موزه ی گوگنهایم
معمار:فرانک لوید رایت
موقعیت:نیویورک-آمریکا
زمان ساخت:۱۹۵۹
ایده های پلان:
هنگامیکه از رایت پرسیدند که چرا رامپ را جایگزین کف-طبقه های متداول در چندین تراز،کرده است او توضیح داد:برای بازدید کنندگان موزه ،وارد شدن به ساختمانی که در آن به وسیله آسانسور به بالاترین نقطه ی رامپی برسند و به تدریج پیرامون فضایی باز و گسترده پایین بیایند،در حالیکه همواره از حق انتخاب تغییر تراز با آسانسور برخوردار بوده و در انتها ،پس از بازدید نمایشگاه،خود را در طبقه ی همکف در نزدیکی خروجی بیابند بسیار جذاب تر و دلپذیر تر است.
رایت نیاز به فضای نمایشگاهی زیاد در یک زمین محدود را با قرا دادن فضاها برروی هم در ارتفاع حل کردو با پیوستگی فضایی ایجاد شده توسط رامپ-طبقه،دشواری بازدید از یک ساختمان طبقاتی مرتفع را جبران نمود.
بنابراین موزه ،متشکل از یک گالری اصلی است که پیوسته پیرامون فضایی تهی با ارتفاع تقریبی ۲۵ متر و سقفی گنبدی شکل به همراه نورگیر سقفی دوازده ضلعی تار عنکبوتی شکل در بالا می پیچد.
آتریوم مرکزی مخروطی شکل معکوس با نور طبیعی اشباع می شود و باز شدن آن به سمت بالا حداقل سایه اندازی برروی رامپ-طبقه را ایجاد کمی کند.
حجم بیرونی بنا:
در بیرون،فرم تندیس گرا با ظاهری ساده و فاقد هرگونه تزئین بروی سطوح،الگوی فضای درونی را مشخص می کند و چشم اندازی متفاوت در بین ساختمان های مکعب مستطیل شکل شهر نیویورک ایجاد می کند.
این مارپیچ(spiral) بیان دیگری از معماری ارگانیک رایت می باشد،فرم اسپیرال مهیج تر از مثلث ،شش ضلعی و یا دایره است که در بسیاری از کارهای اولیه ی رایت بکار گرفته شده است،چرا که فرم اسپیرال بازشونده به سمت بالا نیروی جاذبه را به چالش می کشد.
شاید بتوان گفت این نقطه شروع طراحی موزه ها با احجام تندیس گرا بود که دیگر نه تنها آثار هنری بلکه ساختمان موزه نیز به جاذبه ای برای بازدید تبدیل شود.
تغییرات در موزه:
این موزه به عنوان اخرین یادگار از توانایی رایت در خلق کیفیات غیر منتظره فرم و فضای معماری،دشوارترین کار در طول دوران فعالیت حرفه ای وی بود.
این موزه پس از شش ماه بعد از درگذشت رایت افتتاح می شود.
در سال ۱۹۶۵ بخشی از فضای اداری و در سال ۱۹۶۹ تمامی آن به فضای نمایشگاهی پیوست و فضای آن به فضای نمایشگاهی پیوست و فضای آن در موزه به نمایشگاه آثار هنری اختصاصی تعلق گرفت و در نهایت طی عملیات وسیعی در سالهای ۱۹۹۰تا۱۹۹۲ کل ساختمان بازسازی و برج جدیدی که توسط چارلز گواتمی طراحی شده بود ،در کنار آن ساخته شد.
انتقادها به بنا:
اگرچه فضای داخلی این بنا به صورت غیر قابل انکاری سحرانگیز است و اینکه نمای بنا به صورت یک المان یادمانی است، اما این بنا به لحاظ عملکرد خیلی موفق نبوده است. دیوارهای منحنی فضای داخلی به نحوی تعیین شده بودند که آثار نقاشی را با زاویه کمی به عقب نمایش دهند درست مانند نحوه قرار گیری اثر نقاشی روی سه پایه. اما این طرح موفقیت آمیز نبود و کماکان نمایش آثار نقاشی به دلیل انحنای دیوارها بر روی آنها بسیار سخت است و این امر باعث شد که پیش از افتتاح موزه، 21 هنرمند نامه ای امضا کرده و نسبت به نحوه نمایش آثارشان در چنین فضایی اعتراض کنند.
بسیاری از منتقدان نیز نسبت به این بنا بحث هایی را مطرح کردند از جمله اینکه ظاهر این بنا، خود در رقابت با آثار هنری است که قرار است در فضای موزه نمایش داده شوند. نقدی که مدیر موزه، جیمز جانسون سوئینی، آن را بسیار جدی گرفت و نسبت به آن چنین عنوان کرد که ” این بنا شاخص ترین موزه در کشور به لحاظ طراحی معماری فضای داخلی می باشد. اما شغل من این است که مجموعه های شگفت انگیز هنری را به بهترین نحو و در عالی ترین شکل ممکن، در این موزه به نمایش بگذارم.”
منبع: archdaily-arel