دانلود کتاب انسان طبیعت معماری نقره کار
برای خواندن مطالب مربوط به معماری ایرانی لینک روبرو را کلیک کنید: سبک معماری ایرانی
پاره نخست :
هدف: آشنايي با نگرش سامانه اي و تعريف کتاب انسان طبیعت معماری نقره کار بر پايه آن
-1 رويكردهاي گوناگوني براي تعريف معماري وجود دارد كه يكي از جامع ترين و كل گراترين آنها نگرش سامانه اي است .با اين نگرش مي توانيم معماري را كليتي يكپارچه براي تامين اهداف سكونت و استقرار و انجام بهتر رفتارها و زندگي كه داراي اجزاء مرتبط با هدف خود است تعريف نماييم .مهمترين نگرش هاي سامانه اي معماري را همچون يك سامانه طبيعي (ارگانيك) يا سامانه ساخته انساني (ماشيني) تعريف نموده اند كه براساس هر يك نظم ، وحدت و شكل و ساختار متفاوتي بر آن حاكم مي شود. به گمان ما ساخته هاي انساني كه با عوامل فرهنگي و هويتي هم در ارتباطند را بايد فراتر از مكانيزم ماشيني يا ارگانيزم طبيعي ، يك فراارگانيزم هوشمند انساني ناميد. گام بعدي تشريح زيرسامانه هاي معماري است كه آنها را در پنج زيرسامانه (محيطي، انساني، كاركردي، سازه اي و شكلي) مي توان تعريف نمود.
-2 آنچه به عنوان يك معماري جامع و فراسامانه اي تعريف مي شود، معماري است كه هر عضو نقش هاي گوناگوني در هر پنج زير سامانه به عهده دارد و همه سامانه ها با هم يك كل يكپارچه همچون ابعاد وجودي انسان ارائه مي نمايند .به عنوان نمونه در اين فصل به پل خواجو اشاره گرديده است . در مقابل نگرش هاي يك جانبه فراواني در معماري قرن بيستم مشاهده مي شود كه يا در رويارويي با اين نگرش به سامان شكني پرداخته و يا به طور يك جانبه تنها يك بعد را در معماري برجسته نموده اند.
پاره دوم:
هدف : دستيابي به تعريف فراگير از انسان و ساختار ادراكي او و رابطه صحيح او با طبيعت و تاثير آن در معماري
انسان شناسي : سامانه ايجادگر معماري (علت فاعلي آن) انسان و طبيعت هستند . امروزه تلاش هاي زيادي براي احياي يك معماري انسان گرا و يا طبيعت گرا صورت مي گيرد و به همين جهت مروري بر مهمترين تعاريف مطرح شده ضروري است. كلي ترين تفاوت ، ناشي از نگرش پسيني و پيشيني در تعريف است. تعريف پيشيني از مصاديق ناشي نمي شود بلكه تعريفي فلسفي يا ديني يا… است و در مورد مصاديق آن مي توان بحث نمود. کتاب انسان طبیعت معماری نقره کار
اما تعاريف پسيني تنها فيزيولوژي كالبدي و مصداقي انسان را مدنظر دارند . امروزه صدها تعريف پيشيني و پسيني از انسان ارائه شده كه تلاش خواهد شد با دسته بندي ابعاد آفاقي و انفسي ، فراگيرترين تعريف جامع از انسان ارائه شود. همچنين سلسله مراتب نيازهاي انساني مازلو به عنوان يكي از نگرش هاي مورد توجه در نظريه هاي معماري به اجمال مطرح شده و در مقايسه با نگرش اسلامي مورد تحليل قرار گرفته است.
برای خواندن مطالب مربوط به معماري ايراني لینک روبرو را کلیک کنید: هنر و معماری ایران ، سبکهای معماری ایرانی
پاره سوم:
هدف : کتاب انسان طبیعت معماری نقره کار و شناخت رويكردي موجود در زمينه ارتباط با طبيعت در معماري و باغسازي ايران و جهان
ارتباط بين انسان با طبيعت و معماري براساس نگرش سامانه اي معمولا به سه شيوه مطرح مي شود. يا انسان و طبيعت سرشتي جدا دارند كه اين پايه اي براي يك جانبه نگري و مصرف گرايي در طبيعت است و يا به دو شكل متفاوت به انساني كردن طبيعت يا طبيعي كردن انسان پرداخته اند .اين سه نگرش را گروتر در كتاب زيباشناختي در معماري مطرح نموده است و آنها را متناظر با سه مكتب باغسازي فرانسوي، انگليسي و ژاپني دانسته است.کتاب انسان طبیعت معماری نقره کار
به نظر مي رسد او نادانسته از مكتب مهم باخسازي ايراني كه متفاوت با هر سه ديدگاه پيشين است غفلت نموده است. در حالي كه مكاتب باغسازي فرانسه و ايتاليا هرگز به پيشينه باغ ايراني نبوده و تنها شكل هاي تحول يافته اي از آن را ارائه نموده اند. همچنانكه باغ انگليسي هم چيزي جز شكل تغيير يافته باغ چيني يا ژاپني نيست. در اين فصل تلاش خواهد شد تا برخي از مهمترين جريان ها و سبك هاي طبيعت گرا در معماري قرن بيستم همچون فراكتال، ارگاني تك، اكوتك، پايدارو… معرفي گردند.
پاره چهارم :
هدف : گونه هاي اقليمي و تاثيرات آنها در طراحي معماري و همچنين شناخت عوامل گوناگون تاثير گذار در سازه و هندسه طرح در طبيعت و در معماري
اقليم : تطابق با اقليم از عوامل مهم شكل دهنده به هر موجود طبيعي و معماري است و از اين جهت معماري درسهاي زيادي مي تواند از طبيعت بياموزد. اين موضوع در چهارگونه اقليمي كه در ايران وجود دارد قابل مطالعه است.
در هر اقليم گياهان و جانوران، راهبردهاي ويژه اي را براي اين سازگاري فراهم نموده اند و مطالعه تطبيقي آنها با معماري بومي و سنتي كه آن هم در سازگاري با محيط شكل گرفته همساني ارزشمندي را نشان مي دهد
پاره پنجم :
هدف: کتاب انسان طبیعت معماری نقره کار و تفاوت نگرش هاي غربي و شرقي و همچنين گذشته و جديد در زمينه رابطه انسان با طبيعت
رابطه انسان با طبيعت در طول تاريخ فراز و فرودهايي را داشته است. دو تفسير گوناگون از اين سير وجود دارد. غربيان با سير تكاملي سه يا چهار دوره را در طول تاريخ معرفي مي كنند. به نظر آنان امروزه كاملترين نوع اين رابطه به ظهور رسيده است. ولي در نگرش شرقي اين سير رو به زوال بوده و در سه يا چهار دوره انحطاطي ، امروزه بدترين شرايط اين رابطه متحقق شده است. در اين فصل ضمن معرفي نمونه هايي از هر دو ديدگاه ، يك نظريه جامع و مانع با تشريح چهار الگوي ارگانيك، فراارگانيك، صنعتي و شبه ارگانيك معرفي گرديده اند.
در هر يك از اين چهار دوره تعامل با طبيعت با شيوه هاي خاصي دنبال شده و به تبع آن هنر و معماري انسانها هم سمت و سوي ويژه اي پيدا كرده است. رويكرد آرماني اين ارتباط را بايد در رويكرد فراارگانيك دانست كه انسان در رابطه صحيحي با طبيعت و ماوراء طبيعت ، هر دو را در يك رابطه طولي با هم مي ديد.امروزه بشر با بحران هاي فراوان زيست محيطي ناشي از عصر صنعت مواجه شده و به ناچار به گرايشات شبه ارگانيك روي آورده است تا راهي براي جمع بين صنعت و طبيعت بيابد. چند الگوي مهم حاكم بر معماري هاي طبيعت گراي اخير همچون ارگاني تك، اكوتك، پايدار و… به اجمال در اين فصل معرفي گرديدهاند.
پاره ششم :
هدف : کتاب انسان طبیعت معماری نقره کار و بررسي اصول حاكم بر كالبد طبيعت و تاثير آن در معماري سنتي ( دوران اسلامي )
آنچه تاكنون در کتاب انسان طبیعت معماری نقره کار بر آن تاكيد شد، پرهيز از طبيعت گرايي شكلي در آثار معماري است . در مقابل راه صحيح و منطقي تر طبيعت گرايي در معماري، هماهنگي با اصول حاكم بر طبيعت و الهام از آن در طراحي است. آموزه هاي طبيعت براي هنر و معماري را مي توان در طي اصولي به نام اصول ارگانيك معرفي نمود. برخي معماران و نظريه پردازان به تشريح اين اصول پرداخته و تعدادي از آنها را معرفي نموده اند. در اينجا با طرح اصل بنيادين عدالت ( به جا بودن ) در طبيعت برخي از اصول استخراج شده از آن بصورت 25 اصل ارگانيك همچون وجود محور، دو نظام هندسي، تطابق با محيط، زوجيت، سلسله مراتب و حريم و جلوگيري از مزاحمت و… را مي توان نام برد كه قابليت تكميل و توسعه دارند.کتاب انسان طبیعت معماری نقره کار
براي هر يك از آنها مي توان شواهدي از طبيعت و همچنين معماري هاي ارگانيك و طبيعت گرا معرفي نمود. اما به گمان ما برخي اصول فراارگانيك هم وجود دارند كه ريشه در بعد الهي و ماوراء طبيعي انسان دارند و همانهاست كه هنر و معماري انساني را از طبيعت متمايز مي نمايند. در اين فصل 5 مورد از اين اصول همچون نمادپردازي، توجه به زمان، اصل فضاي خالي و… مطرح شده اند كه قابليت توسعه و استخراج اصول ديگري همچون سير از كثرت به وحدت ، درونگرايي و… را دارند.
دانلود فایل رایگان