خانه ی داگلاس،بندر اسپرینگز

معمار:ریچارد میر

مکان:میشیگان-آمریکا

زمان:۱۹۷۱-۱۹۷۳

سفر طولانی ای که از میان فرایند های بهره برداری محض از فضا که از خانهی اسمیت اغاز شده بود،در این پروژه به اوج خود می رسد که حاصل تاثیرهی متقابل و دائمی میان طبیعت و منظر ساختگی است.

Douglas House
Douglas House

این نمایش شاهانه با مقدمه ای از یک عنصر شبه ماشینی و رها از هر مانعی و بی واسطه با طراحی مواجه می شود.از این رو ساختمان در جست وجوی بیان تمامی مکانسیم های ماشینی خود،پلکان ،مسیرهای دسترسی،گالری ها و تونل های ورودی،حتی تختگاه که روی آن سوار می شود با شناخت یک طرح سنجیده از گشایش ها و معادل ترکیب بندی ای در کل مجموعه است.

نتیجه ی حاصل از آن یک ماشین مسکونی دقیق طراحی شده است که با ریشه کن کردن صریح تصاویر کلیشه ای خانه های شخصی شگفت آور می نمایاند،تصاویری که شفافست و ویژگی های سوررئالیستی آنها به دلیل عدم حضور جادویی رنگ فرسوده شده است.

Douglas House
Douglas House

در واقع،چیزی که مایر در اینجا انجام می دهد چیزی بیش از تکمیل شیوه ی طراحی خودش نیست که در آن جدایی و شکاف میان خصوصی و عمومی ،داخل و خارج ،صلب و شفاف را در همان مخرج مشترکی که در خانه ی اسمیت و دیگر پروزه های بعدیش موجود بود سهیم کند، جایی که ارتباطات مجموعه (منظر ،افقی بودن،عمودی بودن،فضای مشروط) اغلب بر پایه ای از شباهت های بینهایت ظریف ایستایی می یابند.

با وجود چنین معیارهایی،در طراحی معماری این بنا تلاش های طراحی گرایش به شیوه ای دارد که به فرمی کامل برسد و انتزاع خود را به حدود برساند و از این راه گفت و گویی را با کل خلق کند و نتیجه ی امر را جهانی و کانسپچوال نماید.از این رو پروژه به همان میزان که یک کلیشه به نظر می آید،چیزی تام نیز می باشد،نوعی فضاپیمای ساکن در داستان های ژول ورن که موقتا از طریق نشانه ای ساده به حقیقت می پیوندد:یک تونل ورودی پل مانند.

Douglas House
Douglas House

این خانه از روی زمینی با شیب ملایم و با حرکتی عمودی در بالای دریاچه ی میشیگان و در میان جنگل قد برافراشته است.ورود، از بالای ساختمان و از طریق دالانی است که به یک پل متحرک منتهی می شود و به گونه ای طراحی شده است که علاوه بر فراهم آوردندسترسی به پنج طبقه ی پایینی ،در میانه ی این پانورامای طبیعی با شکوه جای گیرد.تمرین عادت شده ی مایر در تبدیل سیرکولاسیون به موقعیت های معماری در این پروژه به اوج خود می رسد و با طبیعت بر پایه ی مکانیسمی شمرده در هم می ریزد.

خانه ی داگلاس نیز مانند خانه ی شمبرگ دارای یک نمای بسته ی خصوصی رو به سوی خشکی و یک نمای شیشه ای رو به سوی دریاچه است که شامل فضاهای عمومی است با یک رشته مسیرهای سیرکولاسیون عمودی و افقی که روی تراس اصلی به هم می پیوندند.

Douglas House
Douglas House

در این نمای رو به دریاچه است که کلنجاری برای تبدیل فضا به سطحی بی زمان در لاقیدی به حس مجازی سرگیجه و تصدیق هویت خود رخ می دهد.

بخش های عملکردی ترو اتاق های خواب رو به سوی فضاهای خالی روی خشکی دارد و فضاهای عمودی به فضای خالی نمای شیشه ای باز می شوند که ناگهان از ستون های سازه ای جدا می شوند.این شگرد،تماما در حضور دودکش های فلزی مشهود می شود،مانند استعاره ای از عدم حضور هسته ی ماشینی و عامل تماسی با فضای نا محدود اطراف برای بازدیدکنندگانی که از پل عبور می کنند،پله ها را پایین می روند و تنوع بی انتهای سیرکولاسیون داخلی را که این ماشین ارائه می دهد،کشف کنند.

منبع: کتاب ریچارد میر

منبع تصاویر:richardmeier.com