مطالعه و شناخت بستر پروژه و محیط پیرامون آن یکی از کارهای مهم در روند طراحی هر نوع بناست این شناخت به معمار کمک میکند تا بداند بستر پروژه کجاست و چه شرایطی در آن حاکم است تا با پشتوانه این اطلاعات از یک سو بتواند هرچه بهتر در جهت بهره برداری از ظرفیت های مثبت و مفید بستر پروژه اقدام کند و از سویی دیگر آگاهانه، در جهت پاسخگویی یا رفع نقاط منفی و نامناسب آن به تدبیر و چاره جویی بپردازد. شناخت بستر طراحی در سه سطح متفاوت میتواند انجام گیرد در سطح اول به شناخت ویژگیهای محدوده زمینی که در اختیار پروژه است اقدام میشود. مسائلی نظیر فرم و ابعاد زمین جهت شیب و توپوگرافی، جنس زمین و مقاومت خاک آبهای زیرزمینی، عناصر مصنوعی یا طبیعی موجود در زمین، وضعیت همسایه های مجاور زمین، منظره های پیرامون و امثال آن، در این سطح از بررسی ها مورد توجه و شناخت قرار میگیرند.
در سطح دوم شناخت بستر طراحی، در ناحیهای فراتر از محدوده زمین پروژه و تا شعاعی که اصطلاحاً (محله) مینامند به بررسی پرداخته میشود. در این در این سطح، مسائلی نظیر راههای دسترسی به زمین پروژه، نوع بافت محله، تیپ ساختمانهای اطراف، نوع خدمات عمومی محله، ضوابط قانونی ساخت و ساز در محله، و امثال آن مورد توجه و بررسی قرار میگیرند.
در سطح سوم شناخت بستر طراحی، محدوده فراتر از شعاع محله، یعنی موقعیت بستر طرح در سطح کل روستا، شهر، یا منطقه خاصی که در آن جای دارد، مورد سنجش و بررسی قرار میگیرد. مسائلی نظیر ویژگیهای اقلیمی، الگوهای فرهنگی و اجتماعی مردم، رابطه با بخش تاریخی و قدیمی شهر، الگوهای بومی و هویت معماری و نظایر آن از جمله موضوعاتی است که در این سطح ورد بررسی قرار میگیرند.
مسلماً هر چقدر از سطح اول شناخت به سطح سوم آن پیش رویم، مسائل مورد بررسی از جزئیات به کلیات سوق پیدا میکنند. در نتیجه، نوع و میزان اثر گذاری موارد بررسی شده فوق در تصمیم گیری های معمار یکسان نیست. با توجه به اولویت هایی که در نگرش معمار نسبت به طرح وجود دارد، عوامل مورد بررسی در سه سطح فوق با شدت و ضعف گوناگون و در مراتب متفاوت کلیات یا جزئیات طرح مؤثر واقع میشوند. ارائه توضیحات مختصری پیرامون هر یک از موارد فوق به روشن شدن مطلب بیشتر کمک میکند.
شناخت محدوده زمین طرح
شکل و ابعاد و جهت زمین:
شکل و ابعاد زمین در اختیار برای طرح بنا، تأثیر زیادی در فرم کلی بنا و جانمایی آن دارد در کنار این عوامل با در نظر گرفتن عرض جغرافیایی محل، نحوۀ حرکت خورشید از لحظه طلوع تا هنگام غروب در اطراف سایت مشخص میشود. معمار میتواند با توجه به این خط حرکتی و موقعیت جهات مختلف شمال، جنوب، شرق و غرب زمین به تصمیم گیری در مورد مکان یابی عرصه های مختلف خانه و جانمایی فضاهای گوناگون آن اقدام کند.
مسیر حرکت خورشید و موقعیت آن در آسمان در فصل زمستان و تابستان متفاوت است.
اگر اندازه پیش آمدگی سقف خانه یا سایه بان پنجره ها مناسب طرح شوند میتوانند ضمن جلوگیری از تابش خورشید در تابستان به داخل خانه، به هدایت آن در هنگام زمستان کمک کنند.
نور خورشید ضمن ایجاد گرمی در داخل خانه، سبب روشنی فضاها میشود و بر روح و روان ساکنان خانه اثری مفید میگذارد. همچنین، طوح مورد لمس را ضد عفونی میکند و ویتامین دی مورد نیاز پوست بدن را تامین میکند.
اما همین خورشید گرمابخش و مطبوع زمستان، در تابستان سبب گرمی بیش از حد خانه میشود. مصالح نما را به تدریج خراب میکند، پوست بدن را میسوزاند، موجب رنگ پریدگی فرش و برخی چوب های کف خانه میشود و … بنابراین تابش خورشید هم سازنده و هم مخرب است. لذا، جا دارد که طراح خانه به تمامی اثرهای آن توجه دقیق داشته باشد و در طرح خویش آنها را لحاظ کند.
شیب و توپوگرافی زمین:
آگاهی از چگونگی شیب زمین و میزان آن به طراحی کمک میکند تا فرم خانه خود را به بهترین نحو با وضع طبیعی زمین منطبق کند و از طرح هایی که به حاکبرداری یا خاک ریزی های غیرضروری می آنجامد اجتناب کند.
نقشه توپوگرافی قسمت های گود و بلند زمین را نشان میدهد و در جانمایی محل خانه و جهت استقرار آن در سایت به تصمیم گیری های معمار، مدد میرساند. این نقشه همچنین مسیر سیلاب ها و هرزآب های سایت را روشن میکند و به معمار گوشزد میکند که برای دفع آن ها چاره ای بیندیشد.
جنس خاک و مقاومت زمین:
شرایط بستر پروژه در برخی موارد طراح را در ساختمان سازی به شدت محدود میکند، خاک های سطحی، چگونگی طبقات زیرین زمین، میزان مقاومت آن ها، سطح آبهای زیرزمینی و مانند آن از مسائلی اند که در نوع خاک برداری، پی ریزی و سایر عملیاتی که باید برای ساختمان سازی انجام گیرد، موثرند. برخی از تصمیمات مربوط به طرح فرم خانه نیز، نظیر داشتن زیرزمین، تعداد طبقات، نوع سیستم زهکشی، فاضلاب خانه و … شدیدا متاثراز اطلاعات مربوط به جنس خاک و مقاومت آن است.
شناخت چگونگی موقعیت بستر پروژه در نقشه های درجه بندی زلزله خیزی مناطق مختلف نیز کمک زیادی به اطلاع از ضوابط مربوط به مقاوم سازی ساختمان در برابر زمین لرزه و اعمال آنها در طرح خانه موردنظر برای آن زمین میکند.
عناصر طبیعی و مصنوعی روی زمین:
هنگام بازدید از سایت طراحی و برداشت اطلاعات مربوط به آن، توجه به عناصر طبیعی موجود در زمین، مانند درخت، پوشش های گیاهی، مسیرهای آب، چشمه، سنگهای خاص و غیره و ثبت عناصر مصنوعی شاخص و مهم آن مانند تیرهای چراغ برق، کانالهای خاص تأسیساتی، پستهای فشار قوی برق و مخابرات و نظایر آن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است با استفاده از این اطلاعات معمار میتواند طرح خانه را آن گونه پیشبینی کند که در جهت حفظ و بهره برداری از درختان و سایر منابع طبیعی سایت گام بردارد در ضمن در برخورد با عناصر مصنوعی و مزاحم نیز راهکارهای مناسب و هنرمندانه تدبیر کند.
رطوبت و بارش:
معمار باید رطوبت موجود در زمین و هوا را مورد توجه قراردهد و در طرح خانه، تدابیری برای کنترل آنها بیندیشد. در زمینه مقابله با رطوبت موجود در زمین بستر طراحی، نوع پی ها و کف ها اهمیت زیادی دارند. عایق کاری مناسب فضاهای پایین تر از کف زمین، یا خالی کردن اطراف دیوارهای زیرزمین نیز برای دفع رطوبت مخرب از دیواره ها موثر است.
در رابطه با رطوبت بیش از حد موجود در هوا و سنگین شدن هوای تنفسی در فضاهای خانه، برقراری کوران و ایجاد وزش باد میتواند تعدیل کننده هوا باشد. بدین منظور، لازم است طراح به فرم کلی خانه و نیز شکل، تعداد و جانمایی دریچه های مناسب ورود و خروج هوا دقت کافی داشته باشد.
میزان و جهت ریزش باران و برف در فصول مختلف نیز عامل دیگری است که در طرح خانه اثرگذار است. انتخاب فرم مناسب سقف ها و جهت گیری شیب های آن، داشتن لبه های بام، فضاهای برف انداز در اطراف خانه، پیش بینی مصالح مقاوم در برابر باران و یخ زدگی در نماهای خارجی و کف های محوطه خانه، طرح جزئیات اتصالی مناسب در تمامی درزهای بیرونی ساختمان برای جلوگیری از نفوذ آب و امثال آن از جمله مواردی در این زمینه است.
وزش باد در فصول مختلف:
شناخت میزان، شدت و جهت وزش باد های محلی در فصول مختلف، معمار را قادر میسازد تا از باد های مطلوب و نامطلوب آگاهی یابد و تدابیر مناسب را برای استفاده از بادهای مطلوب، در فصل تابستان و جلوگیری از ورود بادهای نامطلوب فصل زمستان، در طرح خانه بیندیشد و اعمال کند. جهت گیری بنا و فرم کلی خانه، نوع و اندازه پنجره ها، روزنه ها، مشبک ها، بادگیر، حصارهای بادشکن، پیش آمدگی های سقف و نظایر آن از جمله مواردی است که جلوی باد مزاحم را میگیرد و امکان ورود باد مطلوب و بهره برداری هرچه بیشتر از آن را میدهد.
همسایگان اطراف زمین:
یک خانه میتواند در محیطی طبیعی نظیر جنگل، کنار دریا، کوهستان، یا در بافتی مصنوعی و پرتراکم از ساختمانهای گوناگون قرار گیرد. محیط های متفاوت میتوانند نعمات یا مزاحمت هایی را برای خانه ایجادکنند. بهتر است از نعمات حداکثر استفاده را کرد و برای مزاحمتها راهکارهایی اندیشید.
مجاورت با رودخانه ای زیبا، همسایگی با دریایی آرام، چشم اندازی به جنگل سرسبز را باید قدر دانست. با طرح فضاهای سرپوشیده نیمه باز و باز رو به این مناظر و جای گیری آنها در ارتفاعی که دید بیشتری به اطراف دارند، میتوان به ایجاد بیشترین چشم های گشوده ساختمان به مناظر زیبای پیرامونش کمک کرد.
هماهنگی با محیط های بکر و طبیعی و جلوگیری از مخدوش شدن آنها بر اثر ساخت خانه، حفظ محیط زیست و آلوده نکردن آنها بر اثر ریختن زباله و فاضلاب منازل، از دیگر نکات مهمی است که نباید از آن غافل شد دراین زمینه نحوۀ ساخت خانه، نوع دسترسی ها، پیش بینی تأسیسات بدون ضرر به محیط، از جمله مسائلی است که طراح خانه باید به آنها توجه کند.
چنانچه خانه بین چندین ساختمان اطراف خود محدود شده باشد کنترل سایه ساختمان ها بر زمین پروژه، اثری که در مسیر حرکت طبیعی جریان هوا دارند. ایجاد سروصدا یا دید افراد بیگانه که محرمیت خانه را سلب می کند و مواردی نظیر این جای تامل دارند و در طرح خانه باید لحاظ شوند.
ضوابط قانونی ساخت و ساز زمین:
نوع کاربری زمین و ضوابط ساخت و ساز آن از مواردی است که باید در طرح خانه رعایت شود در غیر این صورت طرح مورد تایید مسئولان ناظر و سازمانهای مربوطه قرار نمی گیرد و مجوز ساخت دریافت نمیکند. ضوابط مربوط به میزان تراکم و سطح اشتغال زمین، فاصله ساختمان ها از یکدیگر، میزان عقب نشینی ها از حدود ملک و خیابان ها، مقررات مربوط به معلولين، زلزله، آتش سوزی، درصد شیب رامپ ها، ابعاد نورگیرها و حداقل اندازه ها و ارتفاع برخی فضاها از نمونه های این ضوابط و قوانین اند. آز آنجا که یک ضوابط در مورد مناطق مختلف و کاربری های گوناگون متفاوت است لازم است که طراح دقیقا از مقررات خاص بستر پروژه مطلع باشد و آن ضوابط را در طرح خود اعمال کند.
تاسیسات و تجهیزات زمین:
وجود خدمات عمومی نظیر آب لوله کشی، برق، گاز، فاضلاب، تلفن و غیره نقشی مهم در کارایی خانه دارد. در صورت نبود هر یک از آنها لازم است که معمار به جزئیات مناسبی برای آن ها فکر کند و پیامد های آن را در طرح خویش دنبال کند.
شناخت موقعیت زمین در محله:
نوع بافت محله:
محلات گوناگون، بافت های معماری متفاوتی دارند، نوع بافت محله در طرح خانه بی تاثیر نیست و در آن اثردارد، بافتی که شبکه شطرنجی خیابان ها، قواره های زمین، مشابه دیوار خانه ای در لبه خیابان دارد با بافتی سرسبز که در خانه های ویلایی بدون حصاری در خود دارد متفاوت است. هر یکی از انواع بافت ها دغدغه های خاص برای طراح در جهت جوابگویی و یافتن راهکار به دنبال می آورد، مثلا درطرح خانه ای در یک بافت شطرنجی، همجواری خانه با خانه های مطلوب و نامطلوب این همجواری از مسائل مهمی است که طراح باید به آنها توجه خاص داشته باشد حال آنکه برای طراح، خانه ای ویلایی که از چهارطرف حجمی باز دارد و در یک بافت سرسبز مستقر است، طرح حجمی ناسب به همراه محوطه سازی های زیبا و مناسب به نحوی که امنیت و محرمیت خانواده را به بهترین شکل ممکن فراهم سازد از دغدغه های معمار است.
راه های ارتباطی:
نوع راه های ارتباطی محله، میزان رفت و آمد پیاده و سواره در آنها، سرعت کم یا زیاد حرکت وسایل نقلیه در معابر، و مواردی که از این قبیل، از مسائلی است که در نوع امنیت حاکم در محله و ایجاد آلودگی های صوتی و نظایر آن تاثیرات زیادی دارد نادیده گرفتن این عوامل هنگام طرح خانه، میتواند برای ساکنان آتی آن مشکل آفرین باشد، لذا جا دارد که طراح این موارد را به دقت بررسی کند و برای مزاحمت های احتمالی آنها چاره ای بیندیشد.
خدمات عمومی محله:
ممکن بودن یا نبودن دسترسی راحت و سریع به مراکز خرید و سایر خدمات عمومی نیز در طرح خانه اثر دارد. مثلا، هر چقدر مراکز خرید مایحتاج روزانه خانواده از دسترس دور باشند، احتمال کمتر شدن خریدهای روزانه و انجام گرفتن خرید برای طولانی مدت و در نتیجه نیاز به فضاهای نگهداری و انبار در خانواده بیشتر میشود.
تیپ ساختمان های محله:
خوب است که محلات مسکونی شخصیت و هویت معماری خاصی برای خودشان داشته باشند. تحقق این امر مستلزم احترام و هماهنگی بین خانه های مسکونی متعلق به یک محله است. لذا، جا دارد که معمار هنگام طرح خانه ای در یک محله خاص، به وضع ظاهری ساختمانهای موجود آن، نوع تراکم خانه ها، خط آسمان و زمین بناها و مواردی از این قبیل دقت کافی داشته باشد.
شناخت موقعیت زمین در روستا، شهر یا منطقه
شناخت نوع اقلیم محل:
کلمه (اقلیم) در فرهنگ فارسی این گونه تعریف شده است: قطعه ای از کره زمین است که از حیث آب و هوا و اوضاع طبیعی از قطعات دیگر ممتاز باشد. این دو ویژگی یعنی آب و هوا و اوضاع طبیعی در طرح هر بنایی تأثیر بسیار دارد.
لذا برای طرح خانه نیز لازم است که معمار اقلیم محل را بشناسد و راهکارهای مناسب هر اقلیم را در طرح خود اعمال کند.
در کشور ما ایران، اقلیم های متفاوتی وجود دارد. اقلیم سرد و کوهستانی (نواحی شمال غرب ایران) اقلیم گرم و خشک (کویر و حواشی آن) اقلیم گرم و مرطوب (نواحی جنوب کشور) اقلیم معتدل و مرطوب (نواحی حاشیه دریای خزر) و اقلیم معتدل را میتوان در مناطق مختلف ایران یافت.
در اقلیم های سرد حجم خانه باید به صورتی باشد که کمترین سطح ممکن را در معرض محیط بیرون قرار دهد تا گرمای داخل خانه کمتر هدر رود حجمی فشرده که گرمای خورشید را در زمستان به خوبی دریافت کند سقفی مناسب که آب برف و باران را به سادگی دفع کند، طرح پی در عمقی دور از یخبندان انتخاب رنگهای تیره در دیوارها و سطوح کف برای جذب بیشتر پرتوهای خورشید در نظر گرفتن مصالحی مقاوم در برابر سرما و یخ زدگی از جمله تدابیری است که میتوان در طرح خانه های اقلیم سرد از آنها استفاده کرد.
در اقلیم گرم و خشک، تابش آفتاب باید به حداقل برسد و در مقابل ایجاد سایه و طرح فضاهای سایه دار مورد توجه خاص قرار گیرد ضخامت مناسب دیوارهای خارجی که در طول روز مانع ورود گرما به داخل خانه شود و در طول شب گرمای ذخیره شده در طول روز را به تدریج از دست بدهد انتخاب رنگهای روشن برای جداره های خارجی بنا که موجب جذب کمتر اشعه های خورشید شود، طراحی پنجره هایی با فرم و اندازه و سایه بان مناسب که تابش نور خورشید را به داخل خانه کنترل کند و مواردی از این قبیل را میتوان در طرح خانه های اقلیم گرم و خشک مدنظر قرار داد.
در اقلیم گرم و مرطوب ایجاد سایه و فراهم ساختن بیشترین کوران هوا از مهمترین تمهیداتی است که به آسایش ساکنان خانه کمک میکند. سایه بان بازشوهای سطوح خارجی و انتخاب رنگهای روشن برای نماها تأثیر زیادی در باز تابش نور خورشید و کنترل ورود آن به داخل خانه دارد. استفاده از دیوارهایی با لایه های متخلخل نیز باعث عبور هوا و خنک شدن فضای داخلی میشود. جهت گیری فرم کلی خانه و عناصری مانند بادگیر در جهت وزش باد مناسب نیز اهمیت زیادی دارد در اقلیم معتدل و مرطوب چنانچه خانه ها به صورت یک لایه و رو به مسیر وزش باد مناسب منطقه طرح شود، تهویه طبیعی فضاها میتواند به حداکثر برسد. در صورت وجود مزاحمت برای کف، بالا آوردن بنا از سطح زمین به منظور برقراری کوران در زیر کف نیز مناسب است. فرم سقف، بیرون زدگی و لبه های آن، باران گیرهای پنجره ها و روزنه ها و محافظت سطوح خارجی در معرض باران باید به صورتی مناسب و جوابگو به شرایط طرح شوند در اقلیم های مرطوب توجه خاص به انتخاب مصالح مقاوم در برابر رطوبت و ضد زنگ بودن هم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
در اقلیم های معتدل دریافت گرمای ناشی از تابش خورشید در زمستان و تامین بهره برداری از حداکثر روشنایی طبیعی برای فضاهای داخلی اهمیت دارد. در چنین حالتی ساختمان های کشیده رو به جنوب که بیشترین سطح را در معرض آفتاب زمستان و سطح کمتری را در معرض آفتاب شرقی و غربی دارند، گزینۀ نسبتاً مناسبی اند.
شناخت الگوهای بومی معماری:
الگوهای بومی معماری هر منطقه معمولاً نتیجه تجارب چندین ساله مردم در ساخت خانه و انطباق هرچه بیشتر و بهتر خانه با الگوهای فرهنگی و اجتماعی مردم آن منطقه است. مردم سالها در آن گونه خانه ها زندگی کرده و با فرم آن ها خو گرفته اند. لذا توجه و تعمق به این الگوها درسهای ارزنده ای را برای معمار به همراه دارد اما در عین حال شایسته است که معمار ضمن توجه و احترام به این الگو ها، به خلاقیت و نوآوری خود نیز بها دهد و سعی کند که ضمن نگاه به الگوهای رایج بومی طرحی نو دراندازد.
رابطه با بخشهای تاریخی و قدیم منطقه:
توجه و دقت به موقعیتهای خاص تاریخی و فرهنگی بستر پروژه و لحاظ کردن این شرایط در طرح خانه از موارد بسیار حساسی است که معمار باید هنگام طراحی از آن غافل نباشد رعایت تناسبات و هماهنگی خانه با شخصیت بناهای اطرافش، انتخاب مصالح و رنگهای مناسب با محیط پیرامون ، فرم سقف و سازماندهی پنجره ها و مواردی نظیر اینها از جمله مسائلی است که به طراح خانه در جهت هماهنگی و احترام به بخش های تاریخی و قدیمی کمک میکند به این طریق شاید معمار بتواند ضمن تقلید نکردن کورکورانه از خانه های قدیم تر مجاور خود طرحی را که مشخص و برازنده و همچون نقطه عطف محیط خود است طرح کند.