معماران: دریس کتانی ، محمد امین سیانا ، سعد الکبّاج
شهری سکولار با هویت فرهنگی قوی، سبک معماری تارودنت، با پیشینۀ تاریخی، تعبیری از ژرفنای جنوب مراکش است.
دانشکده چندرشته ای تارودنت، تلاشی برای تفسیر مجدد میراث آن از طریق ساختمانی است که چشم انداز آینده را در خود جای داده است. بنابراین این پروژه الهام گرفته از این زمین و مظاهر آن به حواس است. این مطالعه سعی دارد با حفاظت از این زمینه، تنها ذات آن را از خطرات بسیاری از کلیشه ها دور کند. ما از قسمت جنوبی، ، بزرگی ، قدرت ، ابهام و پرهیز شاعرانه را بازیابی می کنیم …
برای این منظور، این طرح از طریق تصویری که در آن درون و برون در هم تنیده کرده است، به مجموعه ای از اصول معماری و شهری متکی است، مقیاس های آن متغیر است و مکانی است که کاربر در آن با معماری همراه است.
این دانشکده در حوالی یک ریاض مرکزی (باغ داخلی) در محور شمال – جنوب که مرز شمالی آن باغی از درختان آرگان است، ساخته شده است که به کاربر، نمای کوههای اطلس را ارائه می دهد. اشخاص مختلف با توجه به نیاز به مجاورت ، جهتگیری و نماهای ساختمان در اطراف این ریاض مستقر می شوند.
ساختمان بعدی در امتداد خیابان داخلی ساخته شده است و ارتباط مستقیمی با آمفی تئاترها ایجاد می کند و امکان بهینه سازی رفت و آمد کارمندان اداری را فراهم می آورد. اولویت بندی گذرگاهها از یک منطق کاربردی پیروی می کند و به منظور بهینه سازی رفت و آمد ضمن کاهش مزاحمت های صوتی طراحی شده است. به طور مشابهی درها و راهروها سیستم رفت و آمد سطح دوم را ایجاد می کنند و بدین ترتیب نماها را چند برابر می کنند.
مقیاس ریاض بواسطه مجموعه ای از زمینها در اندازه های مختلف، و مجموعه ای از باغ ها که ساختمانهای مختلفی را تعریف می کنند به چشم نمی آید. این معماری تعمداً بزرگ ساخته شده، در حالی که از شمال به جنوب باز است، در جهت شرقی – غربی بسته است، با مشخصه معماری ای که امکان تهویه طبیعی و آسایش حرارتی و صوتی دارد.
ساختمانهای کم ارتفاع ، برجهای مختلفی هستند که روی زمین تیره و با حجم زیاد مستقر شده اند، اما توسط مجموعه ای از درها و راهروها سبکبار شده اند و فضایی پویا ایجاد می کنند. این معماری، خود را به تدریج از ناشفاف بودن تا شیار های طولانی و تیز و سرانجام تا سازه های بزرگ در چشم اندازها ، نماها یا باغها نشان می دهد.
رنگ مطلوب اخری برای این حجم، این شفافیت و تیرگی را ملموس تر می کند و باعث می شود حریم خصوصی و آشکاری از بیرون نمایان شود. این پروژه سعی دارد هویت خود را در این دوگانگی تعریف کند: کاربر با سطوح مختلف از فهم و مالکیت روبرو می شود ، از این طریق ارتباط با این معماری برقرار می شود.
ترکیب طبیعت و مواد معدنی مورد مطالعه قرار گرفته است تا روح این مکان و سرزمین اطراف آن منعکس کند: فراتر از کوچه ها ، میادین و بازارها ، طبیعت جاری می تواند فضا را تحت تأثیر قرار دهد و خود را تحمیل کند. هر ساختمان در اطراف پاسیوها و باغ های باز و نیمه باز مرتب شده است که عوالم مختلف، خصوصیات مختلف و مکانهای مختلف را در یک مکان ایجاد می کند …
به فضای سبز تعمدا این امکان داده شده تا از الگوی هندسی آزادانه استفاده کند درحالیکه به نظر می رسد از طبیعتی تصادفی به وجود آمده است. این ترتیب های مختلف معماری و منظره ، محیط های متنوعی را ایجاد می کند که فضا را برای بهره جویی و آسایش حواس کاربر غنی می سازد.
منبع:ARCHDAILY