با رنگهای روشنتر نیز، نور روز را بهتر انتشار می دهند، نرخ روشنایی را بهبود می بخشند و از نظر بصری، راحتتر هستند.

تابلو اعلانات تیره یا پوششهای پارچه ای دیوار می توانند سطوح نور روز را کاهش دهند زیرا نور را جذب می کنند.

سطوح روشن تر ، تاثیر نور را بیشتر می کنند. | اتاق هایی که سطوح تیره دارند، نور کمتری منعکس میکنند.


 شکل اتاق

روشن سازی نور روز، با فاصله گرفتن از منبع، ضعیف تر می شود، به همین دلیل است که بخشهایی از اتاق که از پنجره دور هستند، تاریکتر هستند. هر چه اتاق عمیق تر باشد، یکنواختی استفاده از نور کمتر می­شود و افرادی که از دیوار پنجره دورتر هستند، به چراغ الکتریکی کمکی نیاز خواهند داشت (شکل 6).


اتاقها نور رضایت بخش تری خواهند داشت اگر:

عمق بیشتر از عرض نباشد

عمق بیشتر از دو برابر ارتفاع بالای پنجره نباشد

سطح دیوار پشتی، رنگ روشن داشته باشد.


روشنایی خوب روز

اصول اصلی برای نور روز کلاسها که باید رعایت شوند، اینها هستند:

اجتناب از دکوراسیون زیاد که می تواند گرمای خورشیدی زیادی در تابستان جذب کند و در زمستان گرمای زیادی هدر دهند

اطمینان از  اینکه منابع نور متعادل هستند و نور مساوی و جالب پخش می کنند

داشتن پنجره هایی با چشم انداز

کاهش تشعشع

واگذار کردن کنترل به کاربران در صورت لزومDay-lighting in Schools: An Investigation into the Relationship

Between Day-lighting and Human Performance


منبع: پایان نامه طراحی مدرسه، علی شکوفی،۱۳۹۹