مذهب
دین یا کیش یا طریقت یا شریعت، مجموعه ای از معارف، عقاید، باورها و قانونها و دستورهایی برای راهنمایی و پرورش انسان و پیشبرد او به سوی تکامل و رستگاری است. مجموعه دین از دو بخش تشکیل شده است:
الف) آموزه ها و گزاره های اعتقادی )هست ها / اصول)
ب) دستورهای عملی، اخلاقی و ارزشی که بر پایه آموزه های اعتقادی استوار شده اند (بایدها / فروع). در ادیان مختلف، این آموزه های اعتقادی تلاش می کنند تا پاسخی برای درک معماهای هستی و آنچه درک نشدنی است)(بی نهایت، مرگ( فراهم کنند.
واژه های دیگری مانند کیش و مذهب گاه به همان معنی دین و گاه به معنی زیرشاخه هایی از یک دین به کار می روند. دین یا آسمانی است یعنی پیامبری آمده و مدعی این است که هر چه آورده از طرف خدا و از آسمان است و یا آسمانی نیست، یعنی حاصل افکار و عقاید یک انسان می باشد. از بزرگترین دین های جهان میتوان از دین های ابراهیمی نام برد. دینهای ابراهیمی که همه از یک ریشه و منطقه ی خاورمیانه سرچشمه می گیرند عبارت اند از اسلام، مسیحیت و یهودیت .از دین های بزرگ دیگر در جهان می توان از بوداگرایی، هندوگرایی و آیین کنفوسیوس گرایی نام برد. ادیان لزوما خدا محور نیستند، ولی به نظر می رسد تمام ادیان معتقد به ماوراء طبیعت باشند. دین های کهن فراوان دیگری نیز وجود دارد مانند زرتشتیگری، مانی گری، مهرپرستی و جز این ها.
معماری مذهبی
فضاها و مکان های دینی و مذهبی به دلیل شکل گیری شان که براساس اعتقادات و معنویات جوامع مختلف صورت گرفته، از تقدس و احترام خاصی برخوردار هستند. مسجد، کلیسا، کنیسه، آتشکده، معبد و دیگر مکان هایی که شاخصه هر دین و مذهب است، در سیر تاریخی خود از آغاز تاکنون، دگرگونی ها و تحولاتی به خود گرفته است که می توان گفت به گونه ای آینه تمام نمای آن اعتقاد محسوب می شود. امروز بناهای فراوانی در سرتاسر دنیا وجود دارند که به جهت ویژگی مذهبی شان، پایدارترین و ماندگارترین بناها محسوب می شوند. اما برای مسلمانان، زمانی که دین اسلام ظهور کرد نخستین مکان مورد نظر مسجد بود، مکانی برای تعبد و مکانی برای تجمع. بدیهی بود که از همان آغاز و بنا به شرایط این تحول عظیم و پایدار شدن یک دین، هیچ اندیشه ای در میان نبود که اصول ساخت و بنیاد یک مسجد چگونه است و یا باید باشد، ولی می توان پنداشت که از همان آغاز هیچ یک از بناهای موجود در مکه یا مدینه نمی توانست الگو و یا متناسب با این کارکرد دینی باشد. آنچه که تاریخ می گوید این است که تنها مبنا و الگوی ساخت مسجد، خانه پیامبر اکرم بوده است. توسعه و گسترش اسلام در سرزمین ها که در طی اولین قرن رشد قابل توجهی داشت، هنگامی که قدم در این سرزمین ها و در میان این ملل نهاد، نه تنها هیچ گاه دنیای گذشته و میراث پیشینیان را در هم کوبید و آن را فرو نریخت، بلکه بیشترین استفاده و بهره گیری را از سنت های ملل و اقوام در جهت توسعه دین به کار برد. معماری هم این چنین حرکتی را داشت و این بهره گیری و تحول را در ماندگارترین بنای تاریخی اسلامی یعنی مساجد می توان مشاهده نمود. تعداد فراوان مساجد و مراکز مذهبی اسلامی هم از جنبه های تاریخی و میراث فرهنگی و هم از نگاه عملکرد امروزی و دائمی آن و مهم تر از همه به جهت اجتماعی بودن این کانون های فرهنگی، معیارها و شرایط خاصی را در نگهداری و ساخت آن به میان آورده است. این معیارها و ویژگی ها را می توان چنین بیان کرد :
: 1 مساجد و اماکن مذهبی تاریخی که عموما در بخش قدیمی و یا بافت تاریخی شهرها قرار دارند و علاوه بر اینکه اغلب آنها هم اکنون مورد استفاده قرار می گیرند، بیشترین توجه و یا حتی نگرانی برای حفظ و نگهداری آنهاست. این مساجد و اماکن به دلیل ثبت آثار ملی و میراث فرهنگی کشور و یا بعضا در فهرست آثار جهانی، مدیریت های چندگانه ای را دارد. اما آنچه مشهود است بنا به میزان اهمیت تاریخی و قدمت آن، میراث فرهنگی دغدغه بیشتری را برای حفاظت آن دارد. این مکان ها، همچنین برای حضور ایرانگردان و به خصوص جهانگردان، شرایط توجه دیگری را هم با خود همراه دارند. بنابراین از یک طرف مکان نمازگزاران و یا مراسم معمول و مرسوم شهروندان است و از طرف دیگر مورد بازدید جهانگردان به عنوان یک اثر هنری معماری مساجد جامع و قدیمی، نظیر مسجد جامع اصفهان، نطنز، اردستان، مسجد امام اصفهان، مسجد سپهسالار تهران و بسیاری از مساجد تاریخی ایران جزء این دسته قرار می گیرند
۲(. مساجد امروزی و فعال شهرهایی که وجهه تاریخی ندارند اما مهم ترین شاخصه آنها، محله محوری و حتی نماد شهری است. این مساجد، نظیر مسجد الرضا، مسجد الغدیر، مسجد امیر، مسجد نور و نظایر آن در تهران در بیشتر محله ها و منطقه های تهران و شهرهای بزرگ، شاخص محلی هستند. این مساجد بیشتر از آن که به عنوان مسجد و محل نماز شناخته شوند، در سطح شهر به عنوان محل برگزاری ختم و سوگواری های مرسوم شناخته می شوند. وجود این پدیده و تعداد زیاد آن باعث شده است که این مساجد در طی چندین دهه گذشته به دو مکان نمازگزاری (مسجد) و سالن مراسم ختم تبدیل شوند. فعالیتی که عمدتا در تهران و یا چند شهر بزرگ چنین فضای را ایجاد کرده است، ولی در شهرهای دیگر و حتی بخش ها و روستاها، همچنان به شکل سنتی خود، تنها همان مکان نمازگزاری به مراسم ختم هم اختصاص دارد
۳). اماکن مذهبی نظیر حرمها، امامزاده ها ونیز بقعه های بزرگ و مشهور که به جهت تاریخی و نیز نسبت به شخص مشهور و یا مقدس، اهمیت مذهبی دارد. این مکان ها اغلب جلوه زیارتگاهی دارند. هرچند بناهای این مکان ها، از جنبه معماری بسیار شبیه مساجد هستند اما تنها قسمتی از آنجا به نمازخانه اختصاص دارد و شاید به بیان گویاتر ادای نماز در فضای متعدد، الحاقی و جنبی حرم و بقعه مرکزی صورت می گیرد. کارکرد این فضاها صرفا آیینی و زیارتی است و همانند مساجد تنوع و گستردگی، وسعت و اندازه را دارا هستند. حرم های مقدس پیامبران، امامان و نیز مکان های مقدس دیگر نظیر جمکران از جمله فضاهای معظم این دسته هستند که تا کوچک ترین این حرم ها نظیر امامزاده ها که هزاران از آن در تمام شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ، شکل چندین عملکردی خود را داشته و همچنان فعال هستند.
مسجد
مسجد اسم مکان از ریشه سجود است، یعنی مکان سجده و بر خاک افتادن در اصطلاح روایی تمام روی زمین، مسجد و سجده گاه انسان است. رسول اکرم فرمود:”جعلت في الأرض مسجدا وطهورا» زمین برای من سجده گاه و پاک کننده است. مسجد به معنای مکان ویژه برای نماز و عبادت و پرستش خدا، نخستین پایگاه مقدس در عالم اسلام است که به دست پیامبر عظیم الشان و به کمک برخی اصحاب مخلص و وارسته اش تأسیس و بنا شده است. هر چند که فضای اطراف کعبه در آیات قرآن مجید، مسجدالحرام خوانده شده و خود کعبه و این مکان مقدس تاریخچه ای کهن و دیرین به دیرینگی تاریخ بشری دارد. در شریعت اسلام، مسجد نخست نهاد عبادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی است و واژه ی مسجد در عرف و اصطلاح مردم دنیای امروز، فقط بر معبد و مکان مسلمان اطلاق می شود، اما مراکز عبادی پیروان دیگر ادیان توحیدی با نام و عنوان دیگری مانند صومعه، کلیسا، کنیسه، دیر و امثال آنها خوانده شده و شناخته می شوند.
مسجد همانند ستاد مقدسی است برای تعلیم و تربیت شایسته، مسجد سنگری است برای ترویج اسلام و دفاع از حریم عقیده و ایدئولوژی حق. مسجد آموزشگاهی است برای آموزش راه و رسم صحیح زندگی اجتماعی و فردی. مسجد دانشگاه انسان ساز و مکانی است برای تربیت عنصر صالح انسانی مسجد پایگاه یکتاپرستی و مکانی است برای ایجاد زمینه ی وحدت و یکپارچگی جامعهی موحد و یکتاپرست. مسجد مکانی است برای تمرین و ممارست خلق وخوی و رفتار و کردار پسندیده ی انسانی و محل مناسبی است برای پیاده کردن و عملی ساختن ارزشهای والای اخلاقی و رفتاری در ابعاد مختلف زندگانی و سکوی پرواز است به ملکوت پس از خودسازی فردی و اجتماعی بنابراین مسجد تنها مکان عبادتهای رمزی و نیایش و پرستش های ویژه نیست، بلکه در عین مرکز عبادی بودن، دارای موقعیت خاص فرهنگی و محل تحقق آرمانهای والای انسانی است. مسجد پایگاهی فرهنگی که انسان موحد و مسلمانان در آنجا در ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی و در مسائل سیاسی، اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی، علمی و فرهنگی و حتی نظامی و دفاعی و دیگر ابعاد حیات سلیم بشری، آموزش می بیند. آن هم آموزش های اولیه و پایه ای که بر ان اساس پرورده میشود، میبالد، مجال ورود به عرصه پر جنجال زندگانی را پیدا می کند و با سلاح تقوا و پارسایی به معنای کامل و صحیح کلمه و با نوعی مصونیت فکری و عقیدتی و با پیراستگی و واراستگیهای لازم با اشتغال در هر سمت و مقامی در صراط مستقیم تکامل انسانی قرار می گیرد.
پیدایش و روند مسجدسازی
شکل ظاهری عربستان به مستطیلی یکپارچه شباهت دارد که توسط دریای مدیترانه در شمال غربی، دریای سرخ در غرب، اقیانوس هند در جنوب و خلیج فارس در مشرق احاطه شده است. این سرزمین همچون قاره ای واقعی در کنار قاره آفریقا و آسیا واقع شده که از یک سو با اروپای شرقی و کشورهای واقع در کناره های مدیترانه در ارتباط است. به استثنای سواحل مدیترانه و کناره های آن در دریای سرخ، عربستان به شکل صحرایی وسیع به نظر می رسد.
تقسیمات مرکز شبه جزیره
بحرین در کنار خلیج فارس، نجد ويمامه در مرکز و حجاز در طول دریای سرخ. این خطه، خصوصا برای ما حائز اهمیت است؛ چه در این سرزمین است که اسلام به وجود آمد. در میان شهرهای حجاز، مکه از لحاظ اهميت بر سایر شهرها برتری داشت. شهری که هم از نظر معنوی (عبادی) و هم اقتصادی به یک اندازه از شهرت برخوردار بوده است. مکه از زمان حضرت ابراهیم(ع) مرکز زیارت و طواف کعبه بوده است و این امر تا زمان پیدایش اسلام و حتی بعدها ادامه داشت.
هنر اعراب جاهلی
منتقدین و محققین و مفسرين هنری درباره اعراب دوره جاهلی گفته اند و آنها قبایل بدوی و بادیه نشینی بوده اند که روزگار خود را به ساده ترین شکل ممکن می گذرانده اند که باهنر – خصوصا با معماری زیاد آشنا نبوده اند. به این دلیل هیچ اثر هنری از گذشته در این سرزمین وجود ندارد تا از آن به عنوان سندی برای رد این ادعا استفاده شود.»
اما مطالعه و تحقیق جدی در فرهنگ و تمدنی که از زمان رسالت حضرت ابراهیم خلیل الله (ع) تاکنون در این سرزمین وجود داشته و آن را به مرکزی عبادی- سیاسی و نظامی بدل کرده است، نادرست بودن این نظریه را به خوبی نشان می دهد. اعراب دوره جاهلیت در مجامع خود بویژه در بازارهایی که هنگام برگزاری مراسمی در کعبه برپا می کردند، اشعاری در ستایش «بت های خود می سرودند و آنها را با صدای بلند می خواندند. آثار متعددی در این زمینه برجا مانده است. با مطالعه و بررسی این آثار پی می بریم که مردم دوره جاهلیت نیز مانند سایر ملل، فرهنگی غنی و هنری والا و منطبق با شرایط اجتماعی خود دارا بوده اند و این ادعا که مردمی با سوابقی تاریخی در گوشه ای از جهان با فرهنگ و هنر بیگانه بوده اند کاملا بی اساس است. همچنین این نظر که مردم این سرزمین جز با معماری بومی خود که طبیعتا خود به وجود آورده بودند با روش معماری مردم نقاط دیگر جهان آشنا نبوده اند نیز درست نیست. بنای کعبه را به گفته ابن هشام از خشت خام که بزحمت بیش از طول قامت یک انسان ارتفاع داشته میدانند و دالارزقی، ارتفاع كعبه را ۹ ذرع نقل کرده است. در تجدید ساختمانی که حدود سال ۶۰۸ میلادی انجام پذیرفته این بنا دارای سقفی با تیرهای چوبی شده است و بالاخره کسی معتقد براین نیست که معماری خانه کعبه اولین معماران مسلمان را در مورد ساخت بناهای اسلامی تحت تأثیر قرار داده باشد.
بعضی از نویسندگان نیز گفته اند: اولین ساختمان های اسلامی به معنی واقعی کلمه نیم قرن پس از رحلت پیامبر در سوریه ساخته شده و احتمالا به وسیله امویان امر به عمارت آنها شده است. آن معماری بومی که از آن صحبت شد براساس قرائن موجود جز ساختمان های سبک از جنس نی یا سنگ هایی که با بی سلیقگی روی هم چیده شده با سقف هایی از جنس خاک رس و تنه نخل، نبوده است. آخرین تحقیق ها نشان داده است که ساخت بناهای مذهبی اسلامی در عربستان، بی تأثیر از ساخت دیگر معابد آن سامان نبوده است، لوسین گلون هنرشناس فرانسوی در کتاب «نگرشی بر معماری مذهبی اسلام، معتقد است بین یک کنیسه، قدیمی و اولین مسجد اسلام شباهت هایی یافته است.
این کنیسه که سالهای اخیر در خرابه های یک شهر قدیمی به نام Doura Europas کشف شده به شکل یک مربع مستطیل است. این بنا خصوصیات زیر را داراست
یک حیاط به ابعاد 10*13 متر در جلوی یک نمازخانه به ابعاد 7.68*13/65 متر. با ارتفاع ۶ متری در مرکز دیوار انتهایی این عبادتگاه محرابی نیم استوانه ای است با طاق ربعی که جهت آن به طرف بیت المقدس است. دو ستون نیز در طرفین ورودی این نمازخانه دیده می شود. در سمت راست این محراب یک پلکان چهارپله ای می بینیم که به یک پله پنجمی که ارتفاع بیشتری دارد و محل استقرار مقام مذهبی بوده منتهی می شود، قبل از ورود به معبد، دهلیزی وجود دارد که حیاط را از سه طرف احاطه کرده و سقف آن به وسیله شش ستون حمل می شود، و در نهایت ورودی در مرکز دیوار مقابل سالن عبادتگاه تعبیه شده است.
عناصر اصلی قابل ذکر در طرح این بنا عبارتند از :
- وجود یک حیاط با ابعادی نزدیک به ابعاد نماز خانه که از سه طرف با دهلیز مجاور است
- فرم نماز خانه که پهنای آن از عمقش بیشتر است
- وجود یک محراب برای نشان دادن جهت بیت المقدس
- وجود یک منبر برای موعظه.
گلون، معتقد است: «مقدار ناچیزی که هم اکنون از شکل مسجد پیامبر در مدینه بافی است به ما این اجازه را می دهد که شباهت هایی بین این دو بنا بیابیم». تفاوت هایی نیز وجود دارد که یکی به کار نرفتن هیچ ستون در ساختمان شبستان (نماز خانه و دیگری نیمکتهای سنگی در طول دیوارها به عنوان نشیمن می باشد. )
تاریخچه هجرت پیامبر از مکه به مدینه:
حضرت رسول اکرم (ص) ۱۳ سال پس از بعثت گرامی شان، در مکه به هدایت و تبلیغ پرداختند، ولی مدام مورد بی حرمتی و حتی ضرب و شتم و شکنجه کفار قریش قرار می گرفتند. تا این که با بیعت های پی درپی که از طرف قبایل مسلمان شده مردم یثرب با آن حضرت به عمل آمد، زمینه حکومت اسلامی در آن دیار آماده شد و حضرت رسول اکرم (ص) در روز پنجشنبه اول ماه ربیع الاول از مکه همراه با یکی از یاران خود بیرون آمدند و به قصد مدینه هجرت فرمودند. آن حضرت در روز دوشنبه ۱۲ ماه ربیع الاول وارد محله قبا در جنوب مدينه شدند و در خانه مردی به نام کلثوم بن هدم و بعد از آن به خانه خثيمه اوسی نزول فرمودند.
اقباه، در حومه جنوبی مدینه اولین توقفگاه مهاجران در بیرون شهر بود، و انصار در این محل به استقبال یاران خود می شتافتند. پس از اقامت چندروزه حضرت که به انتظار یار باوفای خویش حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) بودند. یعنی از روز دوشنبه تا روز جمعه که حضرت علی (ع) به پیغمبر پیوستند-، حضرت در قبا، میان قبیله بنی عمروبن عوف اقامت داشتند.
ابن اسحاق می گوید: رسول خدا در مدتی که در «قبا، حضور داشتند مسجد قبا را تأسیس فرمودند؛ سپس روز جمعه از میان شان بیرون رفتند و نماز جمعه را در میان قبیله بنی سالم بن عوف، در مسجدی در میان وادی رانوناء، بجای آوردند که این نخستین نماز جمعه ای بوده است که در مدینه توسط شخص پیامبر اقامه شد و صدنفر مسلمان نیز در آن نماز شرکت داشته اند.
یکی از آیات عظام در سمینار سراسری ائمه جمعه اظهار داشتند: در حقیقت نماز جمعه زیربنای تشکیل حکومت اسلامی است، با اقامه نماز جمعه تشکل مسلمین بیشتر فراهم شد. وقتی که خود پیغمبر اکرم (ص) به مدینه مهاجرت فرمود، مطابق تاریخ روز دوشنبه بوده است که به محل مسجد قبا را انتخاب کردند و در همانجا مسجد قبا را بنا فرمودند که بعد به طرف مرکز مدینه حرکت کردند و به محله بنی سالم بن عوف که رسیدند، ظهر جمعه شده حضرت پیغمبر اکرم(ص) در یک مسجدی که هم اکنون هم آثارش وجود دارد و اسمش مسجد جمعه است شخصا اقامه جمعه فرمودند و مطابق کتب تواریخ صد نفر به پیغمبر اکرم (ص) اقتدا کردند و اسم آن مسجد را گذاشتند مسجدالمأة»
بعد از آنکه پیامبر در مسجد بنی سالم بن عوف نماز جمعه را اقامه کردند، تشریف آوردند در مرکز مدینه و مسجد پیغمبر اکرم پایه گذاری شد.
علامه مجلسی در جلد دوم کتاب حيوة القلوب می فرماید: «[حضرت] از قبا به سوی قبیله بنی سالم بن عوف انتقال نمود در روز جمعه وقت طلوع آفتاب امیرالمؤمنین با آن حضرت بود و مسجدی برای ایشان خط کشید و قبله اش را نصب کرد و در آن مسجد با ایشان نماز جمعه را دو رکعت ادا نمود و دو خطبه خواند و در همانروز داخل پس از پایان نماز جمعه حضرت رسول اکرم سوار بر ناقه خود و همراه با حضرت علی (ع) – که همواره با ایشان بودند- به مدینه داخل شدند، به هر قبیله از قبایل که می رسیدند اهل قبیله از ایشان استقبال می کردند و استدعا می کردند که نزد ایشان توقف نماید و آن حضرت می فرمود، راه ناقه را بگشایید که آن از جانب خداوند عالمیان مامور است، به هر کجا که خدا آن را مامور ساخته خواهد رفت حضرت مهار ناقه را رها کرده و ناقه خود می رفت و از میان قبایل بنی بیاضه، بنی ساعده، بنی حارث، بنی خرج و بنی ساعدی بن نجار گذشت و در محله بنی مالک بن تجار در قطعه زمینی که چند درخت خرما داشت و متعلق بود به دو کودک یتیم از این قبیله، زانو زد و خوابید، حضرت نیر از ناقه فرود آمد و ابوایوب انصاری که خانه اش در آن موضع بود، بار سفر رسول خدا را به خانه خود برد. بنای مسجد مدينه حضرت رسول اکرم(ص) چند گاه در خانه ابوایوب نماز می کرد با اصحاب خود. پس به اسعد بن زراره گفت این می را برای من خریداری نما، چون اسعد با یتیمان سخن گفت، ایشان گفتند این زمین از آن حضرت است و ما قیمت می خواهیم، رسول خدا فرمود که من بدون قیمت راضی نمی شوم، پس رسول خدا به ده اشرفی آن زمین را خریداری کردند و فرمودند که در آن زمین خشت زدند و اساسش را به ته بردند و از سنگ برآوردند و صحابه را امر فرمود که از حره مدینه سنگ آوردند و خود با ایشان رفاقت مینمود در سنگ کشیدن، چون اساسش را براوردند و به زمین رسانیدند، از خشت بنا کردند.
نقل دیگر بنای مسجد مدینه راکلینی از حضرت صادق (ع) چنین بیان کرده است: حضرت رسول (ص) اول دیوار مسجد خود را به سميط بنا کرد (یعنی یک خشت) و چون مسلمانان زیاد شدند گفتند کاش می فرمودی که مسجد را بزرگ می کردند. پس فرمودند که مسجد را بزرگ کردند و به سعيده بنا کرد (یعنی یک خشت و نیم) پس بسی باز، مسلمانان زیاد شدند و التماس کردند که باز زیاد کند. رسول خدا فرمود که زیاد کردند و دیوارش را دو خشت نر و ماده ساختند و چون گرما برایشان شدت کرد، گفتند: یا رسول ا… اگر می فرمودی که سقفی میساختیم از گرما محفوظ میشدیم. پس امر فرمود که ستونها از چوب خرما برپا کردند و به چوب و برگهای خرما و علف اذخر مسقف ساختند که در سایه آن به سر می بردند تا آنکه باران برایشان می ریخت. گفتند یا رسول ا… اگر می فرمودی گلی بر روی این سقف می کشدیم که آب به زیر نمی آمد. فرمود، بلکه چوب بستی مانند چوب بست موسی(ع) زیاده از این نمی کنم. و پیوسته مسجد آن حضرت بر این هیئت بود تا از دنیا مفارقت کرد. چه دیوار مسجد آن حضرت پیش از آن که مسقف گردانند به قدر یک قامت بود و چون سایه دیوار به قدر یک ذرع میشد نماز ظهر می کردند و چون بقدردوذرع میشد نماز عصر می کردند.
در تواریخ و روایات دیگر نیز با اندک تفاوت هایی صحبت از همین روش در ساختمان مسجد مدینه می باشد. بنا کردن مسجد با خشت و افراشتن چندستون از چوب خرما و پوشانیدن سقف با چوب خرما و چیدن درگاه مسجد باسنگ.
الأعریش کعریش موسی نه، سایبانی چون سایبان موسی
این جمله حضرت رسول اکرم(ص) در مورد درخواست های متواتر مومنین در مورد وسعت مسجد به دلیل افزایش مسلمین، همچون وزنه ای برگرده تمامی ارزشهای معماری مذهبی اسلامی سنگینی می کند و حکایت از یک حکم معماری مذهبی اسلامی دارد و سخنان هنرشناسان غربی در مورد بدوی بودن معماری اسلامی تا قبل از برخورد با معماری ایران و روم را رد می کند.
مسجد النبی(ص) مسجد پیامبر اسلام(ص) در ابعاد مربع شکل ۵۰×۵۰ متر، دیوارهایی از خشت خام به ارتفاع 3.5 متر داشته است، در امتداد دیوار شرقی چهار حجره که بعدا تعدادشان به ۹ رسید به همسران محمد(ص) اختصاص داده شده بود. حجره ها از خشت خام و فقط با شاخه های نخل با اندود گل رس از هم جدا می شده اند، هم چنین پارچه هایی با جنس پشم بز درست کرده بودند که هنگام روز آن را بالا می بردند. از این پارچه به عنوان سایبان استفاده می شد. در کتابهای حدیث شیعه آمده است که حضرت رسول (ص) بنا به فرمان خدا ۱۵ خانه در محل مسجدش ساخت که ۹ خانه را برای خود و همسرانش و دهمی را که در میانه آنها بود (کنار خانه خود و عایشه) برای علی (ع) و فاطمه (س) اختصاص داد. (این خانه همچنان برپا بود و علی و فرزندانش تا روزگار عبدالملک مروان «۸۸ه.ق، در آنجا می زیستند.)
اما خلفا و حکام وقت با توسل به این حربه که می خواهند بر وسعت مسجد پیامبر (ص) بیفزایند، با تازیانه آنها را از خانه هاشان بیرون راندند. این مسائل در زمانی اتفاق افتاد که حسن بن حسن بن علی (ع) از علویان در این خانه زندگی می کرد. بدین ترتیب آن نقش افشاگرانه ای که فرزندان زهرا(س) می توانستند در کنار اجتماعات بزرگ مسلمانان در مسجد مدینه ایفا کنند، نیز از ایشان گرفته شد.
به هر جهت خانه فاطمه (س) محل تربیت آن فرزندان گرامی که سلام خدا بر آنان باد بود. این خانه در قطعه کوچک و ساده ای در کنار مسجد و مدیره پیامبر اسلام (ص) قرار داشت. در زمان حیات رسول ا…(ص) بر طبق امر الهی داری که از تمامی این خانه ها بجز خانه رسول خدا و علی (ع) به طرف مسجد باز می شد، بسته شد.
تا قبل از مساله تغییر قبله مسلمین، در شمال صحن مسجد، شبستانی با ستونهای چوبی از جنس نخل ساخته شده بود و نمازگزاران، نماز خود را در زیر پوشش آن به سمت بیت المقدس برگزار می کردند. بعد از آنکه قبله مسلمین از سمت بیت المقدس به سمت خانه کعبه در مسجد الحرام تغییر جهت داد، شبستان شمالی ارزش خود را از دست داد و محل نماز به شبستانی در جنوب این صحن منتقل شد. بعید به نظر نمی رسد که از مصالح شبستان شمالی در ساخت شبستان جنوبی استفاده شده باشد. سقف شبستان با تنه های نخل تحمل میشده است. سه راهرو موازی با قبله نیز در آنجا قرار داشت که توسط ستونها برپا شده بود.
بنابراین ساختمان که به شکل یک مربع بزرگ بود دارای بخش هایی بود به شرح زیر:
شبستان ستون داری که سه راهروی عرضی در سمت شرقی غربی با عمق ۱۵ متر داشت. و حیاطی در وسط که پهنای آن بیش از عمقش بود.
مقبره پیامبر گرامی اسلام در محل سکونت قبلی عایشه قرار دارد و ساختمان آن تغییر نکرده است.
به اعتقاد ما و براساس فرموده حضرت علی (ع) «خداوند بزرگ رحلت هیچ پیامبری را در هیچ مکانی نخواست، مگر آنکه آن مکان را برای دفن آن پیامبر شایسته دانست،.
تغییرات مسجدالنبی در زمان پیامبر(ص)
١- ستون حنانه:
تا قبل از آنکه منبری از چوب جهت ایراد خطبه ساخته شود رسول اکرم (ص) به تنه نخلی از ستونهای مسجد تکیه می داد و ایراد خطبه می فرمود، زمانی که منبر چوبی موجود در مسجد پیامبر حاضر شد و پیامبر اسلام بر بالای آن رفتند، از نخل مذکور صدای نالهای شنیده شد که پیامبر از بالای منبر فرود آمده آن ستون را در بغل گرفتند و فرمودند اگر این کار را نمی کردم این ستون تا قیامت به ناله اش ادامه می داد. حنانه به عربی یعنی بسیار ناله کننده، بدین جهت این ستون به ستون حنانه معروف شد.
۲- مسئله تغییر قبله:
حضرت رسول اکرم (ص) تا زمانی که در مکه بودند طوری به نماز می ایستادند که خود و خانه کعبه و بیت المقدس در یک راستا قرار بگیرند، بدین ترتیب هم به کعبه ابراهیم (ع) به عنوان خانه خدا نماز می خواندند و هم به طرف بیت المقدس می ایستادند و موافقت ضمنی یهودیان را جلب می کردند. بعد از هجرت به مدینه این امر ممکن نبود چون مدینه بین مکه و بیت المقدس بود و بر حسب امر حق تعالی پیامبر اکرم (ص) به سمت بیت المقدس نماز می خواندند و بدین ترتیب تالیف قلوب یهودیان مدینه می شد و این بدین خاطر بود که یهودیان بزودی دلیلی برمخالفت پیدا نکنند و حکومتی که هنوز محکم و استوار نگشته بود دستخوش توطئه منافقان داخلی نگردد.
۱۷ یا ۱۸ ماه پس از هجرت رسول خدا (ص) به مدینه، یعنی در روز دوشنبه نیمه رجب با نیمه شعبان سال دوم هجرت زمانی که پیامبر گرامی از جنگ اولی ابدره در ناحیه جنوبی مدینه برمی گشتند، در همان مسجد سالم بن عوف که زمانی اولین نماز جمعه در آن خطبه شد، در حالی که بین رکعتهای دوم و سوم نماز ظهر به رکوع رفته بودند، امر الهی بر این قرار گرفت تا قبله از بیت المقدس به سمت خانه کعبه در مسجدالحرام تغییر پیدا کند حضرت در همان حال روی از بیت المقدس به سمت کعبه برگردانیدند
این مسجد بعدها به مسجد ذوالقبلتین معروف شد. می گویند یهودیان پیامبر اسلام را به خاطر اینکه قبله ای مستقل ندارد و قبله اش متعلق به یهودیان است، مورد آزار و سرزنش قرار می دادند و قلب گرامی رسول خدا را نسبت بدین مسئله به درد آورده بودند و حضرت پیوسته سر به آسمان بلند می کرد و از خداوند خواستار تغییر قبله بودند، تا اینکه این آیات در نماز فوق الذکر بر پیامبر به صورت وحی نازل شد: قدر تقلب وجهك في الماء، فلنولینک قبلة ترضيها فول وجهك شطر المسجد الحرام، و حيث ماکنتم قولوا وجوهكم شطره، و إن الذين اوتوالتاب ليعلمون ان الحق من ربهم و ما الله بغافل عما يعملون»(بقره – ۱۴۴) “همانا می بینیم گردش روی تو را در آسمان، پس همانا ما برای تو قبله ای قرار میدهیم که از آن خشنود باشی. پس برگردان روی خود را به سوی مسجدالحرام و هرجا که بودید برگردانید رویتان را بدان جهت و همانا به آنهایی که کتاب دادیم (اهل کتاب) میدانند که او حق است از جانب پروردگارشان و خدا از آنچه می کنند غافل نیست.”
مسجد مدینه نیز تا آن زمان قبله اش در قسمت شمال بنا بود و وقتی خبر تغییر قبله به مسجد مدینه رسید، در بین نماز ظهر آنان -نمازگزاران – نیز تغییر قبله دادند.
مسئله تغییر قبله باعث یک تغییر اساسی در مساجد مدينه آن زمان شد، یعنی کلیه درهای جنوبی مساجد بسته شد و قسمت جنوبی مساجد در مدینه طرف دیوار قبله دارای شبستانی جدید شد که بعید نیست این شبستان جدید با همان مصالح شبستان قدیمی ساخته شده باشد.
محراب در این زمان وجود نداشت و پیامبر در موقع نماز هر چیز را که در نزدیک دستشان بود همچون یک پاره سنگ و یا غالبا یک سر نیزه را برای نشان دادن جهت قبله در زمین فرو می کردند، که آن را محراب یعنی محل حرب و جنگیدن با هواهای نفسانی می نامیدند.
محل نشستن اصحاب صفه:
عده ای از مهاجرین که دارای خانه و کاشانه ای در مدینه نبودند و هر چه داشتند در مکه باقی گذاشته و برای نگهداری دین خود به همراه و به دنبال پیامبر از مکه به مدینه هجرت کرده بودند، در داخل مسجد مدینه در شرق شبستان شمالی بر روی صفهای زندگی می کردند، و همچون فقیرانی که هیچ نداشتند، روزها روزه داشتند ولی شبها تا صبح به عبادت و راز و نیاز می پرداختند. حضرت پیامبر(ص) نیز به آنان لطف ویژه ای داشتند و صدقات مومنین را به آنان عطا می فرمودند. این محل معروف به محل نشستن اصحاب صفه شد و هم اکنون در محل در ورودی باب النساء وجود دارد.
توسعه مسجد نبوی
الف- در زمان خلافت ابوبکر (۱۱ تا ۱۳ ه. ق):
در این زمان غیر از آتش سوزی کوچکی که در خانه زهرا(س) اتفاق افتاد، در ساختمان مسجد تغییر دیگری روی نداد.
ب- در زمان خلافت عمر (۱۳ تا ۲۳ ه. ق):| در زمان عمر و به دستور او ستونهای چوبی و تیرک های چوبی از جبن درخت نخل پایین آمد و به جای آن ستون هایی از خشت کارگذاشته شد. پی این ستونها به اندازه قامت یک انسان از سنگ کار گذاشته شد و شش در، در سه جهت مسجد باز شد که یکی از آنان به زنها اختصاص داشت. به دستور عمر دیوار طرف قبله تا ستونهای امروزی امتداد پیدا کرد، و در چهارگوشه مسجد مناره هایی ساخته شد که بعدا یکی از این مناره ها چون مشرف برخانه پیامبر بود خراب شد.
مناره:
تا قبل از آنکه اذان برای نماز تشریع شود، بین مسلمانان بحثی بود که به چه طریق همگان را هنگام نماز به مسجد فرا خوانند. بعضی شیپور جهودان و بعضی دیگر ناقوس ترسایان را پیشنهاد کردند، ولی امر الهی بر خواندن اذان – بر طبق دستوری که هست قرار گرفت. این وظیفه را اول بار بلال، و «ام مکتوم،- هرگاه که هرکدام حاضر بودند- انجام میدادند و بدین منظور بر بالای بلندی اطراف مسجد می رفتند.
ج- در زمان خلافت عثمان (۲۳ تا ۳۵ ه.ق):
به دستور عثمان دیوار قبله مسجد تا به کنار دیواری که هم اکنون وجود دارد، عقب رفت و خانه عباس – عموی پیامبر – و قسمتی از خانه حنصه – یکی از همسران پیامبر – که در پشت دیوار قبله بود، در درون مسجد افتاد.
در این زمان مسجد را سفید کاری کردند و سنگهای منقوش در آن به کار بردند. مسجد همچنین سوای طرف شرقی، از دیگر جهات نیز توسعه یافت و ستونهای سنگی در آن کار گذاشته شد و سقف مسجد با چوب آج پوشانیده شد.
د- در زمان خلافت امیر مؤمنان علی (ع) (۳۵تا ۴۰ ه.ق) از تغییرات مسجد در زمان خلافت حضرت امیر مؤمنان علی (ع) (۳۵ تا ۴۰ ه.ق) و امام حسن بن علی (ع) چندین ماه اطلاعی در دست نیست و این نشان می دهد که این دو امام بزرگوار بر اثر گرفتاری در جنگ های پی در پی که بر سرزمین های اسلامی تحمیل می شد، وقت و فراغتی که در آن به فکر اصلاح و توسعه مسجد بیفتند نداشته اند.
ها – در زمان خلافت امویان: ولید بن عبدالملک مروان پنجمین خلیفه اموی بود که از سال ۸۶ تا ۹۶ هق خلافت کرد. به دستور او در سال ۸۸ هق تمامی مسجد خراب شد. و محل خانه های همسران رسول خدا نیز که ویران شده بود در داخل مسجد افتاد. در ایام خلافت چهار خلیفه اول، آرامگاه حضرت رسول(ص) همچون بنایی جدا از مسجد بوده و قبلهای از لایه های پارچه های مشمع بر بالای کلبه عایشه ساخته شده بود و هم چنین محجر کوتاهی پیرامون آن قرار داشت که عایشه دستور داده بود برای تقسیم کردن اتاق انتظار زائران قبر پیغمبر(ص) از آرامگاه به وجود آید. بدین ترتیب زائران از یک در وارد می شدند و سلام کرده از در دیگر بیرون می رفتند.
تا زمان خلافت ولید(۸۶ تا ۹۶ ه.ق) که عمربن عبدالعزیز حاکم مدینه بود، خانه نوادگان زهرا(س)، همچون گذشته در درون مسجد قرار داشت. در این زمان (سال ۸۶ ه. ق) آنها را از مسجد راندند و خانه هایشان را خراب کردند. به درخواست ولیدبن عبدالملک، پادشاه روم تعداد زیادی معمار و کارگر را با مصالح بومی خودشان از روم برای بازسازی مسجد مدینه به آنجا فرستاد. دهها معمار و کارگر بیزانسی، با چوب و سنگ مرمر و الواح طلا و سنگهای مخصوص ساختن موزائیک، برای بازسازی ساختمان مسجد مدینه، به این شهر آمدند. بازسازی مسجد تا سال ۹۱ه.ق طول کشید و عمربن عبدالعزیز حاکم مدینه با سنگهای منقوش و مرمرهای رومی مسجد را بازسازی کرد. سقف مسجد نیز گل اندود شد و روی دیوارهای داخلی مسجد با آب طلا صیقل داده شد. حجره همسران پیامبر- که خراب شده بود-همراه با قبر پیامبر اسلام(ص) داخل مسجد مدینه افتاد و اتاق مقبره با پرده از مسجد جدا شد. از آنجا که امویان حق هیچ گونه تغییری بر روی آرامگاه حضرت رسول را نداشتند، از علویان برای نوسازی قبر جدشان یاری خواسته شد و دیوار مضاعفی گرداگرد محل دفن ساخته شد. چون اتاق محل دفن حضرت پیامبر(ص) مانند خانه کعبه مکعب شکل بود و امویان عقیده داشتند که مردمان نمی بایستی همچون کعبه برگرد قبر حضرت رسول طواف کنند؛ بدین منظور شکل دیوار خارجی با افزودن یک پیشامدگی سه گوشه در طرف شمال تغییر داده شد و به شکل امروزی در آمد. اولین محراب را نیز به این دوره نسبت میدهند و آن کار گذاشتن سنگ مزینی در دیوار قبله بود.
می دانیم در زمان عباسیان چند تغییر جزئی انجام شد اما بیشتر از این چیزی نمی دانیم ولی در زمان سلاطین عثمانی، مسجد تغییرات زیادتری پیدا کرد و به شکل امروزی درآمد. آتش سوزی بزرگی که تمامی مسجد به غیر از روضه مبارکه را سوزاند یکی از علل ایجاد این تغییرات بود.
در رمضان سال ۶۵۴ه.ق وقتی مردم مدینه – بر اساس تشریفاتی۔ شمع هایی را بر بالای مناره های مسجد برده بودند، شمعها قسمتی از مصالح چوبی بنا را سوزاند و آتش سوزی به تمامی مسجد سرایت کرد. سال بعد تعمیرات موقتی و در سال ۸۶۸ تعمیرات اساسی بر روی مسجد آغاز شد که ایجاد مناره ها به سبک ترکان عثمانی و ساخته شدن گنبدی به همین سبک از آثار این دوره است.
نتیجه:
به هر حال وقتی مسجد اولیه ای را که در مدینه به عنوان اولین مسجد با اسلوبی موافق با نظر گرامی رسوا خدا(ص) شناختیم و دانستیم به چه کیفیتی ساخته و چه تغییراتی در آن داده شد، بهتر به مفاهیم معماری – ح صحیح و چه ناصحیح- حاکم بر معماری مساجد دیروز و امروز خود پی می بریم. در هر حال مسجدالنبی به عنوان اولین مسجد، یک سرمشق بوده است. بعد از آن در هر ساختمان مسجدی که می ساختند از این نمونه استفاده می شد. حتی بعد از آن که معماران و هنرمندان ملتهای مسلمان جرأت دخالت در خود دیدند و از اصول سازه های معماری خود در ساخت مساجد استفاده کردند، این بنا بالاجبار نقش خود را به عنوان یک نمونه حفظ کرد.
در سده اول هجری الگوی مسجد مدینه مورد تقلید معماران قرار می گرفت. این موضوع فقط شامل مناطقی بود که ادعا می شود معماری نداشته اند نبود، بلکه معماران کشورهای تازه مسلمان شده نیز که تاریخ و تجربیاتی در ساخت بنا داشتند از آن تقلید کردند.
اولین مسجد در ایران
با ورود مسلمانان به ایران و وارد شدن تمامی ارزشهای راستین الهی به این مرز و بوم، تاروپود جامعه طبقاتی ساسانی یکباره بهم ریخت و طرحی نو برای زندگی و حیات آدمیان پی ریزی شد. جامعه متفرق ایرانی که نتیجه منطقی اختلافات ادیان جاهلی بوده است با پیام جدیدی که ارتش اسلام از سرزمین رسول خدا(ص) برای آنها به ارمغان آورد به ندای فطرت خداپرستانه انسانی خویش گوش فرا میدهد و پس از مدت کمی جامعه ایرانی به دین جدید روی می آورد.
احتیاج به فضاهای عبادی سیاسی نماز جماعت و جمعه مسلمانان را واداشت تا به ساختن اولین مساجد در ایران اسلامی اقدام کنند. به طور کلی سیر تحول مساجد در ایران از این تاریخ سه طریق زیر را طی می کند:
الف- ساخت مساجد با سبک و اسلوب و شیوه مساجد اولیه مسلمانان در سرزمین عربستان.
ب- تبدیل و تغییر اماکن مذهبی جاهلی و بازسازی آنها (در صورت امکان به صورت معماری مساجد اسلامی)
ج- شروع حرکت مستقلانه معماری اسلامی.
مساجد در ایران
در این نکته شکی نیست که ایرانیان در همه آثار هنر و معماری قبل از اسلام خویش، نوعی هنر و معماری متکی بر تجربیات فنی بسیار والا و مستقل از هنر و معماری شیوه های بیگانه را دارا بوده اند و به وسیله آنها انواع ارزش های فضایی را در دوران خود شکل داده اند. اما با همه این احوال معماران ایرانی و مسلمان از زمان ورود اسلام به ایران در ایجاد فضاهای معمارانه با اسلوب ایرانی و با هدف الهی، دچار وقفه شده اند.
این وقفه، شامل مدت زمانی است که آنها به منظور آشنایی با خواست و هدفهای اسلام از فضاهای معماری صرف کرده اند، آثار این دوره فقط تقلیدی بود از سبک و شیوه ساخت معماری اسلامی مسلمانان عرب.
تقلید از مسجد مدینه
١- مسجد بصره (۱۴ه.ق) باشيوه مسجد مدینه ساخته میشود: حیاط مرکزی و شبستانهای ستوندار اطراف آن، دوردیف ستون به موزات دیوار قبله. نقشه کلی مربع شکل است و ابعاد آن با ابعاد مسجد نبوی اولیه، تقریبا یکی است. محدوده دیوار آن حصاری از توده های نی بود.
۲- مسجد کوفه: (۱۷ه. ق) با شیوه مسجد مدینه ساخته می شود. حیاط مرکزی و شبستان های ستوندار اطراف آن، پنج ردیف ستون به موازات دیوار قبله. نقشه کلی مربع شکل است. از خصوصیات آن محصور بودن به خندقی است که بر اساس آداب و رسوم مسلمانان ایرانی مقیم کوفه کنده شده بود. سقف آن از شاخه های خرما و گل بود که بر روی ستونها قرار داشت، خود مسجد از همه طرف باز بود ولی بعدها در سال ۴۰ هجری که بازسازی گردید دیواری گلی بر آن اضافه شد. در قسمت جنوبی، یعنی دیوار قبله دری وجود دا شت که به منزل حاکم وقت منتهی می شد. این مسجد قسمتهای بسیار مهمی از تاریخ سیاسی اسلام را به خود اختصاص داده است. از جمله ضربت خوردن حضرت علی (ع) در ۱۹ رمضان سال ۴۰ ه.ق در محراب این مسجد، از حوادث مهم آن است. این مسجد از نظر عبادی وزیارتی برای مسلمین، مخصوصا شیعیان جهان دارای مقام ومرته خاصی است که علاقه مندان می توانند جهت آشنایی با آن به کتب ادعیه، مخصوصا کتاب «مفاتیح الجنان، صفحات ۳و۷ مراجعه کنند.
اما لازم است بدانیم منبر این مسجد محل خطاب حضرت امیر (ع) با مردم کوفه بوده است . خطبه های نهج البلاغه حضرت امیر (ع) از این محل ایراد شده است. خود مسجد دارای قسمت های مختلفی از جمله دره القضاء وبيت الطشت است.
از جمله وقایع دیگری که میتوان در باب مسجد کوفه ذکر کرد، در رابطه با نهضت حسینی است، و آن حرکت مسلم بن عقیل (ع) است که به شهادت ایشان انجامید و مسجد کوفه پایگاهی بود در آغاز حرکت انقلابی ایشان در این شهر. مسجد کوفه نهضت زید بن علی (ع) را نیز با تلخی زیاد تاریخ سیاسی خویش، بر دوش می کشد.
٣- مسجد فستط (سال ۲۱ ه.ق) این مسجد که به دستور عمرو بن عاص در بازگشت از اسکندر به ساخته شده به نام مسجد عمرو نیز خوانده شده است. وسعت ساختمان آن ۲۹۱۷ / ۵ متر بوده است. ابتدا بدون حیاط با دیوارهایی از خشت خام ساخته شده و نماز جمعه در میدان مجاور آن برگزار می شده است، ولی بعدا ای مردان به صورت حیاط مرکزی در وسط مسجد قرار می گیرد.
مساجد عربی ایران
منظور از این عنوان، شناساندن آن دسته از مساجدی است که شیوه ساخت مساجد مسلمانان عرب را بنا کرده اند. این مبحث مربوط به آن قسمت از مقالاتی می شود که استادان معظم این رشته تحت عنوان شبين خراسانی در معماری ایرانی از آن نام می برند و معتقدند که اولین و مهمترین آثار مربوط به این شیوه با خصوصیاتی که در زیر خواهد آمد، اول بار در خطه خراسان نضج گرفته است، و منظور از خطه خراسان تمامی نواحی مشرق ایران یعنی کشور ترکمنستان ، افغانستان، و …. را شامل می شده است.
موارد زیر از خصوصیات این شیوه است:
- سادگی و بی پیرایگی و دوری از هرگونه تزیین و زینت مادی و دنیوی.
- پرهیز از ارتفاع در بنا.
- استفاده از مصالح بوم آورد، یعنی مصالح مخصوص خود منطقه.
معماران ایرانی در اوایل از معماری اسلامی اعراب تقلید می کرده اند و در ساختن مسجد یک محوطه ای را با دیوار خشتی محصور کرده و سایبانی بر روی این محصوره به وسیله چوب و حصیر می ساختند. با تکمیل این طرح سقف مسطح حصیری باحمال های چوبی بر روی ستون های سنگی یا آجری و خشتی ساخته شده است.
مساجد زیادی را که به پیروی از سبک و شیوه عربی درقرنهای بعد ساخته شده اینک می توان مشخص کرد. تقلید از سبک عربی بیشتر در ارتباط با مسائل اقلیمی صورت گرفته است.
مسائل اقلیمی به دو بخش مصالح و مواد ساختمانی و آب و هوا تقسیم می شوند. در قسمت مصالح و مواد ساختمانی، مناطق کوهستانی که از حیث مصالح خاکی در مضیقه هستند نیز در ساختمانها از چوب و سنگ موجود درمنطقه استفاده می کنند.
بارش برف و باران زیاد نیز باعث میشود تانوع و شیوه معماری بخصوصی به کار گرفته شود تا ساختمان از گزند باران و برف حفظ شود. مخصوصا در معماری مساجد که دهانه های بزرگ و فضای تالارها به پوشش نیاز داشت، تقلید از شیوه عربی از نظر کاربری و اقتصادی صرفه بیشتری داشت مانند نمونه های زیر:
مسجد کوچه میرنطنز، از قرن ۶ ه. ق مسجد سر اور گلپایگان، از قرن ۹ ه. ق
مسجد حاجتگاه ابیانه مساجد باطاق ضربی و هلالی (شبستان دار)
با تکمیل طرح سقف حصیری و چوبی بر روی ستونهای سنگی یا آجری یا خشتی در سقف طاق های ضربی از اجر استفاده شد. بدین ترتیب شبستان با چهل ستون با ردیف پوشش ضربی متداول شد.
اصول کار طاق ضربی با هلالی را که از نیم بیضی معروف به ناری تشکیل میشود،
مسجد جامع فهرج یزد(نیمه اول قرن اول هجری قمری)
ساختمان این مسجد که در زمان سعید بن عثمان در قرن اول ساخته شده اکنون به همان صورت قبلی خود باقی است. یعنی براساس شیوه مسجد مدینه. حیاط مستطیل مرکزی؛ در جبهه جنوبی طرف قبله و شبستان ستوندار با دو ردیف ستون موازی دیوار قبله و ۴ ردیف ستون عمقی عمود بر دیوار قبله، که دارای ۳ نار است. ناو وسطی ناو اصلی است که در انتها محراب مسجد را در میان خود می گیرد ارتفاع این ناو نیز از ناوهای طرفین بزرگتر است.
جهت مطالعه بیشتر درباره مساجد ایرانی در ادوار سبک های ایرانی مراجعه شود به مقالات :
شیوه های معماری ایرانی | شیوه خراسانی
شیوه های معماری ایرانی | شیوه رازی
شیوه های معماری ایرانی | شیوه آذری
شیوه های معماری ایرانی | شیوه اصفهانی
منبع : زمرشیدی؛ حسین – مسجد در معماری ایران – نشر زمان – 1388 – صص 1 – 12
اصول طراحی مساجد – قوچانی، تاجی، نشر یزدا – 1397 – صص 14-18