تخیّل محصول پردازش دانسته ها و خاطرات تصویری است. هر چه دنیای درونی طراحی وسیع تر باشد دامنه خیال پردازی او نیز به مراتب بزرگتر است. تخیّل دامنه ای وسیع و در حال گسترش دارد و وظیفه آن شکستن قالب های موجود است. در واقع این دیده ها، شنیده ها و در مجموع، تجربیات طراح است که می تواند جهان درون او را وسعت بخشد. به هر ترتیب گذشته از اثر مهمی که تجربۀ زیستۀ طراح بر قوه تخیل او می گذارد در این یادداشت قصد داریم به معرفی یکی از اساسی ترین و کاربردی ترین تکنیک های پرورش تخیّل خلاق بپردازیم و آن را از جهات گوناگون بررسی کنیم.
تغییر : به چالش کشیدن بدیهیّات معماری
تغییر یعنی عوض کردن یکی از مشخصه های فرم یا شئی که از قبل می شناسیم. چنانچه تمامی مشخصه های یک شئ تغییر کند؛ به دلیل از دست رفتن رابطه با شئ اولیه عادت چشم دچار بحران نمی شود و جذابیتی به وجود نمی آید. به عبارت دیگر تنش میان آشنا و ناشناس است که جذابیت ایجاد می کند. این موضوع بدیهی است که عادی، ضدخلاقیت است. بنابراین هر گونه تولید عادی که در آن نوآوری صورت نگرفته باشد اثر خلاق به شمار نمی رود؛ گرچه دلپذیر و خوشایند باشد.
تخیل، محصول کار ذهن بر روی اطلاعات ذخیره شده در مغز است و به همین دلیل نقطه آغاز تخیل، تصاویر و اطلاعات غیرتصویری کسب شده از پیرامون است. در حوزه معماری، وظیفه تخیل، گسترش ابعاد زیبایی شناسی، افزودن معانی جدید به معماری و غنی تر کردن فرهنگ معماری است.
به طور کلی برهم زدن عادت چشم و تصور شرایط جدید، یکی از تکنیک های پرورش تخیّل خلاق است. لازم به ذکر است که با استفاده از این راهکار از طریق تمرین و کسب تجربه های مختلف می توان به نتایج مطلوب دست یافت. هنگام تقویت قدرت تخیل، از طریق انجام تمرینات گوناگون، به هیچ وجه نباید به فایده یا زیبایی ایده ها اندیشید چرا که این دو عامل به مراحل بعدی در ایده پردازی تعلق دارند و فکر کردن به آن ها از همان ابتدا تنها جهان خیال ما را کوچکتر می کند و مانع رشد و شکوفایی ایده های نو می شود. حال ممکن است این پرسش مطرح شود که «تغییر» از چه راه هایی می تواند بروز کند و چه مصادیقی را شامل می شود؟ در ادامه مواردی عنوان می شود که مثال هایی از شیوه به کارگیری «تغییر» به شمار می رود :
تغییر جنسیت عناصر معماری
تغییر جنسیت عناصر در خاطرات تصویری ما عمدتاً فرم ها با جنسیت خاص وجود دارند. به طور مثال وقتی سخن از فرم موج دریا به میان می آید جنسیت آب در ذهن ما تداعی می شود. همچنین فرم کوه ها معمولاً از جنس سنگ و خاک در ذهن ما تثبیت شده است. حال بر هم زدن این عادت ذهنی به کمک تغییر جنسیت فرم ها در جهان واقعی شیوه ای خلاقانه در بازنمایی موضوعات و مفاهیم بدیهی محسوب می شود. فرم آشنای موج دریا که با مصالحی نظیر آجر ساخته شود؛ کاملاً غیرمترقبه است و ذهن را فعال می کند. در رابطه با تغییر جنسیت چند نکته مهم وجود دارد که به ترتیب به بیان آنها می پردازیم.
1- بازسازی فرم آشنا با مصالح متفاوت
پروژه ماریوبوتا یادبود چهارصدمین سال تولد برومینی در شهر لوگانو در سوئیس نیمی از کلیسای سان کارلو است که با چوب ساخته شده است. این پروژه با استفاده از برنامه های دقیق کامپیوتری طراحی شده و به نحو کاملاً آشکاری اکثر جزئیات بنای اصلی را همانگونه که هست نشان می دهد. طبیعی است که ساختن این نیمۀ بنا با مصالح سنتی غیر قابل قبول و پیش پا افتاده است. به کارگیری چوب باعث شده ساختمان یادبود برومینی نه یک کپی ناموفق بلکه یک اثر برجسته شود.
2- کشف قابلیت های مصالح نوین
معماران همانند دانشمندان همواره در حال کشف کردن هستند. آنها به دنبال جدیدترین مصالحی هستند که بتواند به ایده هایشان جامه عمل بپوشاند؛ مصالحی که قابلیت های متنوعی داشته باشد و از نظر اقتصادی هزینه های گزافی را به روند پیشرفت پروژه تحمیل نکند. بدین ترتیب معماران سعی دارند ویژگی های مصالح نوین را به خوبی بشناسند و از آن ها به بهترین شکل استفاده کنند. مصالح جدید امکانات جدیدی را برای بیان هنری فراهم می کنند. امروزه مصالح مصنوعی نظیر انواع پلی کربنات ها برای تولید صفحات شفاف، فلزات جدید نظیر تیتانیوم و فلزات قدیمی با پرداختی جدید رواج یافته اند. در مرکز ملی علوم تکنولوژی در آمستردام اثر رنزوپیانو، نمای خارجی ساختمان با ورق های مسی اکسید شده( به طریق مصنوعی) سبز رنگ ساخته شده است. امروزه همچنین از ورق تیتانیوم که انعکاس نور در آن بسیار خاص است؛ استفاده می شود. نمونه عالی استفاده از تیتانیوم در نما پروژه موزه گوگنهایم اثر فرانک گهری است.
مرکز ملی علوم تکنولوژی در آمستردام اثر رنزوپیانو
3- کشف قابلیت های واقعی مصالح شناخته شده
4- کشف امکانات جدید به کارگیری مصالح شناخته شده
هرزوگ و دمورن در پروژه کارخانه تبدیل تولیدات زراعی در کالیفرنیا از قلوه های سنگ برای ساخت دیوار استفاده کرده اند. این دیوار از روی هم قرار گیری بدون ملات تکه های سنگ با ابعاد مختلف و طبق درجه بندی ساخته شده است که بر خلاف دیوارهای متداول سنگی نور را از خود عبور می دهد. بدین وسیله افکت نوری خاصی درون ساختمان ایجاد می شود که بسیار جالب توجه است.
تغییر عملکرد
تغییر عملکرد در امور روزمره زندگی بسیار متداول است. ممکن است شما نیز چنین تجربه ای را داشته باشید. استفاده از دیگ قدیمی به جای گلدان و یا کوزه برای ساختن آباژور تجربه هایی از این دست هستند. بدین ترتیب می توان فرم های منسوخ را مجدداً ارزش گذاری و قابلیت های جدید اشیا و عناصر معماری را شناسایی کرد. به طور مثال در معبد کهن ارختئوم در آکروپولیس یونان شش تندیس سنگی را می بینیم که جایگزین ستون ها شده اند.
تغییر ابعاد
تغییر ابعاد یعنی افزایش یا کاهش اندازه، طول، عرض یا ارتفاع تیپولوژی یا عنصر شناخته شده جهت دست یابی به افکت های متفاوت بصری. مثلاً دری که بیش از اندازه متداول، بزرگ یا مرتفع می شود یا پنجره هایی که نظیر کلیسای رنشان اثر لکوربوزیه بیش از اندازه کوچک می شوند؛ از این دسته اند.
تغییر شکل
تغییر شکل هنگامی روی می دهد که شکل عادی یک عنصر یا یک تیپولوژی شناخته شده، تغییر کند. برای مثال می توان به یک ساختمان قدیمی در وین اثر کوب هیملبلا اشاره کرد که با هندسه عجیب خود توجه همگان را جلب می کند.
تغییر مشخصه های یک مکان
مشخصه های هر مکان به عنوان ویژگی های آن مکان معمولاً قالب مشخصی را در تخیل همگان ایجاد می کند. به طور مثال در یک بیمارستان به عنوان یک مکان درمانی معمولاً تصور می شود فضاها با دیوارهای سفید و موزاییک های خاکستری و اتاق های سفید که با پرده های نایلونی تفکیک شده اند؛ سازماندهی شده باشند. در حالی که تغییر مشخصه های موجود راهکاری خلاقانه در طراحی و ساماندهی فضاها و آفرینش فضایی گرم و دلچسب برای اقامت بیماران محسوب می شود. این تغییر با دگرگونی تصویر ذهنی کاربران می تواند توجه آنان را به خود جلب کند.
تغییر نظم
در هر مقطع تاریخی، عموم مردم پیش فرض هایی نسبت به معماری دارند که تغییر دادن آن پیش فرض ها نیاز به تخیل دارد و این یکی از تکنیک های رسیدن به اثر خلاق است. بر هم زدن نظم و ساختار پیش فرض های ذهنی، به کشف موضوعات جدید طراحی و غنی تر شدن فرهنگ معماری می انجامد. برای مثال، تا قبل از دوره مدرن، عموم ساختمان ها در محل اتصال به زمین( طبقه همکف) از لحاظ فرم، تناسبات و مصالح ساختمانی سنگین تر جلوه می کرد و طبقات فوقانی ظریف تر در نظر گرفته می شد. اما لکوربوزیه در ویلا ساوا با قرار دادن حجم اصلی ساختمان در طبقه بالا و تخصیص طبقه همکف به پیلوتی، این نظم قدیمی را معکوس کرد.
اونگراس نیز در برج تجاری فرانکفورت، هسته مرکزی ساختمان را شیشه ای و پوسته بیرونی را سنگی کرد. نمای خارجی این بنا در تضاد با نظم متداول برج ها است چرا که معمولاً در برج های تجاری هسته مرکزی سنگین و پوسته خارجی شیشه ای است.
نتیجه گیری
راهکارها و تکنیک های تقویت تخیّل خلاق همگی به عنوان تمرین هایی هستند که در پژوهش های مختلف بیان شده اند. اما مسئله اصلی، به کارگیری این راهکارها در حوزه فرایند طراحی معماری پروژه های گوناگون است. پرورش خلاقیت و توانایی نوآوری در معماری، موضوعی نیست که تنها به بازه ای از زمان در حرفه طراحی محدود شود. بلکه قدرت تخیل، مبتکر بودن، استفاده از ادراک شهودی و دیگر نکاتی که در این رابطه وجود دارد زمانی سود بخش است که جزئی از رفتار و اندیشه طراح و معمار شود و این مهم جز با تمرین مکرر و مداومت در طول زمان میّسر نیست.
تحریریه گروه معماری هورنو
منبع:www.arel.ir