برداشتی آزاد از کتاب زبان تحلیل، پل خواجو، بخش اول

نیاز به گذر از زاینده رود و پیوند با مردمان آن سوی رود، بهانه ای شد که معماران ایرانی، سنگ بنای گذرگاهی زیبا را بنا نهند که هم ارتباط مردمان دو سوی رود را ممکن ساخت و هم بنایی دلفریب وچشم نواز شد.

این راه پلی است با سنگهای تراشیده شده منظم و آجرهایی که چنگ در چنگ هم کالبد پل را بدین زیبایی شکل داده اند و بیست و یک طاق جناغی زنجیروار در کنار هم قرار گرفته و دریچه ای رو به زیبایی های زاینده رود گشوده اند. همچنین در کالبد پل خواجو غرفه های بزرگ و کوچکی با تزئینات کاشی کاری و نقاشی شده جای گرفته اند که زیبایی مسیر را برای رهگذران دوچندان کرده است. پل خواجو یادگاری از دوران صفویان است که در سال ۱۰۶۰(ه.ق) به دستور شاه عباس دوم بنا نهاده شد. همین که ساخته شد پیکرش را آذین بستند؛ ستونهایش را چراغانی کردند و بر این راه زیبا جشنی بر پا کردند.

عرشه پل به گونه ای طراحی شده که طبقه فوقانی مطلوب رهگذرانی است که در رفتن به آن سوی پل شتاب دارند اما عابرانی که حین گذر از رود قصد داشته باشند از پل آب و محیط پیرامونش بهره ای ببرند؛ معمولا از طبقه پایین عبور میکنند. در عرشه پل، چهار شاه نشین جا خوش کرده اند که علاوه بر زیبایی دو چندان پل در افزایش استحکام این گذرگاه نقش بسزایی دارند همچنین سالها است دو شیر سنگی که نماد قهرمانان ملی هستند؛ از این بستر باشکوه و درخور ستایش پاسداری میکنند این پل به دلیل اینکه در نزدیکی محله حسن آباد واقع بود آن را پل حسن آباد می گفتند اما این محله در حمله افغانها به اصفهان ویران شد و از آن پس چون نزدیک ترین پل به محله خواجو بود پل خواجو نام گرفت. روایت ها حاکی از آن است که معمار در طراحی این پل از فلسفه نور الهام گرفته و به کمک تجسم فضایی را به تصویر کشیده که مظهر نوری عرفانی است.

آنچه در این تجربه غنی تأثیر بسزایی داشت؛ مشاهده عمیق بود؛ به بیان دیگر همراهی چشم، ذهن و دست و تمرکز در ثبت یافته ها موضوعی است که همواره طی گردش در فضا، مورد توجه واقع شد. تلاش برای مشاهده عمیق باعث شد تا بهتر و بیشتر نگاه کنیم کیفیت این تماشا در روند فهم بنا به طرز قابل توجهی اثرگذار بود؛ به تعبیر دیگر مشاهده در این وهله عملی فراتر از نگاه کردن با چشم بود چرا که برای تمرکز بر سوژه و درک آن، خیال و اندیشه و ادراکات حسی نیز پای به میدان نهاد تا در همراهی با چشم دریافت بهتری از سوژه ارائه کند.

به طور کلی ما همواره سعی کردیم که بنا را از زوایا و جهات گوناگون نظاره کنیم؛ بارها و بارها به سوژه بنگریم و هر بار نکته ای از آن دریابیم.

پس از مشاهده نقشه ها مواردی را دریافتیم که جالب توجه بود به طور مثال دهانه های پل برخلاف آنچه به نظر میرسند هم اندازه نیستند و آب برها نیز در شکل و اندازه دارای اختلافات ظریفی با یکدیگرند.

مطالعات بستر و پیرامون در پل خواجو – موقعیت پل خواجو از نگاه شهری

از جمله عوامل مهم در بررسی فضای پیرامون پل وجود بناهای شاخصی بود که میتوانست دامنه اطلاعات حاصل را قدری فراخ تر سازد. بدین ترتیب با کاوش در اطراف پل در شعاعی وسیع چارچوب تمرکز بر بنا شکسته شد تا در همنشینی با گستره ای از شهر مورد مطالعه قرار گیرد. نگرش بنا جزئی از شهر پس از بحث و تبادل نظر به کار گرفته شد و نتایج مطلوبی به همراه آورد. شناخت بناهای موجود در محدوده پل و ارتباط آنها با پل خواجو موضوعی بود که ما را به بررسی نقشه های هوایی منطقه رهنمون ساخت پس از آن با نشانه گذاری بناهای شاخص بر روی نقشه توانستیم شناختی نسبی از محدوده مکانی پل خواجو به دست آوریم و به نوعی نگاه (شهری در تحلیل این بنا) دست یابیم.

موقعیت پل خواجو در محیط پیرامون

فضای پیرامون بنا، چه نقشی در پویایی و حیات آن ایفا میکند؟

در پی رفع این چالش، تصمیم گرفتیم تا مطالعات سایت را از منظری نو دنبال کنیم. بدین ترتیب، از فضای پل خارج شدیم و این بار در محیط اطراف شروع به حرکت کردیم آنچه طی گردش در حوالی پل دریافتیم، نحوه حرکت مردم در پیرامون بنا بود براساس مشاهدات صورت گرفته مسیرها به شکل خطـی بـه مـوازات رودخانه، تعریف شده اند و جمعیت حاضر در محیط را در چند لایه هدایت می کنند.

در واقع ما با بنایی مواجه بودیم که افزون بر معماری غنی، میراثی گرانبها است

پس از جستجو در منابع مکتوب اطلاعات جالبی به دست آمد سرگذشت بنا، چهره شهر در زمان ساخت آن و اهداف ساخت این پل از جمله موضوعاتی بود که نگاه ما را معطوف به خود ساخت

پیش از برپایی پل خواجو، پل دیگری در این محل وجود داشته است که بر اثر وقوع سیل، برخی از دهانه های آن، تخریب میشود. پس از آن و در زمان حکومت صفویه فرمان ساخت پل خواجو از سوی شاه عباس دوم صادر میشود و ساخت این پل نه تنها در نقش جانشین پل قدیم بلکه با اهداف و کارکردهای گسترده تر در دستور کار قرار میگیرد بدین ترتیب پل خواجو با تاکید بر نقش اجتماعی پل و به عنوان یک عنصر شاخص در شهر ساخته میشود تا با ایفای همزمان چند نقش، هنرنمایی معماران ایرانی را قویا به نمایش گذارد؛

– همچنین اتصال کرانه های رود از زمان ساخت تاکنون با استقرار محلات جدید و دگرگون شدن کالبد شهر تغییرات مختلفی را تجربه کرده که بر نام این پل نیز تأثیر گذاشته است.

فضای شاه نشین پل خواجو

کوشکی هشت ضلعی که در بخش میانی پل قرار گرفته است و همانطور که از نامش پیداست در زمانهای دور متعلق به شاه و نزدیکان وی بوده است.

اولین نکته وجود فضایی در بخش فوقانی شاه نشین غربی است که در اسناد تصویری به چشم میخورد و اکنون از میان رفته است. تحقیقاتی که در راستای چیستی این فضا صورت گرفت از موضوع جالبی پرده برداشت؛ در زمان حکومت قاجار، به اهتمام فردی به نام حاج محمد حسین خان صدر اصفهانی که علاقه فراوانی به مرمت و احیای بناهای صفویه داشت، فضایی به نام بیگلربیگی» بر بام شاه نشین غربی پل خواجو بنا شد که اکنون نشانی از آن نیست موضوعات تازه ای در ادامه این کنکاش تاریخی دستگیرمان شد؛ به طور مثال نقش اجتماعی شاه نشین هنگامی برایمان پررنگ شد که متوجه شدیم پل خواجو میزبان هر ساله مراسم آبریزان بوده است این مراسم در سیزدهم تیرماه هر سال با حضور شاه درباریان سران حکومتی و گردهمایی عموم مردم برگزار میشد و شاه از مقر خود در فضای شاهنشین به نظاره شادمانی و سرور مردم می‌نشست آنان نیز به نشانه تضمین برای یک سال سلامتی در پناه آب بر سـر و روی هم آب می‌پاشیدند.

واکاوی کوشکهای طرفین پل

ابتدا از هر چهار کوشک موجود در طرفیــن پــل کروکی زدیم. در ترسیم کروکی، هر کوشک را از تناسبات کلــی گـرفتـه تـا جزئیات هر وجه به دقت رصد کردیم. بدین ترتیب همزمان با ترسیم بر روی کاغذ وضعیـت هـر کوشک در ذهنمان حک شد. سپس از آنجا که شاخص سازی در تحلیل همزمان چند سوژه میتواند در راه یابی و هدایــــت ذهن مخاطب مؤثر باشد تصمیم گرفتیم موقعیت مکانی هر کوشک را بر روی پلان و مدل سه بعدی پل علامت گذاری کنیم.

همانطور که پیش از این عنوان شد، ما بارها دورتادور کوشک ها حرکت کردیم هـر وجه از نما را به دقت مورد بررسی دادیم اکنون در تلاش بودیم تا اقدامات را در قالب تصاویر گویا بیان کنیم. چرخش پیرامون کوشکها به صورت تصویر ارائه شده در مقابل وجود فلشهای ممتد که پیرامون کوشک را در بر گرفته نشانگر حرکت پیرامون آن است. همچنین در اقدامی دیگر هر وجه از نما کشیدیم.

در انتها نیز به عنوان نمونه یکی از وجوه نما را در چند گام ساده کردیم. مطابق آنچه در تصویر ملاحظه میکنید ابتدا تقسیم بندی پهنه نما به کمک خطوط افقی و عمودی ترسیم شد. پس از آن، جانمایی اجزای نما با رعایت تناسبات کلی به رشته ترسیم درآمد و در پایان وضعیت هر جزء از لحاظ فضای باز یا نیمه باز مشخص شد. آنچه به شکل قراردادی میان ما شکل گرفت چگونگی نمایش فضاهای بازبه رنگ مشکی جهت تمایز از سایر بخشها بود.

کوشک جنوب غربی

کوشک جنوب شرقی

کوشک شمال غربی

کوشک شمال شرقی